ترجمه فارسی عنوان مقاله
دسترسی به بازار در تجارت منطقهای و جهانی
عنوان انگلیسی
Market access in global and regional trade
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
24233 | 2012 | 16 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Regional Science and Urban Economics, Volume 42, Issue 6, November 2012, Pages 1037–1052
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
کلیدواژهها
1.مقدمه
2.سنجش دسترسی به بازار با تاثیرات مرزی
3.معادله قابل برآورد و مدل
4.دادههای مورد نیاز
4.1. تولید، تجارت و قیمتها
4.1.1. تجارت
4.1.2. تولید و قیمتها
4.2. هزینه تجاری
5.دسترسی به بازار بین کشورهای شمالی و جنوبی
5.1. نتایج جهانی
جدول 1: دسترسی به بازار شمال-جنوب، برحسب سطوح درآمدی، 1980-2006.
شکل 1. تاثیرات مرزی جنوبی و شمالی، جهانی 1980-2006. توجه: برآوردهای سالانه ستون (1) از جدول 1 و فاصله اطمینان 95% خوشهبندیشان. پانل چپ متغیر مرزی را ترسیم میکند، در حالی که در پانل راست ثابت با مجازهای واردکننده جنوبی و شمالی جایگزین شده است.
5.2. تکامل
جدول 2: مشکلات برای کشورهای در حال توسعه در دسترسی کشورهای غنی به بازار در طی زمان.
جدول 3: تغییرات در دسترس به بازارهای شمالی.
جدول 4: دسترسی به بازار جهانی: معیارهای تعرفهای متفاوت.
5.3. تاثیرات مرزی در هنگام کنترل تعرفهها
5.4. نتایج بخشی
5.5. تاثیر توافقهای تجاری منطقهای
شکل 2. تکامل دسترسی به بازار جنوب به شمال، برحسب بخش. توجه: رگرسیونهای صنعت-با-صنعت ستون نخست جدول 1 برای سه دوره فرعی.
شکل 3. تکامل تاثیر توافقهای منطقهای. توجه: رگرسیونهای سال-به-سال جریان تجاری نسبی بر متغیرهای توصیفی ستون نخست جدول 1 و متغیر مجازی برای هر RTA.
6.نتیجهگیری
ضمیمه A. تکامل سهام واردات از کشورهایی کمتر توسعه یافته در مورد بازارهای غنی اصلی (1989-2006)
شکل 4. سهم LDCها از کل واردات (چپ) و تولید (راست) اتحادیه اروپا (15).
شکل 5. سهم LDCها از کل واردات (چپ) و تولید (راست) ژاپن.
شکل 6. سهم LDCها از کل واردات (چپ) و تولید (راست) ایالات متحده.
ضمیمه B. مشکلات کشورهای درحالتوسعه در دسترسی به بازار کشورهای محصور در طی زمان
جدول 5: مشکلات کشورهای درحالتوسعه در دسترسی به بازار ژاپن در طی زمان
جدول 6: مشکلات کشورهای درحالتوسعه در دسترسی به بازار اروپا در طی زمان
جدول 7:مشکلات کشورهای درحالتوسعه در دسترسی به بازار ایالات متحده و کانادا در طی زمان
ضمیمه C. کنترل قدرت
C.1. نتایج جهانی
جدول 8: دسترسی به بازار جهانی، قدرت: صفرها (1995-2006) و موسسهها (1996-2006).
C.2. معیارهای تعرفه
جدول 9: قدرت: نتایج جدول 4 بدون معیارهای تعرفهای.
ضمیمه D. رابطه متقابل در دسترسی به بازار شمال-جنوب، همراه با توافقهای تجاری منطقهای
جدول 10: دسترسی به بازار شمال-جنوب، همراه با توافقهای تجاری منطقهای.
ضمیمه E. فهرستی از صنایع و کشورها
جدول 11: فهرست 26 صنعت ISIC 3 رقمی در نمونه.
جدول 12: فهرست کشورهای گنجانده شده در نمونه.
