دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 24367
ترجمه فارسی عنوان مقاله

ریسک بیمه اتکایی و اوراق بهادار بیمه عمر: اثرات محدودیت های نظارتی

عنوان انگلیسی
Reinsurance and securitisation of life insurance risk: The impact of regulatory constraints
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
24367 2013 10 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Insurance: Mathematics and Economics, Volume 52, Issue 2, March 2013, Pages 135–144

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده

نقش مکمل بیمه اتکایی و اوراق بهادار در مدیریت ریسک بیمه

مبنای بحث

نقش بیمه گذار

مشکل بیمه گذار اتکایی

معیارهای تصمیم گیری

انتقال ریسک بهینه

مبنای انتروپیک

اظهاراتی در مورد قیمت گذاری و امکان سنجی اوراق بهادار

تاثیر بازدارنده های نظارتی 

معامله نظارتی مجزا

معامله نظارتی مشابه با اوزان مختلف
ترجمه کلمات کلیدی
- بیمه اتکایی - به اشتراک گذاری خطر - معیارهای خطر - خطر طول عمر - اوراق بهادار بیمه مرتبط
کلمات کلیدی انگلیسی
Reinsurance, Risk sharing, Risk measures,Longevity risk,Insurance-linked securities
ترجمه چکیده
افزایش ریسک های نظام مند گسترده ای، مثل ریسک هایی که از بلایای طبیعی وتغییرات آب و هوا ناشی می شوند و مهم تر از آن ها، ابهام در روند طول عمر در سطح اجتماع تبدیل به موضوع مهمی برای صنعت بیمه شده اند. با وجود این پیش زمینه، ترکیب بیمه اتکایی و راه کارهای بازار سرمایه (بیمه و اوراق بهادار مربوطه) سود فزاینده ای نصیب آن ها کرده است.در این مقاله مدل کلی از توزیع-ریسک بهینه بین سه کارگزار، بیمه، بیمه گذار اتکایی و سرمایه گذار مالی را توسعه داده ایم که تمایزی بین ریسک های نظام مند و ریسک های خاص ایجاد کرده است. با تفاوت قائل شدن بین بیمه اتکایی و اوراق بهادار بر حسب اثراتی که بر نیازمندی های معکوس دارند، روی اثرات تنظیمی بر انتقال ریسک تمرکز کرده ایم. نتایج حاصل شده نشان می دهند که احکام تنظیمی مختلف بر حسب توزیع-ریسک جهانی منجر به نتایج بسیار متفاوتی خواهند شد.
ترجمه مقدمه
همگرایی صنعت بیمه با بازارهای سرمایه در سال های اخیر اهمیت بیشتری پیدا کرده است ( برای نمونه مقالات کاولی و کامینز 2005، کامینز 2004، کامینز 2008، یا کامینز و وییز 2009 یا کتاب راهنمای باریو و آلبرتینی 2009 را ملاحظه کنید). این گونه از همگرایی شکل های زیادی به خود گرفته است. و از بین اقدامات فراوان برای همگرایی، برخی بیشتر از سایرین موفق بوده اند. نخستین مرجع دانشگاهی در مورد استفاده از بازار سرمایه برای انتقال ریسک بیمه مقاله ای توسط گاشی و سندور (1973) بود. مولفین این مقاله قابلیت اجرایی بودن بازاری سازمان یافته و این موضوع را که این بازار سازمان یافته چگونه قادر است مکملی برای صنعت بیمه اتکایی در مدیریت ریسک های فاجعه بار باشدرا مورد توجه قرار دادند. عملا در حالی که هدف برخی اقدامات پیشرفت آینده بیمه و بازار گزینشیبوده است، ولی تاکنون نتایج تا حدی نا امید کننده بوده اند. اگرچه همزمان با این تلاش ها بازار اوراق بیمه ای(ILS) در 15 سال اخیر رشد سریعی داشته است. در زمینه اوراق بیمه ایILS انگیزه های مختلفی مثل انتقال ریسک، کم کردن تنش های سرمایه، تقویت سود، تسریع تسویه حساب، و ماندگاری آن هاوجود دارد. انگیزه های مختلف به معنی وجود راه کارها و ساختارهای مختلف است همانطور که ابزارهای گوناگونی برای بازار اوراق بیمه ای ظهور پیدا می کنند. در بین چالش های اساسی که صنعت بیمه با آن روبرو است، قطعا مدیریت ریسک طول عمر یکی از مهم ترین آن ها است، بهاین معنی که روند بهبود طول عمر بطور قابل توجهی در آینده تغییر می کند. سرمایه ها ناچارا باید تا ابد با این ریسک دراز مدت روبرو شوند و اضافه بر این، بحران مالی اخیر نیز تنها باعث تشدید این پدیده می شود. طبق قوانین II پرداخت دین که توسط کمیسیون اروپا مطرح شد، و نیاز به محدودیت بیشتر سرمایه ای که برای بانک ها تعریف شده است باید به فعالیت های شرکت های بیمه نیز اعمال شود (الینگ و دیگران 2007، هارینگتون 2009، انجمن ژنو 2010 را ملاحظه کنید). اضافه برریسک مشاهده تغییر قابل توجه در روند طول عمر، حوزه بیمه با برخی ریسک های بنیادینیز روبرو است، مثلسیر تدریجی مرگ و میر بیمه گذاران که به علت اثرات گزینش، معمولا با شهروندان در سطح ملی متفاوت است.