ترجمه فارسی عنوان مقاله
زبان و تجارت خارجی
عنوان انگلیسی
Language and foreign trade
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
23635 | 2008 | 33 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : European Economic Review, Volume 52, Issue 4, May 2008, Pages 667–699
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
مقدمه
تاثیرات زبانی و اندازه گیری آنها
مبحث کلی
مجموعه ها
جدول 2 : ماتریس همبستگی
مدل جاذبه
مشخصات نظری
مشکل برآورد
فرم برآورد
نتایج مربوط به زبان مشترک
جدول 3 : زبان مشترک
متغیر وابسته در رگرسیون: لوگ تجارت دوجانبه
جدول: 4 زبان مشترک
متغیر وابسته در رگرسیون: لوگ نسبت تجارت دوجانبه به تولیدات ناخالص داخلی
سواد و تنوع زبانی
جدول6 : سواد و تنوع زبانی
آثار شبکه ای
جدول 7 : آثار شبکه ای
متغیر وابسته در رگرسیون: لوگ تحارت دو جانبه
بحث و نتیجه گیری
جدول A1 : دادههای زبان
جدول A2: آثار ثابت کشور(از جدول 5، خطوط 3،2،1)
مقدمه
تاثیرات زبانی و اندازه گیری آنها
مبحث کلی
مجموعه ها
جدول 2 : ماتریس همبستگی
مدل جاذبه
مشخصات نظری
مشکل برآورد
فرم برآورد
نتایج مربوط به زبان مشترک
جدول 3 : زبان مشترک
متغیر وابسته در رگرسیون: لوگ تجارت دوجانبه
جدول: 4 زبان مشترک
متغیر وابسته در رگرسیون: لوگ نسبت تجارت دوجانبه به تولیدات ناخالص داخلی
سواد و تنوع زبانی
جدول6 : سواد و تنوع زبانی
آثار شبکه ای
جدول 7 : آثار شبکه ای
متغیر وابسته در رگرسیون: لوگ تحارت دو جانبه
بحث و نتیجه گیری
جدول A1 : دادههای زبان
جدول A2: آثار ثابت کشور(از جدول 5، خطوط 3،2،1)
ترجمه کلمات کلیدی
- زبان - تجارت خارجی - مدل جاذبه
کلمات کلیدی انگلیسی
Language,Foreign trade,Gravity model
ترجمه چکیده
با این که زبان نقش مهمی را در مدل جاذبه ایفا می نماید، توجه چندانی به کانال هایی که از طریق آن، زبانی مشترک، تجارتی دو جانبه را ارتقا می بخشد صورت نگرفته است.
با در نظر گرفتن این نکته که آیا سهولت ارتباط از طریق ترجمه یا توانایی برقراری ارتباط به طور مستقیم تجارت را تسهیل می نماید، پژوهش حاضر، مجموعه هایی جداگانه را برای زبانی مشترک پیشنهاد می کند. مجموعه های مربوط به ارتباطات مستقیم، در توضیح تجارت دو جانبه بسیار مهم تر است، اما مجموعه های دیگری که بر اساس ترجمه هستند نیز، سهمی مجزا و چشمگیر در این امر دارند. هر دو معیار سنجش مربوط به زبانی مشترک عملکردی بهتر از معیار معمول مورد استفاده دارند که خود به طور ضمنی به ترجمه مربوط می شود، در حالی که ترکیبی از دو معیار، به مراتب بهتر خواهد بود. علاوه بر این، این مقاله آثار زبانی خاص دو کشور بر تجارت: سواد آموزی و تنوع زبانی در داخل کشور را مورد بررسی قرار می دهد. هر دو این تأثیرات، تجارت خارجی را نسبت به تجارت داخلی ترویج می دهند. در نهایت، مقاله ی حاضر به بررسی نقش جداگانه زبان انگلیسی و آثار شبکه ای می پردازد.
