ترجمه فارسی عنوان مقاله
مدلی منسجم کننده از فرآیند توانمندسازی
عنوان انگلیسی
An integrative model of the empowerment process
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
5291 | 2002 | 25 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Human Resource Management Review, Volume 12, Issue 3, Autumn 2002, Pages 419–443
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
1: مقدمه
2: ادراکها و نگرشهای مداخلهگر: پیشایندهای توامندسازی روانی
پیشنهاد 1:توانمندسازی روانی تابعی از ادراکها و نگرشهای مداخلهگر متأثر از محیط است
پیشنهاد 1 a: ادراکهای فرصت تأثیر پذیرفته از محیط ارتباط مثبتی با شناخت-اثر توانمندسازی روانی دارند
پیشنهاد 1 b: ادراکهای حمایتی تأثیر پذیرفته از محیط ارتباط مثبتی با شناخت-کفایت توانمندسازی روانی خواهدداشت
پیشنهاد 1 c: تعهد سازمانی رابطهی مثبتی با شناخت-معنای توانمندسازی روانی دارد
یشنهاد 1 d: اعتماد سازمانی رابطهی مثبتی با شناخت-خودمختاری توانمندسازی روانی دارد
3. تأثیرگذاریهای بافت سازمانی بر روی محیط کار داخلی و ادراک و نگرشهای مداخلهگر
3.1 بافت سازمانی
4. روابط بین محیط کار داخلی و ادراک و نگرشهای مداخلهگر
4.1 ساختار شغلی
4.1.1 تقسیم منابع و اطلاعات
4.2 شیوههای منابع انسانی
4.2.1 آموزش
4.2.2 بازخورد و ارزیابی عملکرد
4.2.3سیستمهای پاداش و سیستمهای انضباطی
4.3.اقدامات مدیریتی داخلی
5. نقش تفاوتهای فردی
6. رفتارهای توانمندسازی شده
6.2 تعدیل تأثیرگذاریهای بافت سازمانی و محیط کاری داخلی
7. مسیر تحقیقات آینده
8. نتایج
1: مقدمه
2: ادراکها و نگرشهای مداخلهگر: پیشایندهای توامندسازی روانی
پیشنهاد 1:توانمندسازی روانی تابعی از ادراکها و نگرشهای مداخلهگر متأثر از محیط است
پیشنهاد 1 a: ادراکهای فرصت تأثیر پذیرفته از محیط ارتباط مثبتی با شناخت-اثر توانمندسازی روانی دارند
پیشنهاد 1 b: ادراکهای حمایتی تأثیر پذیرفته از محیط ارتباط مثبتی با شناخت-کفایت توانمندسازی روانی خواهدداشت
پیشنهاد 1 c: تعهد سازمانی رابطهی مثبتی با شناخت-معنای توانمندسازی روانی دارد
یشنهاد 1 d: اعتماد سازمانی رابطهی مثبتی با شناخت-خودمختاری توانمندسازی روانی دارد
3. تأثیرگذاریهای بافت سازمانی بر روی محیط کار داخلی و ادراک و نگرشهای مداخلهگر
3.1 بافت سازمانی
4. روابط بین محیط کار داخلی و ادراک و نگرشهای مداخلهگر
4.1 ساختار شغلی
4.1.1 تقسیم منابع و اطلاعات
4.2 شیوههای منابع انسانی
4.2.1 آموزش
4.2.2 بازخورد و ارزیابی عملکرد
4.2.3سیستمهای پاداش و سیستمهای انضباطی
4.3.اقدامات مدیریتی داخلی
5. نقش تفاوتهای فردی
6. رفتارهای توانمندسازی شده
6.2 تعدیل تأثیرگذاریهای بافت سازمانی و محیط کاری داخلی
7. مسیر تحقیقات آینده
8. نتایج
ترجمه کلمات کلیدی
توانمندسازی - توانمندسازی روانشناختی - رفتارهای قدرت - تعهد سازمانی -
کلمات کلیدی انگلیسی
