یک چارچوب تصمیم گیری برای تثبیت یا تقویت سیستم های سنجش کارایی

چکیده

کلمات کلیدی

1. مقدمه

2. پیش زمینه ی حوزهی تحقیق و کارهای مرتبط

1.2. اصول سیستمهای سنجش کارایی

2.2. نیازمندیهای سیستمهای سنجش کارایی

3.2. رهیافتهای موجود برای طراحی و تثبیت سیستمهای سنجش کارایی

جدول  SEQ جدول \* ARABIC 1. نیازمندیهای سیستمهای سنجش کارایی

3. روش تحقیق

جدول  SEQ جدول \* ARABIC 2. تحلیل رهیافتهای موجود برای طراحی و تثبیت PMS

4. چارچوب تصمیمگیری برای تثبیت سیستمهای سنجش کارایی

1.4. تعریف مسئله و سیستم هدف

2.4. عملیاتی کردن اهداف

1.2.4. تاثیرات مثبت اطلاعاتی

4-2-2- اثرات اطلاعاتی منفی

4-2-3- اثرات اقتصادی منفی

4-3- تابع هدف

جدول 3 - ارزیابی چارچوب تصمیم گیری برای تلفیق PMS در برابر الزامات PMS (مقایسه ویژگی)

5. ارزیابی چارچوب تصمیمگیری

5.1. مرور کلی

5.2. مقایسه ویژگی

5.3. ایجاد نمونه

5.4. کاربرد دنیای واقعی

جدول4: پارامترهای ورودی 

6. نتیجه گیری و چشمانداز

تعداد زیادی سیستم سنجش کارایی در طول سال های اخیر توسعه یافته است. بنابراین، آنها اغلب شامل اطلاعاتی بیش از حد نیاز و همچنین اطلاعات غیر مرتبط می باشند. پیامدهای این اتفاق پیچیدگی زیاد در پردازش معیارهای موجود و هزینه های غیرضروری برای عملیاتی کردن و حفظ زیرساخت پشتیبانی می باشد. ما یک چارچوب تصمیم گیری ارائه می دهیم که تثبیت و تقویت سیستم های فعلی سنجش کارایی را پشتیبانی کرده، به صورتیکه پیچیدگی و هزینه های پردازش اطلاعات به نسبت گستره ای که نیازهای اطلاعاتی تصمیم-گیرندگان ایجاب می کند متوازن شده و هماهنگی با اهداف شرکت بدست می آید. ما همچنین در مورد نتایج ارزیابی بر اساس مقایسه ی ویژگی ها، ایجاد نمونه اولیه و به کاربردن سیستم در دنیای واقعی گزارشاتی را ارائه خواهیم داد.