ترجمه مقدمه
مدل جاذبه شواهد فراوانی را مبنی بر اینکه که زبانی مشترک، تاثیرات قابل توجهی بر تجارت دو جانبه دارد، ارائه می نماید، اما مطالعات مربوط به این مدل ها، به این سوال که از طریق چه کانال هایی، آثار مورد نظر اعمال می گردد پاسخ نمی دهند . گامی معمول در پاسخ به سوال مورد نظر این است که معیاری دوگانه از زبانی مشترک را به عنوان صفر یا یک مورد استفاده قرار دهیم اما کانال تاثیری که به این روش مربوط است، آشکار نیست. ارتباط مستقیم (DC) نمی تواند تمام پاسخ مورد نظر ما باشد از آن جا که اغلب، معیار سنجش، تنها زمانی زبان مشترک را ، زبانی موجود می پندارد که گروهی از مردم در هر یک از دو کشور موجود در یک جفت، بتوانند به طور مستقیم با افرادی در کشوری دیگر ارتباط برقرار نماید. به عنوان مثال، کشور های هند و تانزانیا جفتی از کشورهایی انگلیسی زبان و نیجریه و سنگال یک جفت فرانسوی زبان هستند. اما اگر ما احتمال این که یک جفت تصادفی از مردم هند و تانزانیا هر دو زبان انگلیسی و یا یک جفت تصادفی مشابه از نیجریه و سنگال هر دو فرانسوی صحبت می کنند را در نظر بگیریم این رقم کمتر از 10 درصد در هر دو مورد است. به طور ضمنی، توانایی گسترده در برقراری ارتباط مستقیم ضروری نبوده و سیستمی مناسب از ترجمه همین کار را انجام خواهد. در این مقاله، پیشنهاد می کنم که مجموعه ای جداگانه را برای زبانی مشترک که به ترجمه وابسته است و مجموعه ای دیگر را که به ارتباط مستقیم ،DC بستگی دارد، ایجاد نماییم. چنین دسته بندی این امکان را فراهم می سازد که ببینیم آیا ترجمه، به عنوان کانالی مجزا از DC عمل می کند که از طریق آن سهولت ارتباط موجب رونق تجارت دو جانبه می شود. همچنین، معیارهایی بهتر از زبانی مشترک، منجر به چنین نتایجی خواهد شد. تکیه معمول بر متغیرهای دوگانه، به عنوان شاخص هایی از زبانی مشترک، احتمالا بیشتر، منعکس کننده دشواری شمارش تعداد سخنوران زبان های مختلف در یک کشور است. با این وجود، با تکیه بر گرایمز (2000)،که در حال حاضر نسخه چهاردهم آن بعد از اولین چاپش در سال 1951 در دسترس است، پیشرفت قابل توجهی ممکن شده است. به نظر می رسد که این کار، نتیجه تلاشی گسترده برای خلاصه کردن اطلاعاتی است که توسط تمام قوم شناسان، در مورد زبان های جهان عرضه شده است. به واقع حداقل سه مورد از تلاش-های اخیر برای استفاده از این اثر به منظور ساخت شاخص کمی جامع از زبان، در تحقیقات اقتصادی وجود داشته است: هال و جونز (1999)، واگنر (2000) و راچ و ترینداد (2002). اما هدف، در این موارد، هرگز ارائه شاخصی کلی از توانایی برقراری ارتباط مستقیم در تجارت خارجی نبوده است. هال و جونز بر زبان، فارغ از برخی ویژگی های نهادی/ حقوقی، تمرکز می نمایند. در ارتباط نزدیک، آنها توجه خود را محدود به چند زبان اصلی می نمایند. اگرچه واگنر ارتباطات را مورد توجه قرار می داد، اما او منحصرا با تجارت استان های کانادا مواجه بود و بر همین اساس زبان هایش را انتخاب می نمود. راخ و تیرینیداد، روی روابط قومی تمرکز داشتند. در نتیجه، آنها تنها در مورد زبان های مشترک مادری به جمع آوری داده ها پرداختند، در حالی که، در خصوص ارتباطات، دوزبانگی