Empowerment,
Psychological empowerment,
Empowered behaviors,
Organizational commitmen,
ترجمه چکیده
نظریهی و تحقیقات توانمندسازی کارمند، فاقد مدلی مجزا و یکدست که قادر به تلفیق کردن سطوح چندگانهی فعالیت و روابط پیچیدهای که فرآیند توانمندسازی را متمایز میسازند هستند.مدل پیشنهادی ارائه شده در این مقاله، فرآیند توانمندسازی را از طراحی مداخله تا رفتارهای آتی کارمند تشریح میکند.پویاشناسی فرآیند توانمندسازی به عنوان بازتابدهندهی اثر متقابل بین محیط کار موضعی و هر کارمند در درون بافت وسیعتر سازمانی معرفی شده است.ما استدلال میکنیم که میتوان تعاریف ارائه شده در این مقاله را در جهت تلفیق و یکدست کردن آثار و تحقیقات مربوط به توانمندسازی به خدمت گرفت.ارتباط بین بافت سازمانی، محیط کار موضعی، مداخله در دریافتها و نگرشها، و مؤلفههای خاص توانمندسازی روانشناختی پیشنهاد میشود.نقش تفاوتهای خاص در این روابط نیز شرح داده میشود. در نهایت، ما نتایج را برای محققان و مدیران مورد بحث و بررسی قرار میدهیم.
ترجمه مقدمه
آثار مربوط به توانمندسازی فاقد مجموعهای از تعاریف مورد قبول و پرکاربرد عوامل مهم در فرآیند توانمندسازی است.به عنوان نمونه، خود تعاریف توانمندسازی به شدت در بین دانشمندان متفاوت است.بسیاری از پژوهشهای به عمل آمده توانمندسازی را به عنوان انگیزهی کاری درونی (به عنوان نمونه، کانگر و کانونگو، 1988؛ توماس و ولتهاوس، 1990) یا انگیزهی بازتابدهندهی مناسب بودن فرد برای محیط (زیمرمان، 1990) تعریف میکنند.در دیگر آثار موجود، توانمندسازی به صورت تصور (پارکر و پرایس 1994) و طرحهایی تعهد محور (اشپرایتسر 1996) تعریف گردیده است.همچنین محققان نیز توانمندسازی را از لحاظ ساختار شغلی ـ انتقال قدرت یا اختیارات (به عنوان نمونه برک 1986؛ کانتر 1977)و یا ساختارهای شغلی حمایتی مانند تقسیم منابع و اطلاعات تعریف کردهاند (به عنوان نمونه بلاو و آلبا 1982؛ هاردی و لیبا او سولیوان 1998).همچنین توانمندسازی به صورت عاملی وابسته به فعالیتهای مدیریتی یا رهبری (به عنوان نمونه بنیس و نانوس 1985؛ بلاک 1987) و شیوههای منابع انسانی مانند برنامههای آموزشی یا سیستمهای پاداش (به عنوان نمونه کانگر و کانونگو 1988؛ لاولر 1986) تعریف شده است.و در نهایت، توانمندسازی با اشاره به پیامدهای رفتاری یا مرتبط با عملکرد مورد استفاده قرار گرفته است (به عنوان نمونه زیمرمان 1990).این تعاریف و رویکردهای متفاوت کار مقایسه و یکپارچهسازی یافتههای تجربی در تمام پژوهشهای انجام گرفته در حوزهی توانمدسازی را دشوار میسازد.مدلی که تمامی این تعاریف از توانمدسازی را با یکدیگر تلفیق میکند، سازمانهای بسیار مورد توجه را در این آثار جای میدهد.چیزی که در این عدم وجود تعاریف مشترک اساسی به نظر میرسد باوری است که توانمندسازی ساختاری منفرد و به آسانی قابل تعریف است، در حالی که در حقیقت توانمدسازی فرآیندی در جریان است که در محیطی پویا اتفاق میافتد و بسیاری از عواملی را که در سطوح مختلف تجزیه و تحلیل عمل میکنند در برمیگیرد.