کلیدواژهها
1.مقدمه
2.سنجش دسترسی به بازار با تاثیرات مرزی
3.معادله قابل برآورد و مدل
4.دادههای مورد نیاز
4.1. تولید، تجارت و قیمتها
4.1.1. تجارت
4.1.2. تولید و قیمتها
4.2. هزینه تجاری
5.دسترسی به بازار بین کشورهای شمالی و جنوبی
5.1. نتایج جهانی
جدول 1: دسترسی به بازار شمال-جنوب، برحسب سطوح درآمدی، 1980-2006.
شکل 1. تاثیرات مرزی جنوبی و شمالی، جهانی 1980-2006. توجه: برآوردهای سالانه ستون (1) از جدول 1 و فاصله اطمینان 95% خوشهبندیشان. پانل چپ متغیر مرزی را ترسیم میکند، در حالی که در پانل راست ثابت با مجازهای واردکننده جنوبی و شمالی جایگزین شده است.
5.2. تکامل
جدول 2: مشکلات برای کشورهای در حال توسعه در دسترسی کشورهای غنی به بازار در طی زمان.
جدول 3: تغییرات در دسترس به بازارهای شمالی.
جدول 4: دسترسی به بازار جهانی: معیارهای تعرفهای متفاوت.
5.3. تاثیرات مرزی در هنگام کنترل تعرفهها
5.4. نتایج بخشی
5.5. تاثیر توافقهای تجاری منطقهای
شکل 2. تکامل دسترسی به بازار جنوب به شمال، برحسب بخش. توجه: رگرسیونهای صنعت-با-صنعت ستون نخست جدول 1 برای سه دوره فرعی.
شکل 3. تکامل تاثیر توافقهای منطقهای. توجه: رگرسیونهای سال-به-سال جریان تجاری نسبی بر متغیرهای توصیفی ستون نخست جدول 1 و متغیر مجازی برای هر RTA.
6.نتیجهگیری
ضمیمه A. تکامل سهام واردات از کشورهایی کمتر توسعه یافته در مورد بازارهای غنی اصلی (1989-2006)
شکل 4. سهم LDCها از کل واردات (چپ) و تولید (راست) اتحادیه اروپا (15).
شکل 5. سهم LDCها از کل واردات (چپ) و تولید (راست) ژاپن.
شکل 6. سهم LDCها از کل واردات (چپ) و تولید (راست) ایالات متحده.
ضمیمه B. مشکلات کشورهای درحالتوسعه در دسترسی به بازار کشورهای محصور در طی زمان
جدول 5: مشکلات کشورهای درحالتوسعه در دسترسی به بازار ژاپن در طی زمان
جدول 6: مشکلات کشورهای درحالتوسعه در دسترسی به بازار اروپا در طی زمان
جدول 7:مشکلات کشورهای درحالتوسعه در دسترسی به بازار ایالات متحده و کانادا در طی زمان
ضمیمه C. کنترل قدرت
C.1. نتایج جهانی
جدول 8: دسترسی به بازار جهانی، قدرت: صفرها (1995-2006) و موسسهها (1996-2006).
C.2. معیارهای تعرفه
جدول 9: قدرت: نتایج جدول 4 بدون معیارهای تعرفهای.
ضمیمه D. رابطه متقابل در دسترسی به بازار شمال-جنوب، همراه با توافقهای تجاری منطقهای
جدول 10: دسترسی به بازار شمال-جنوب، همراه با توافقهای تجاری منطقهای.
ضمیمه E. فهرستی از صنایع و کشورها
جدول 11: فهرست 26 صنعت ISIC 3 رقمی در نمونه.
جدول 12: فهرست کشورهای گنجانده شده در نمونه.
