ترجمه فارسی عنوان مقاله
سازمان یادگیرنده و اثر آن بر عملکرد سازمانی و نوآوری سازمانی: چارچوب پیشنهادی برای موسسات دولتی مالزی آموزش عالی
عنوان انگلیسی
Learning Organization and its Effect On Organizational Performance and Organizational Innovativeness: A Proposed Framework for Malaysian Public Institutions of Higher Education ☆
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
41200 | 2014 | 6 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Procedia - Social and Behavioral Sciences, Volume 130, 15 May 2014, Pages 299–304
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
واژگان کلیدی
1. مقدمه
2. مروری بر ادبیات
2.1 ارتباط میان سازمان یادگیرنده و عملکرد سازمانی
2.2 ارتباط میان سازمان یادگیرنده و نوآوری سازمانی
شکل 1: چارچوب مفهومی ارائه شده برای پیش بینی ارتباط میان سازمان یادگیرنده و عملکرد سازمانی و نوآوری سازمانی
3. نتیجه گیری
واژگان کلیدی
1. مقدمه
2. مروری بر ادبیات
2.1 ارتباط میان سازمان یادگیرنده و عملکرد سازمانی
2.2 ارتباط میان سازمان یادگیرنده و نوآوری سازمانی
شکل 1: چارچوب مفهومی ارائه شده برای پیش بینی ارتباط میان سازمان یادگیرنده و عملکرد سازمانی و نوآوری سازمانی
3. نتیجه گیری
ترجمه کلمات کلیدی
سازمان یادگیرنده - عملکرد سازمانی - اثربخشی سازمانی - نهادهای عمومی آموزش عالی (PIHE)
کلمات کلیدی انگلیسی
learning organization; organizational performance; organizational effectiveness; public institutions of higher education (PIHE)
ترجمه چکیده
بقای موسسات دولتی آموزش عالی (PIHE) کنونی به چگونگی پذیرش تغییرات و ارتقای تجربیّات و رقابت پذیری آنها بستگی دارد. سازمان یادگیرنده که به عنوان سازمانی تعریف شده که یادگیری تمامی اعضای خود را تسهیل می کند، از ویژگی های مشخصی برای تحقق نیازهای محیط که پیوسته در حال تغییر هستند، برخوردار است. با توجه به اینکه موسسات دولتی آموزش عالی مالزیایی بازیگران مهمی در زمینه ی فراهم کردن فرصت های تحصیلی برای دانشجویان کشور هستند، از این رو گرایش به یادگیری برای اینگونه موسسات حیاتی است. براین اساس، این مقاله بر آن است که اصول فرهنگی سازمان یادگیرنده اثرات مستقیمی بر عملکرد سازمانی و نوآوری سازمانی دارد که به طور بالقوه به موفقیّت سازمان در بلند مدّت می انجامد.
ترجمه مقدمه
سازمان یادگیرنده به عنوان سازمانی تعریف شده که در آن افراد به طور مستمر ظرفیّت خود را برای دستیابی به نتایج مطلوبشان ارتقا می دهند و به موجب آن الگوهای جدید تفکر پرورانده می شود، آرمان ها و آرزوهای جمعی آزاد می شوند و افراد یاد می گیرند که به یکدیگر یاد دهند( سنج، 1990). تعریفی جدیدتر در این خصوص، یادگیری سازمانی را که با سازمان یادگیرنده مرتبط است( روبلو و گومز، 2011)، برجسته می کند و از آن به عنوان ظرفیّت یا فرآیندی در سازمان یاد می کند که سازمان را برای کسب، پذیرش و اصلاح حافظه ی سازمانی توانا می سازد و در نتیجه رهنمودهایی برای عملیّات سازمانی فراهم می کند( لین، 2008). در محیط کشور مالزی، چشم اندازهای مختلفی در خصوص اینکه سازمان های یادگیرنده واقعا چه نوع سازمان هایی هستند، وجود دارد. در حین اینکه یک مطالعه یادآور می شود که سازمان های یادگیرنده همیشه به دنبال راه هایی برای به کارگیری مستمر مفاهیم آموخته شده در عمل است( علیپور، خیرالدین و کریمی، 2011)، مطالعه ی دیگری بر این عقیده است که عنصر حیاتی ایجاد یک سازمان یادگیرنده یادگیری تیمی است( نورلیا و عزیزه، 2007). علاوه بر این، نوراشیکین و نورمالا(2006) نیز معتقدند که یادگیری سازمانی به ارتقای مزیّت رقابتی سازمان و واکنش پذیری آن نسبت به تغییرات کمک می کند و متعاقباً موجب جلب علاقه و توجه به ایجاد سازمان هایی می شود که از یادگیری حمایت می کنند و آن را در سازمان ارتقا می دهند.