بسیاری از کارهای صورت پذیرفته در این حوزه تمرکز خود را تنها بر روی بخشهایی از فرآیند کلی توانمندسازی قرار دادهاند و هر یک از آنها را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میدهند و در نتیجه تصویری ناقص را از پویایی این فرآیند در اختیار قرار میدهند. به عنوان نمونه، بسیاری از آثار مربوط به توانمندسازی به علت در نظر گرفتن مسائل روانی و انگیزشی به بهای تغییرات ساختار شغلی واقعی در محیطی که میتواند قدرت بیشتری را در اختیار کارمندان قرار دهد مورد انتقاد گرفته شدهاند (به عنوان نمونه هاردی و لیبا اوسولیوان 1998).توصیه شده است که تحقیقات آینده باید عوامل واحد کاری داخلی را که به منظور گسترش دانش ما نسبت به روابط بزرگ-کوچک بر روی شناختهای فردی اثر میگذارند مشخص کنند.بافت سازمانی گستردهتر نیز تأثیرگذاریهای مهمی را بر روی موفقیت فرآیند توانمندسازی میگذارد (به عنوان نمونه هلر 1973).عوامل تاریخی و فرهنگی موجود در درون بافت سازمانی خاص باید به هنگام پیشبینییا تلاش برای شرح پاسخهای کارمندان نسبت به اقدامات توانمندسازی مورد لحاظ قرار گیرند (مارچینگتون، ویلکینسون، آکرز و گودمن 1994).با وجود اینکه تحقیقات پیشین به نحوی نسبتاً نامنسجم به صورت تلویحی به نقش نگرشها و ادراکهای مختلف اشاره داشتهاند، ما بر این باور هستیم که این عوامل مجموعهای مهم از متغیرهای مداخلهگری که اجزای زمینهای را به توانمندسازی روانی پیوند میدهند تعریف میکنند.هدف این مقاله ارائهی چارچوبی است که با مشخص نمودن نقش متغیرهای مهم زمینهای، محیطی، ادراکی و رفتاری در فرآیند توانمندسازی آثار کنونی را با یکدیگر تلفیق کرده و گسترش دهد، و بدین ترتیب نیاز مطرح شده (زیمرمان 1990) را براییکپارچگی تمامی سطوح تحلیلی مربوطه برطرف کند.ما عنوان میکنیم که فرآیند توانمندسازی با استفاده از تمرکزی گسترده که هر دو عامل محیطی و سطح فردی را بکار میگیرد به بهترین نحو نشان داده میشود.ما در مدل پیشنهادی نشان داده شده در شکل 1 به دنبال ارائهی مهمترین عوامل به هنگام عمل و اثر متقابل برای تأثیرگذاری بر روی رفتار کارمندان در کار هستیم.روابط خاص مطرح شده در سرتاسر این مقاله به منظور شفافیت در شکل و بحث زیریک به یک ذکر گردیدهاند.ما عنوان میکنیم که مهمترین گام در فرآیند توانمندسازی ایجادیک محل کار داخلی در درون یک بافت سازمانی گستردهتر است که هم فرصتی برای استفاده از تمامی حیطهی اختیارات و قدرت فرد (یعنی رفتارهای توانمندسازی شده) فراهم میآورد و هم انگیزشی درونی در کارمندان برای مشارکت در این نوع رفتار (یعنی توانمندسازی روانی).رابطهی 2# در شکل 1 رابطهی مطرح شده بین بافت سازمانی گستردهتر و عوامل موجود در محیط کار داخلی (یعنی ساختار شغلی، شیوههای منابع انسانی و اقدامات مدیریت داخلی) را بازتاب میدهد.پیشنهاد میشود که ادراکها (یعنی«فرصت» درک شده برای تأثیرگذاری بر روی پیامدهای محل کار و سطح درک شدهی ماهیت «حمایت سازمانی») و نگرشهای مهم کارمندان (یعنی «اعتماد» و «تعهد») هم تحت