ترجمه کلمات کلیدی
-
دسترسی به بازار -
تجارت شمال و جنوب -
یکپارچه سازی منطقه ای -
اثرات مرزی -
جاذبه -
تعرفه ها -
هزینه های تجارت -
فاصله
کلمات کلیدی انگلیسی
Market access;
North-South Trade,
Regional integration,
Border effects,
Gravity,
Tariffs,
Trade costs,
Distances
ترجمه چکیده
این مقاله روشی برای سنجش دشواری در دسترسی به بازار بر روی مجموعه بزرگی از صنایع و کشورها (هر دو گروه توسعه یافته و در حال توسعه)، در طی دوره زمانی 1980- 2006، ارائه میکند. از مدل مصرفکنندههای نامتجانس برای برآورد تاثیر مرزهای ملی بر جریانهای تجارت خارجی و منطقهای استفاده میکنیم. نتایج نشان میدهند دشواریهای پیشِروی صادرکنندگان کشورهای در حال توسعه در دسترسی به بازارهای کشورهای توسعه یافته 50% بیشتر از دشواریهای پیشِروی صادرکنندگان شمالی است. با این حال، این دشواریها افت قابل ملاحظهای از سال 1980 در تمام صنایع داشته است. ورود به بازارهای شمالی و جنوبی برای صادرکننده کشور جنوبی در سال 2006 سی برابر آسانتر از سال 1980 بوده است. در اظهار معادل برای تعرفه، سطح بازدارندگی عملی در هنگام عبور از مرز از 180% به 89% برای این نمونه کاهش یافته است. در حالی که تعرفهها هنوز بر الگوهای تجاری تاثیرگذار هستند، به نظر نمیرسد بخش مهمی از تاثیر مرزی را شرح دهند. در انتها، معیار نظریه اصلیمان تجدید ارزیابی تاثیر چیدمانهای تجاری منطقهای را پیشنهاد میکند. توافقهای EU, NAFTA, ASEAN و MERCOSUR همگی تمایل به کاهش میزان برآوردی بخشبندی بازار در این حوزهها، همراه با رتبهبندی مورد انتظار تاثیر تجاریشان، دارند.
ترجمه مقدمه
«توافق گستردهای وجود دارد که اقتصاد- فضا را میتوان پیامد رابطه جایگزینی بین انواع متفاوت اقتصاد مقیاس در تولید و هزینههای جابجایی کالاها، افراد و اطلاعات دید.» تیسی (2012، با تاکید بیشتر).
مقاله حاضر به سنجش بخش دوم رابطه جایگزینیِ تاکید شده توسط ژاک تیسی در مقاله نقل قول شده کمک میکند (فصلی برای نظرسنجی در مورد تاریخچه تفکر اقتصادهای فضایی). به شکلی دقیقتر، به سنجش سطح و تکامل فعلی نحوه حرکت کالاها در سطح فضا، و به خصوص نحوه ممانعت از آنها در عبور از مرزهای ملی حتی در عصر مدرن، میپردازیم که در ظاهر با افت هر نوع هزینه معامله توصیف شده است. اگر وجود هزینههای تجاری در ظاهر برای هر کدام از نظریههای اقتصادی با ادعای فضایی بودن ضروری است، سطح واقعیشان نیز اهمیتی ویژه دارد. میزان ادغام بازار (یا تجزیه) به خصوص در زمانی اهمیت دارد که نظریه در تلاش برای ارزیابی سطح ناهمخوانی جغرافیایی در فعالیت اقتصادی است. البته این موضوع برای مدلهای نوع کروگمن صحیح است، اما گروه بزرگتر مکانیسمها پیشبینی میکند سازمان اقتصاد جهانی توسط منحنی شکل زنگ پراکندگی-تراکم-پراکندگی در زمان افت هزینههای تجاری جابجا خواهد شد. این الگو نتایجی برحسب ناهمخوانیهای درآمد دارد. در مرحله تراکم فعالیت اقتصادی تولیدی بر هسته غنی تمرکز دارد (تحت عنوان شمال)، که از محیط فقیر (جنوب) منشعب میشود. سپس، مرحله پراکندگی نهایی است که همراه با هزینههای تجاری کم است این مرحله در نهایت باعث میشود کشورهای پیرامونی تحت عنوان جهان توسعه یافته شناخته شوند. بنابراین اگر بخواهیم به یکپارچهسازی بیشتر بازارها ادامه دهیم شناخت محل اقتصاد جهانی «در زنگ» برای پیشبینی پیامدها بسیار مهم است.