مفهوم سازمان یادگیرنده با نوآوری و عملکرد سازمانی مرتبط شده است( پاور و وادل، 2004؛ واتکینز و مارسیک، 1993؛ 1999). ظرفیّت تغییر و بهبود مستمر برای مواجه با چالش های محیطی که در آن سازمان فعّالیّت می کند با قابلّیّت سازمان در زمینه ی یادگیری مرتبط است( آرمسترانگ و فولی، 2003؛ سنج، 1990). بنابراین، سازمان هایی که یاد می گیرند، قادر خواهند بود که شانه به شانه ی پیشرفت ها و توسعه های به وجود آمده در محیط کسب و کار حرکت کنند و به طور موفقیّت آمیزی به کار خود ادامه دهند. بر این اساس، کالسوم و چینگ(2011) تأکید می کنند برای اینکه موسسات دولتی آموزش عالی برتری دانشگاهی خود را حفظ کنند، حیاتی است که به سازمان هایی یادگیرنده تبدیل شوند. از آنجایی که یکی از اهداف اصلی موسسات دولتی آموزش عالی دستیابی به برتری و تعالی دانشگاهی در میان دانشجویان خود است، واضح است که این گونه موسسات نیاز دارند که به سازمان هایی یادگیرنده( که در این مطالعه به جای یادگیری سازمانی نیز به کار برده شده) تبدیل شوند و در پی آن عملکرد کلی سازمان و نوآوری سازمانی را بهبود بخشند. نیاز موسسات دولتی آموزش عالی برای تبدیل شدن به سازمان هایی یادگیرنده ثابت شده است زیرا یادگیری فرصت هایی برای افراد ایجاد می کند تا به دانش مناسب در زمان مناسب و در مکان مناسب برای رقابتی ماندن، دسترسی پیدا کنند( کومار، 2005). با اینحال، باید تأکید کرد مرور ادبیات، فقدان مطالعات در زمینه ی موسسات دولتی آموزش عالی در کشور مالزی و فقدان معیاری برای اندازه گیری عملکرد سازمانی موسسات دولتی آموزش عالی را نشان می دهد. وزارت آموزش عالی(MOHE)(2013) تنها عنوان کرده که به منظور ایجاد یک سیستم متعالی در حوزه ی آموزش عالی، موسسات دولتی آموزش عالی برای انجام وظایف و مسئولیّت ها به روشی اثربخش تر و شفاف تر توانمند خواهند شد. که این عبارت هیچ توجه خاصی به چگونگی اندازه گیری عملکرد موسسات دولتی آموزش عالی معطوف نداشته است.
در تلاش برای فهم بیشتر موضوع، سه مفهوم سازمان یادگیرنده، عملکرد سازمانی و نوآوری سازمانی در قالب واژگان و اصطلاحات عمومی علم سازمان تعریف خواهد شد.
واتکینز و مارسیک( 1996) بیان کردند که سازمان های یادگیرنده جایی هستند که یادگیری و کار به منظور حمایت از بهبود مستمر فردی، گروهی و سازمانی به طور پیوسته و نظام مند یکپارچه شده اند. در تعریفی تازه تر از سازمان یادگیرنده، این گونه سازمان ها را سازمان هایی می داند که از طریق نوسازی سازمانی مستمر و منقطع و کسب مهارت تدریجی در موضوعات اصلی به دنبال دگرگونی و تعالی هستند( گریگو، گروی و رایت، 2000).
در عین حال، عملکرد سازمانی غالباً تعریف نشده و به طور متفاوتی با توجه به زمینه ی مورد نظر به کار برده شده است و همچنین اندازه گیری و تعریف آن دشوار است( ابریش، 2004؛ استینر، 1999). یک تعریف عام از عملکرد سازمانی توسط استانکارد(2002) ارائه شده که بیان می کند عملکرد سازمانی نتیجه ی تعامل بخش ها و واحدهای متفاوت سازمان است. در زمینه ی این مطالعه، عملکرد سازمانی به پیامدهای فرآیندهای مختلف عملیّات روزانه ی سازمان برمی گردد. برای موسسات دولتی آموزش عالی، عملکرد سازمانی توسط ابعاد مختلفی مانند شهرت دانشگاه، کیفیت دانشجویان، نتایج تحقیقات و مسئولیّت اجتماعی نمود می یابد( چن، ونگ و یانگ، 2009).