این اثرات گزینش تاثیرات متفاوتی روی سهام شرکت های مختلف بیمه دارد چون سطوح مرگ و میر و سرعت افزایش و کاهش آن ناهماهنگی های بسیاری برای صنعت بیمه پدید می آورد.این حالت برای شرکت های بیمه اتکا به شهروندان یا حتی به صنعت یا شاخص ها را برای مدیریت ریسک طول عمر مشکل می سازد. بنابراین پیدا کردن راهی مناسب و کارا برای کاهش این ریسک، بیش از پیش برای شرکت های بیمه اهمیت پیدا می کند. اخیرا روش های مختلفی برای کاهش ریسک بکار گرفته شده اند. در بین این اقدامات، راه کار های بازار سرمایه و بیمه اتکایی، بطور خاص باعث کسب سودهای فزاینده ای شده اند( برای مثال بلیک و باروز 2001 و بلیک و دیگران 2006 را ملاحظه کنید). حتی اگر تاکنون هیچ اوراق بهادار بیمه ای مربوط به ریسک طول عمر به پایان نرسیده باشد، توسعه این بازار برای ریسک های دیگر بیمه ای، سال هاست که رشد دائمی را تجربه کرده است، بخصوص که با وجود تغییرات در محیط نظارتی و با توجه به نیاز به سرمایه اضافی برای صنعت بیمه، بازار اوراق بهادار داغ تر شده است. امروزه موضوع اوراق بهادار ریسک طول عمر در مرکز بسیاری از مباحثات قرار گرفته اند و در سطح وسیعی به عنوان قابلیت بالقوه ای برای آینده مد نظر هستند. در صنعت بیمه توزیع ریسک در قالب کلاسیک و استاندارد همانطور که برای مثال توسط بورچ (1960،1962) مطالعه شده است، دو گونه از عوامل را در بر می گیرد: بیمه گذاران اولیه و سرمایه ای اشتراکی از بیمه گذاران اتکایی. ریسک بین عوامل مختلفی توزیع می شود که هم نوع هستند ولی اندازه و عملکرد کاربردی متفاوتی دارند.اگرچه پی آمد مالی محتمل برخی ریسک ها مثل فجایع در مقیاس بزرگ و یا تغییرات ناگهانی در روند طول عمر، اجرای این فرایند توزیع را برای سرمایه اشتراکی مشکل می کنند. در این حالت، ممکن است سرمایه های بازار فرایند توزیع-ریسک را بهبود دهند. در واقع ممکن استریسک های غیرقابل تنوع بخشی با تسهیل در تنوع بخشی کلی به سهام سرمایه ای مرسوم، بخصوص در مواردی که رابطه همبستگی پایینی با ریسک کلی بازار دارند،برای صنعت بیمه به عنوان منابع قابل تنوع بخش وبه مثابه دارایی هایی با دسته بندی جدید برای سرمایه گذاران مالی مدنظر قرار بگیرند. حتی اگر رابطه همبستگی ضرورتا در سطح پایینی نباشد، که ممکن است این مورد به علت تغییرات در طول عمر باشد، امکان دارد به جای اینکه تنها بیمه گذاران اتکایی را متعهد بدانیم،ریسک های غیر قابل تنوع بخشی را بین جمعیت بیشتری از سرمایه گذاران مالی توزیع کنیم. در بخش 1 این مقاله، بر روی برخی ریسک های بیمه تمرکز می کنیم (برای مثال، ریسک های طول عمر و مرگ و میر)، و از منظری کلی، استراتژی بهینه برای توزیع-ریسک و انتقال-ریسک بین سه عامل نماینده (بیمه گذار، بیمه گذار اتکایی و سرمایه گذار) را با توجه به اهمیت اصول قیمت گذاری در بیمه و قسمت مالی در قالبی واحد مطالعه می کنیم.نظرات در مورد فرایند بهینه اوراق بهادار، به خصوص در مورد طراحی انتخاب جایگزین مناسبی برای انتقال ریسک فراهم شده اند. در بخش 2، بر روی تاثیر نظارت بر انتقال ریسک با تمایز بین بیمه اتکایی و اوراق بهادار بر حسب تاثیر روی اندوخته ها، تمرکز می کنیم. جهت گیری تعریف شده توسط چهارچوب نظارتی و تاثیر بعدی آن بر روش های انتقال ریسک یاد شده را با دقت بیشتری بررسی خواهیم کرد.
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  ریسک بیمه اتکایی و اوراق بهادار بیمه عمر: اثرات محدودیت های نظارتی