سنجش میزان ادغام بازار نیز در بحث بین اقتصادهای درحالتوسعه و توسعهیافته ناظر بر نقششان در آزادسازی چند جانبه جریانهای تجاری مفید است. به خصوص، در زمینه فعلی توقف مذاکرات سازمان تجارت جهانی (WTO)، و افزایش فشارهای طرفداران حمایت از صنایع داخلی (به خاطر بحران)، سنجش دقیق مشکلات دسترسی به بازار، پیشِروی صادرکنندگان مختلف، میتواند به بحث سیاسی کمک کند. نمایش خوب در کشورهای حداقل توسعه یافته (LDCs) صادق است، که مذاکرات فعلی WTO بیشتر بر روی آنها تمرکز دارد. علیرغم دسترسی اولویتدار پیچیده و با طیف وسیع اعطایی از سوی کشورهای غنی به صادرکنندگان LDC، لزوماً کاهش تمام تعرفهها و سهمیهها برای کالاهای تولیدی، هنوز ادعاهایی مبنی بر محدودیت دسترسی به بازار شمالی وجود دارد. این ادعا در ظاهر تحت حمایت میزان پایین سهم بازاریشان در کشورهای غنی است. سهم LDCها در کل وارداتِ توسعهیافتهترین کشورها معیاری ساده، در عین حال بسیار خام، در مورد دسترسی به بازارشان پیشنهاد میکند. این سهم واردات به ندرت بیش از 1% است. به عنوان مثال، سهم واردات LDCها در بازار اتحادیه اروپا (EU) حدود 4/0% در سال 1990، 5/0% در سال 2000 و 55/0% در سال 2006 بوده است. علاوه بر این، تکامل هر دو سهم واردات کلی و تولید در 50 LDC، بین سالهای 1989 و 2006، در بازارهای اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا و ژاپن باعث تصدیق ادعاهای جنوبی میشود (شکلهای 4-6 را در پیوست A ببینید).
با وجود آموزنده بودن، سهام بازار برای نتیجهگیری در مورد سطح دسترسی صادرکنندگان جنوبی به بازار شمالی کافی نیست. نخستین محدودیت عدم شناخت قیاس برای مقایسه این اعداد است. هر نوع ارزیابی دسترسی به بازار براساس جریانهای تجاری نیازمند تعیین محک الگوهای تجاری است، تا حدی که مبادلات بینالمللی واقعی کالاها مقایسه خواهند شد. این محک تنها به صورت نظری فراهم شده است. در اینجا از چارچوب نظری برای ارائه معادله نوع-جاذبه قابل برآورد استفاده میکنیم. چارچوب نظری از نظام تقاضای لوجیت، با شرح توسط آندرسون و همکاران(1992)، در ترکیب با ساختار بازار رقابتی انحصاری سنتی، مشتق گرفته شده است. مشکلات در دسترسی به بازار به صورت انحراف (منفی) از این محک نظری سنجیده شده است. پس از اینکه ظرفیت عرضه و تقاضا، و اصطکاکهای دوجانبه از جمله تعرفهها همانطور که توسط چارچوب نظری تحمیل شده، کنترل شدند مشکلات دسترسی به بازار توسط انحرافها در جریانهای تجاری نشان داده شدهاند.
موضوع مسئلهساز دوم در استفاده از سهام واردات ساده برای ارزیابی دسترسی به بازار از دست دادن بخش مهمی از اقدام عملی است. در هنگام صحبت در مورد این موضوع در سال 2006، کشورهای اتحادیه اروپا به طور میانگین 55/0% از وارداتشان از کشورهایLDC بود، عددی که در حقیقت تنها دسترسی نسبی را در میان تولیدکنندههای خارجی در بازار اتحادیه اروپا مقایسه میکرد. مسئله، برای اغلب محصولات، رفع نیاز سهم عمدهای از تقاضای کلی در کشور توسط تولیدکنندههای داخلی، و نه خارجی، است. شاخص محسوستر دسترسی به بازار باید سهم بازار تولیدکنندههای خارجی در کل تقاضا باشد. روش تاثیرات مرزی مطابق شرح در بالا اجرا میشود. این روش جریانهای تجاری در کشورها و همچنین در میان کشورها را در نظر میگیرد و واردات از کشورهای خارجی را با «واردات» از تولیدکنندههای داخلی مقایسه میکند. این مقایسه محکی براساس موقعیت دسترسی به بازار با بهترین اقدام ممکن ارائه میدهد، موضوعی که پیشِ روی تولیدکنندگان داخلی است.