نوآوری سازمانی به عنوان توانایی سازمان برای ایجاد جو سازمانیِ پذیرنده ی ایده های متنوع و گشوده در برابر پدیده های جدید که موجب می شود اعضای سازمان به تفکر به شیوه هایی بدیع تشویق شوند، تعریف شده است( لین، 2006). زمینه ای که در آن نوآوری سازمانی به کار برده شده در این مطالعه نوآوری سازمانی را به عنوان اشتیاق سازمان به تشویق و حمایت از نوآوری کارکنان تعریف می کند که به وسیله ی آن توسعه ی دانش و بینش جدید ارتقا می یابد( هالت، هورلی و نایت، 2004؛ هورلی و هایت، 1998؛ لیو، لو و شی، 2002). در تحقیقی پیرامون مدیریت نوآوری، ام نورالدین، فوزیه، روهانا و نورلینا( 2013) دریافتند که در کنار موسسات پژوهشی، موسسات دولتی آموزش عالی نیز مسئول تولید نوآوری هستند. اگرچه در این مطالعه مشخص شد، همانطور که توسط بورگلمن، کریستنسن و ویل رایت( 2009) پیشنهاد شده، نوآوری ها را می توان به تکنولوژی، محصول و خدمت دسته بندی کرد، به نظر می رسد تعریف مشخصی در خصوص نوآوری در موسسات دولتی آموزش عالی وجود ندارد.
با در نظر گرفتن موسسات دولتی آموزش عالی به عنوان کارآفرینانی که توسعه ی اقتصادی را ارتقا می دهند( لی هو، ویلسن، آیود و ژیانگ، 2011)، اتزکوویتز و ژو( 2007) سه ویژگی دانشگاه های کارآفرین را شناسایی کردند: الف) فعالیّت های کارآفرینانه مورد پذیرش است و به طور نظام مندی حمایت می شود، ب) مکانیزم های تعاملی وجود دارد، به طور مثال اداره ی انتقال فن آوری و دستاوردهای مرتبط با آن و ث) تعداد قابل توجهی از کارکنان برای حمایت از تحقیقات و دیگر فعالیّت های دانشگاه می توانند تولید درآمد کنند. علاوه بر این، مطالعه ای در خصوص موسسات دولتی آموزش عالی در لیبی که توسط محمد و بردای(2012) انجام شد تعریفی از سینگ(2011) را درباره ی نوآوری به کار گرفت که به موجب آن نوآوری سازمانی استفاده از دانش به روز در حوزه ی مدیریت و فن آ وری برای ارائه ی محصول و خدمت جدید به مشتریان است. با توجه به اهمیّت موسسات دولتی آموزش عالی به عنوان راهی برای فراهم کردن مستمر خدمات پویا و رقابتی دانشگاهی برای مردم مالزی، این مطالعه برای شناسایی ارتباط میان این گونه موسسات به عنوان سازمان های یادگیرنده و اثر آن بر عملکرد سازمانی و نوآوری سازمانی ضروری است. توانایی و نیاز موسسات دولتی آموزش عالی برای تبدیل شدن به سازمان هایی یادگیرنده نسبتاً به این بستگی دارد که آیا این موضوع قابلیّت این را دارد که هم عملکرد سازمانی و هم نوآوری را ارتقا بخشد یا خیر.
مرور ادبیّات نظری موجود نشان می دهد که بر حوزه هایی مشخصی از مطالعات تأکید می شود. نخست اینکه اکثر مطالعات در حوزه ی سازمان یادگیرنده، عملکرد سازمانی و نوآوری سازمانی بر سازمان های خصوصی تمرکز دارد تا انواع مختلفی از سازمان ها مانند سازمان های تولیدی، خدماتی و کسب و کارهای کوچک( توحیدی، سید علی اکبر و ماندگاری، 2012؛ موهانتی و کار، 2012؛ ژووه و اومولو، 2012؛ رامیرز، مورالس و روجاس، 2011؛ وانتو و سوریاساپورتا، 2012). بنابراین، کمبود نسبتاً قابل توجهی در خصوص مطالعات پیرامون سازمان های عمومی به خصوص موسسات دولتی آموزش عالی وجود دارد. از آنجاییکه سازمان های عمومی شرایط عملیّاتی بسیار متفاوتی از سازمان های خصوصی دارند، پیامد این مطالعه به مشخص شدن این مطلب کمک می کند که آیا به طور یکسان برای موسسات دولتی آموزش عالی نیز حیاتی است که منابع خود را در راستای تبدیل شدن به سازمانی یادگیرنده متمرکز کنند یا خیر. گذشته از این، همچنین فقدان ادبیات نظری پیرامون اثر سازمان یادگیرنده بر عملکرد سازمانی و نوآوری سازمانی که به طور ویژه بر موسسات دولتی آموزش عالی مالزی تمرکز کرده باشد، به چشم می خورد. بنابراین، این مقاله ارتباطات بالقوه را میان سازمان یادگیرنده، عملکرد سازمانی و نوآوری سازمانی در حوزه ی موسسات دولتی آموزش عالی نشان می دهد.