چه برای پیاده سازی استراتژی شرکت، نظارت مداوم اهداف شرکت، یا مدیریت واحدهای کسب و کار، سیستم-های سنجش کارایی (PMS) یک ابزار قابل قبول برای فراهم کردن اطلاعات برای تصمیم گیرندگان است که آنها را قادر می کند تا اعمال موثر و اثربخشی را انجام دهند [63]. با این اوصاف، تعداد زیاد کاربران PMS نشان می دهد که آنها از سربار زیاد اطلاعات رنج می برند [38، 66]. این امر تعجب آور است چراکه معیارهای کارایی و PMS در واقع تمایل دارند تا با انتزاع (چکیده گرفتن) از دنیای واقعی، پیچیدگی را کاهش دهند [48]. به صورت خاص PMS که به یک رشد غیرقابل کنترل رسیده است (یعنی تعداد معیارهایی که آنها در بردارند در طول سال ها افزایش یافته است) شامل اطلاعاتی بیش از حد نیاز و شامل اطلاعات غیر مرتبط می-باشد. این پدیده چالش هایی در فراهم کردن اطلاعات برای تصمیم گیرندگانی که نیاز به مداخله آنها وجود دارد، ایجاد می کند. از دیدگاه اطلاعاتی ، باید به محدودیت های پیرامون توانمندیهای پردازش اطلاعات توسط بشر توجه کرد [17، 60، 73]. تصمیم گیرندگانی که بیش از حد آموزش دیده اند نیز از استرس و نبود شفافیت رنج می برند [6]، که باعث کاهش کیفیت تصمیمات می شود [2، 20]. در سال 1967، Ackoff متوجه شد که پایه و اساس اطلاعات اشتباه نه تنها در اطلاعات بسیار زیاد است، بلکه در اطلاعات غیرمرتبط، افزونه و ناهمگن نیز می باشد، که این مشکلی است که در دهه های اخیر تشدید شده است [1، 21، 28، 49]. بنابراین چالش اصلی از دیدگاه اطلاعاتی، پاسخ به این سوال است که کدام معیارهای موجود در یک PMS برای مدیریت زمینه های کاری مورد تحقیق و با حفظ پیچیدگی پردازش اطلاعات در یک سطح مناسب، کافی است. از دیدگاه اقتصادی ، باید توجه داشت که فراهم کردن اطلاعات رایگان نیست. هزینه های مربوط به فراهم کردن اطلاعات اغلب در زمینه ی PMS مورد غفلت قرار می گیرد [3،41]. در سال 1999، گروه Hackett یک مطالعه صورت داده و گزارش کردند که شرکت ها به صورت متوسط سالانه بیش از 25 هزار نفر ساعت بر بیلیون دلار درآمد خود را صرف سنجش و گزارش کارایی می کنند [34]. این شکل هزینه ممکن است به دلیل گسترش استخراج، تبدیل و بارگذاری (ETL) اطلاعات کاهش یابد، اما با این حال، نیاز به تحقیق در مورد PMS از دیدگاه اقتصادی را بیشتر می کند. در انجام این کار، چالش اصلی پاسخ به این سوال است که کدام معیارها و بخش های موجود از زیرساخت پشتیبانی بهای هزینه های خود را دارند. درحالیکه طراحی اولیه ی PMS دارای ساختار دقیق و خوبی است، روش های کمی به تثبیت و تقویت سیستماتیک PMS پرداخته اند (بخش 3.2 را مشاهده کنید). تثبیت و تقویت به تصمیم گیری پیرامون این مسئله اشاره دارد که کدام معیارها موجود در یک PMS و کدام بخش های زیرساخت پشتیبانی باید به منظور فراهم کردن اطلاعات کافی حفظ شوند، درحالیکه به صورت همزمان اطلاعات منفی و تاثیرات اقتصادی را کاهش دهند. این مقاله سوالات تحقیقاتی زیر را پاسخ داده است: یک PMS موجود چگونه می تواند با توجه به چالش-های اطلاعاتی و اقتصادی که برای فراهم کردن اطلاعات وجود دارد، تثبیت و تقویت شود؟ برای پاسخ دادن به این سوال، ما یک رهیافت علمی پژوهشی طراحی را به کار گرفته و یک چارچوب تصمیم گیری برای تثبیت و تقویت PMS به صورت ساختگی ارائه می دهیم. از آنجاییکه چارچوب تصمیم-گیری یک مدل است که مقایسه ی PMS ها تقویت شده ی مختلف را فراهم کرده و خصوصیات یک روش برای هدایت فرآیند تقویت PMS را نشان می دهد، چارچوب تصمیم گیری یک نوع مصنوعی (ساختگی) معتبر است [55]. این کار تحقیقی همراستا با فرآیندهای مرجع موجود برای پژوهش علم طراحی [68]، فازهای زیر را پوشش می دهد: شناسایی (تعیین هویت) و انگیزش برای مسئله ی پژوهشی، اهداف یک راه حل، طراحی و توسعه، و ارزیابی. مابقی این مقاله به صورت زیر سازماندهی شده است: در بخش 2، ما اصول PMS را برای مشخص کرن زمینه ی مسئله و واحد تحلیل معرفی می کنیم. ما همچنین نیازمندیهای PMS مفید را از تاریخچه و ادبیات تحقیق استخراج می کنیم که در بردارنده ی اهدافی است که یک راه حل ارائه شده برای مسئله ی تثبیت PMS باید به آن دست پیدا کند (اهداف یک راه حل). با استفاده از این نیازمندی ها به عنوان یک لنز تحلیلی، ما روش های موجود برای طراحی و تقویت PMS را مورد بررسی و بحث قرار می دهیم تا این شکاف و فاصله ی تحقیقاتی شناسایی شود. در بخش 3، ما اصول تحلیل تصمیم گیری چندمعیاری را شرح می دهیم که این تحلیل که به عنوان روش تحقیقی (پژوهشی) برای شکل دهی چارچوب تصمیم گیری ارائه شده در بخش 4 (طراحی و توسعه) عمل می-کند. بخش 5 نتایج مقایسه ی ویژگی ها، شکل دهی نمونه ی اولیه، و یک کاربرد واقعی (ارزیابی) را گزارش می-کند. این مقاله در بخش 6 با بیان خلاصه ی مطالب، استنباط ها و محدودیت ها به نتیجه گیری می پردازد.