چکیده انگلیسی

Large systematic risks, such as those arising from natural catastrophes, climatic changes and uncertain trends in longevity increases, have risen in prominence at a societal level and, more particularly, have become a highly relevant issue for the insurance industry. Against this background, the combination of reinsurance and capital market solutions (insurance-linked securities) has received an increasing interest. In this paper, we develop a general model of optimal risk-sharing among three representative agents—an insurer, a reinsurer and a financial investor, making a distinction between systematic and idiosyncratic risks. We focus on the impact of regulation on risk transfer, by differentiating reinsurance and securitisation in terms of their impact on reserve requirements. Our results show that different regulatory prescriptions will lead to quite different results in terms of global risk-sharing.

مقدمه انگلیسی

The convergence of the insurance industry with capital markets has become ever more important over recent years (see, for instance, the papers by Cowley and Cummins, 2005, Cummins, 2004, Cummins, 2008 or Cummins and Weiss, 2009 or the recent handbook by Barrieu and Albertini, 2009). Such convergence has taken many forms. And of the many convergence attempts, some have been more successful than others. The first academic reference to the use of capital markets in order to transfer insurance risk was in a paper by Goshay and Sandor (1973). The authors considered the feasibility of an organised market, and how this could complement the reinsurance industry in catastrophic risk management. In practice, whilst some attempts have been made to develop an insurance future and option market, the results have, so far, been rather disappointing. In parallel to these attempts, however, the Insurance-Linked Securities (ILS) market has been growing rapidly over the last 15 years. There are many different motivations for ILS, including risk transfer, capital strain relief, boosting of profits, speed of settlement, and duration. Different motives mean different solutions and structures, as the variety of instruments on the ILS market illustrates. Among the key challenges faced by the insurance industry, the management of longevity risk, i.e. the risk that the trend of longevity improvements significantly changes in the future, is certainly one of the most important. Ever more capital has to be accumulated to face this long-term risk, and new regulations in Europe, together with the recent financial crisis, only amplify this phenomenon. Under the Solvency II rules, put forward by the European Commission, the more stringent capital requirements that have been introduced for banks should also be applied to insurance company operations (see Eling et al., 2007; Harrington, 2009; and Geneva Association, 2010). Moreover, in addition to this risk of observing a significant change in the longevity trend, the insurance sector is facing some basis risk, as the evolution of the policyholders’ mortality is usually different from that of the national population, due to selection effects. These selection effects have different impacts on different insurance companies’ portfolios, as mortality levels and speeds of decrease and increase are very heterogeneous in the insurance industry. This makes it hard for insurance companies to rely on national, or even industry, indices, in order to manage their own longevity risk. Hence, it has become more and more important for insurance companies and pension funds to find a suitable and efficient way to deal with this risk. Recently, various risk mitigation techniques have been attempted. Reinsurance and capital market solutions, in particular, have received an increasing interest (see for instance Blake and Burrows, 2001 and Blake et al., 2006). Even if no Insurance-Linked Securitisation related to longevity risk has yet been completed, the development of this market for other insurance risks has been experiencing a continuous growth for several years, mainly encouraged by changes in the regulatory environment and the need for additional capital from the insurance industry. Today, longevity risk securitisation lies at the heart of many discussions, and is widely seen as a potentiality for the future. The classical and standard framework of risk sharing in the insurance industry, as studied, for instance, by Borch, 1960 and Borch, 1962, involves two types of agents: primary insurers and a pool of reinsurers. The risk is shared among different agents of the same type, but with both differing sizes and utility functions. The possible financial consequences of some risks, such as large-scale catastrophes or dramatic changes in longevity trends, however, make this sharing process difficult to conduct within a reinsurance pool. In this case, capital markets may improve the risk-sharing process. Indeed, non-diversifiable risks for the insurance industry may be seen as a source of diversification for financial investors, such as a new asset class, enhancing the overall diversification of traditional investment portfolios, particularly in the case of low correlations with overall market risk. Even if the correlation is not necessarily low, which may be the case for changes in longevity, the non-diversifiable insurance risks may be shared by a larger population of financial investors, instead of being assumed by reinsurers only. In Section 1 of the paper, we focus on some insurance risks (for instance, longevity and mortality risks), and, from a general point of view, study the optimal strategy of risk-sharing and risk-transfer between three representative agents (an insurer, a reinsurer and an investor), taking into account pricing principles in insurance and finance within a unified framework. Comments on an optimal securitisation process and, in particular, on the design of an appropriate alternative risk transfer are made. In Section 2, we focus on the impact of regulation upon risk transfer, by differentiating reinsurance and securitisation in terms of their impact upon reserves. More precisely, we will study the bias introduced by the regulatory framework, and the subsequent impact upon the aforementioned risk transfer techniques.