شکل 1.فرآیند توانمندسازی
تأثیر بافت سازمان (یعنی رابطهی 3# در شکل 1) و هم محیط کار داخلی (رابطههای 9-4 در شکل 1) قرار گیرند.ما عنوان میداریم که این ادراکها و نگرشهای مداخلهگر روابطی کلیدی در این فرآیند هستند که هم بافت سازمانی و هم محیط محل کار با کمک از آنها بر روی توانمندسازی روانی تأثیر میگذارند (یعنی رابطهی 1# در شکل 1).ما بر این باور هستیم که مطالعه بر روی توانمندسازی روانی در غیاب این متغیرهای مداخلهگر منجر به درکی ناقص از فرآیند توانمندسازی میگردد.همچنین ما باور داریم که تفاوتهای فردیای که کارمندان با خود به محل کار میآورند تأثیرگذاری بافت سازمانی و محیط کار داخلی را تعدیل میکنند (یعنی رابطههای 11# در شکل 1) و تأثیر مستقیمی بر روی ادراکها و نگرشهای مداخلهگر (یعنی رابطهی 10# در شکل 1) و همچنین سطح توانمندسازی روانی تجربه شده (رابطهی 12# در شکل 1) خواهد داشت.همان گونه که در شکل 1 نشان داده شده است، پیشنهاد میشود که رابطهی بین توانمندسازی روانی و رفتارهای توانمندسازی شده با استفاده از بافت سازمانی و عوامل محیط محل کار (رابطههای 14# در شکل 1) که مستقیماً حیطهی اختیارات محول شده را تعریف میکنندتعدیل گردند.ما بر این باور هستیم که تعاریف و فرآیندهای پیشنهاد شده در شکل 1 میتواند چارچوب مناسبی را برای درک و یکپارچه ساختن تحقیقات پیشین در مورد توانمندسازی کارمندان و کمک به کاهش سردرگمیهای موجود در اطراف مفهومسازیهای مختلف فراهم آورد.غنای تجربیات سازمانی و آثار آکادمیک در مورد توانمندسازی باید درچارچوبی مشترک قرار داده شوند.هدف از نظریهی توانمند سازی است توضیح دهید که چگونه عناصر زیست محیطی با شناخت شخصی، برداشت، و نگرش (زیمرمن، 1990) تعامل، و در نهایت پیش بینی این که چگونه این عناصر را تحت تاثیر قرار رفتارهای کارکنان در کار.شکل. 1 یک مدل از فرایند که در آن ادراک، نگرش، و در نتیجه توانمندسازی روانشناختی با عناصر از متن سازمان و محیط کار محلی به تظاهرات رفتارهای توانمند مرتبط را فراهم می کند.در بخش های زیر، ما لینک های خاص پیشنهاد بین توانمندسازی روانشناختی و برداشت از فرصت و پشتیبانی، و همچنین نگرش تعهد سازمانی و اعتماد صحبت کنید.ما خواهد شد و سپس پیوند این برداشت و نگرش مداخله به بستر سازمان و به قطعات در محیط کار محلی (و نیز بحث در مورد لینک های ذاتی بین این دو).بنابراین، روابط ارائه شده با آنچه که ما پیشنهاد سوابق کلیدی توانمند سازی روانی هستند آغاز خواهد شد و با توجهبه این نگرش و برداشت سابقه توسط تاثیرات زیست محیطی تحت تاثیر قرار به پایان برسد.در نهایت، نقش تفاوتهای خاص در این روابط مورد بررسی قرار گرفته میشود.