بن مایه اصلی است. پیش از این نیز، بوآسو و فرانتینو( 1997) ، تلاشی مشابه با کار نویسنده این پژوهش را در زمینه ساخت یک شاخص کلی کمی از زبانی مشترک به منظور تجزیه و تحلیل تجارت جهانی صورت داده بودند. اما این دو نویسنده در ادامه کار خود مانند راخ و تیرینیداد عمل کرده و تنها یک زبان را به هر فرد (نه لزوما زبان مادری)نسبت دادند. آنها همچنین بیشتر روی مبانی کاتزنر (1996)که نسبت به گرایمز بسیار موجزتر بود، تکیه داشتند. علاوه بر موضوع کانال های تاثیر زبانی مشترک، پیشنهاد می کنم به تعداد دیگری از سوالات مهم در مورد تاثیر زبان در تجارت خارجی بپردازیم. یکی از سوالات این است که آیا زبان انگلیسی که زبان غالب در جهان است موثرتر از بقیه در ترویج تجارت عمل می کند. سوال دیگر در مورد تاثیر تنوع زبانی در تجارت داخلی و سواد در تجارت خارجی است. همانطور که در ذیل استدلال خواهیم کرد ، به طور کلی، هر دو این جنبه های زبانی خاص یک کشور باید موجبات ارتقا تجارت خارجی را فراهم نمایند. همچنین به موضوع آثار شبکه ای ممکن از زبانی مشترک خواهیم پرداخت.
نتایج اولیه را می توان به شرح زیر خلاصه نمود. اول، زبانی مشترک، از طریق ترجمه و همچنین از طریق ارتباط مستقیم به ترویج تجارت بین المللی می پردازد. اگر چه DC به مراتب مهم تراست اما، شبکه ای استوارکه دسترسی به زبان را تسهیل می نماید، نقش اساسی و بسیار قابل توجهی را ایفا می کند. چنین ملاحظاتی منجر به برآوردی بالاتر از اثر زبانی مشترک در تجارت خارجی می شود که از کارهای قبلی که در این زمینه صورت گرفته بالاتر است. نتیجه بعدی حاکی از آن است که با وجود موقعیت غالب زبان انگلیسی به عنوان زبانی جهانی، این زبان دیگر، در ترویج تجارت از سایر زبان های مهم اروپایی موثرتر نیست. از سوی دیگر، زبان های اصلی اروپا به عنوان یک گروه (از جمله انگلیسی) کارآمدتر از زبان های دیگر در ترویج تجارت عمل می نمایند. علاوه بر این، بر اساس تئوری، هر دو مورد سواد و تنوع زبانی در داخل کشور موجب افزایش تجارت خارجی می شوند. در نهایت، هیچ موردی از آثار شبکه ای زبان یافت نشد. با این حال، جستجو برای چنین شواهدی به نتیجه ای مهم ختم شد که نشان می داد قلت (تعداد کم) مزایای استفاده از زبانی مشترک، خود منجر به بهره برداری فشرده تر از مزایای موجود زبانی مشترک است.
مباحث با بررسی ساختار متغیرهای زبانی و مبانی نظری آثار این متغیرها شروع می شود. بخش 2 به معادله جاذبه که در تجزیه و تحلیل تجربی به کار خواهد رفت، می پردازد. همچنین در این بخش به مشکل برآورد و انتخاب روش برآورد پرداخته می شود. سپس در بخش 3 به ارائه نتایج اقتصادسنجی برای تأثیر متغیرهای دوگانه در مدل جاذبه که شامل ارتباط مستقیم و ارتباطات غیر مستقیم از طریق ترجمه می شود، می پردازیم. در بخش 4، آثار جداگانه خاص هر کشور در مدل جاذبه معرفی می شود . بخش 5 به جستجو درمورد آثار شبکه ای از زبانی مشترک پرداخته و در بخش نهایی برخی از مباحث کلی و پیشنهاداتی برای تحقیقات آینده ارائه می گردد. تمام مجموعه های خام زبانی، از جمله موارد ایجاد شده توسط نویسنده، در داده هایی جداگانه ضمیمه (جدول A1) آورده شده است.