این روشِ سنجش ادغام بازار را دنبال میکنیم و آن را گسترش میدهیم به طوری که نتایج جدید در مورد مشکلات دسترسی به بازارهای جهانی فراهم کند، و بین صادرکنندگان شمالی و جنوبی، در طی دوره 1980-2006 و مجموعه بزرگی از صنایع، تمایز قائل شود. این کار با ساخت و استفاده از مجموعه دادههای به هم وابسته بزرگ ممکن شده است. به خصوص، جمعآوری دادههای تجاری و تولید گسترش بروز از کار نیکیتا و اولارگا (2007) است، هدف از جمعآوری پوشش کشورها و سالهای بیشتر است. ویژگی اختصاصی مطالعهمان، همراه با تاثیر مرزی، شناساییِ بخش مرتبط با خصوصیات دوجانبه، از جمله تعرفهها، است. برای نیل به این هدف، از بانک اطلاعات UNCTAD'sTRAINS و CEPII's MAcMap برای کنترل تعرفههای دوجانبه در سطح صنعت/زمان استفاده میکنیم. علاوه بر این، هر دو فاصله دوجانبه بینالمللی و داخلی را به شکلی سازگار محاسبه میکنیم به طوری که توزیع جغرافیایی فعالیت اقتصادی در هر کشور دیده میشود. این کار از سنجش اشتباه در فاصلههای وابسته جلوگیری میکند.
نتایج نشان میدهند مشکلات پیشِ روی صادرکنندگان کشورهای در حال توسعه در دسترسی به بازارهای توسعه یافته قابل ملاحظه و بیشتر از مشکلات پیشِ روی صادرکنندگان شمالی است. با این حال این مشکلات از سال 1980 در هردو بازار شمالی و جنوبی، و در تمام صنایع، افت قابل ملاحظهای داشت. ورود به این بازارها برای صادرکننده کشور جنوبی در سال 2006 بیست و سه برابر آسانتر از سال 1980 بود. در حالی که تعرفهها هنوز بر الگوهای تجاری تاثیرگذار هستند، به نظر نمیرسد بخش عمدهای از تاثیرات مرزی را توضیح دهند. با کنترل تعرفهها، معادل تعرفه ترجیحی و محدودیتهای تجاری هنوز 233% است و تفاوت بین صادرکنندگان شمالی و جنوبی حفظ شده است. این تفاوت مشهود قابل انتساب به تفاوتها در تسهیلات تجاری و زیربنایی از جمله نیازمندیهای مستند دشوار، مقررات اداری محدود کننده و سایر رویههای مرزی سخت است، تمام این مشکلات هزینههای زیاد به تجارت تحمیل میکند. از اواسط سال 2004، این موانع برای تسهیل تجاری به فهرست موضوعات در دور مذاکرات تجاری چندجانبه دوحه افزوده شدهاند. «محصول فرعی» روشمان تدارک برآوردهای جدید تاثیر توافقهای تجاری منطقهای (RTAs)، شامل ترکیب کشورهای شمالی و جنوبی، در مورد الگوهای تجاری است. بازار داخلی، با فرض ادغام زیاد، محکی است که الگوهای تجاری درون RTA با آن مقایسه شدهاند.
مابقی مقاله به شرح ذیل است. در بخش 2، استفاده از روش تاثیرات مرزی را در هنگام ارزیابی دسترسی به بازار تشویق میکنیم. در بخش 3، بنیادهای نظری برای اثرمان و همچنین مشخصات تجربی مشتق تعیین میکنیم. در بخش 4، نیازمندیهای دادهها را افشا میکنیم. در بخش 5، نتایج دسترسی به بازار تولیدکنندههای شمالی و جنوبی و واردات تاثیر توافقهای تجاری منطقهای را فراهم میکنیم و جزئیاتی ناظر بر تکامل این دسترسی در طی سالها و همچنین تفاوتها در سطح صنایع را ارائه میکنیم.