ترجمه فارسی عنوان مقاله
آینده ارزشهای بومی: نسبی گرایی فرهنگی در مواجهه با توسعه اقتصادی
عنوان انگلیسی
The future of indigenous values: cultural relativism in the face of economic development
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
6896 | 2003 | 13 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Futures, Volume 35, Issue 9, November 2003, Pages 917–929
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
1.مقدمه
2. ارزشهای فرهنگی بومی چیستند؟
1. 2 بومی
2. 2. ارزشها
3. 2 فرهنگ
4. 2 سطوح ارزش بومی: فرهنگ، ارزشها و جهان بینی
3. پارادایم غربی پیشرفت: ایدئولوژیهای کمک به توسعه بین المللی
4. چگونه ارزشهای فرهنگی بومی بقا می یابند
1. 4 مشارکت محلی در توسعه
2. 4 معنویت عصر جدید و ارزشهای بومی
3. 4 حقوق بومی در مورد منابع زمین و آب
4. 4 هویت بومی
5. دیدگاههای بومی راجع به پیشرفت
1. 5 شادی یا خوشبختی ناخالص ملی در بوتان
2. 5 دیدگاه توسعه Maori
3. 5. فرهنگ و اکولوژی Menominee
6. نتایج: دیدگاه فرهنگی
1.مقدمه
2. ارزشهای فرهنگی بومی چیستند؟
1. 2 بومی
2. 2. ارزشها
3. 2 فرهنگ
4. 2 سطوح ارزش بومی: فرهنگ، ارزشها و جهان بینی
3. پارادایم غربی پیشرفت: ایدئولوژیهای کمک به توسعه بین المللی
4. چگونه ارزشهای فرهنگی بومی بقا می یابند
1. 4 مشارکت محلی در توسعه
2. 4 معنویت عصر جدید و ارزشهای بومی
3. 4 حقوق بومی در مورد منابع زمین و آب
4. 4 هویت بومی
5. دیدگاههای بومی راجع به پیشرفت
1. 5 شادی یا خوشبختی ناخالص ملی در بوتان
2. 5 دیدگاه توسعه Maori
3. 5. فرهنگ و اکولوژی Menominee
6. نتایج: دیدگاه فرهنگی
ترجمه کلمات کلیدی
توسعه اقتصادی - نسبیت فرهنگی -
کلمات کلیدی انگلیسی
economic development,cultural relativism,
ترجمه چکیده
براساس روندهای تاریخی، چشم انداز پایداری ارزشهای فرهنگی بومی تیره و مبهم به نظر می رسد، اما، تلاشهای اخیر در راستای تجدیدحیات به آینده پیچیده تر از تنزل پایدار تنوع اشاره می کنند. قدرتمندترین مانع برای دوام ارزشهای بومی، تبلیغ ابتکارات توسعه اقتصادی به سبک غربی است که مشروعیت ارزشها در خارج از پارادایم منطقی مادی گرا را به ندرت تصدیق می نماید. تکامل سیاست های توسعه تصاعدی اجتماعی و محیطی، ارزشهای غربی را حتی beguiling تر جلوه می دهد. آینده ای که در آن ارزشهای بومی باقی مانده و شاید پیشرفت کنندبه تلاشهای پویا میان گروههای بومی در جهت تعریف آینده توسعه شان بستگی دارد که ارزشهای فرهنگی شان را منعکس می نماید.
ترجمه مقدمه
آیا ارزشهای فرهنگی بومی در آینده باقی می مانند؟ این گونه تصور شده است که فرهنگ غربی در نهایت کلیه جوامع سنتی اولیه در جهان و همچنین کلیه رقبای فرهنگی اصلی دیگر نظیر سنن اسلامی، هندو و کنفوسیوسی را پوشش می دهد. ویکتوریایی (Victorian) برتری و تسلط تفکر غربی به عنوان نتیجه طبیعی تکامل اجتماعی را در نظر گرفت؛ فرهنگ غربی ما (علوم، فلسفه و همچنین ارزشها)، بر جهان نسلط می باشد، زیرافرهنگ بهتری است [4]. دیدگاههای انسان شناسی که قطعاً برگرفته از اجداد ویکتوریایی هستند، مختلط بوده اند. White [30] سلطه و برتری رو به رشد غرب، نه به عنوان یک مسئله اخلاقی، بلکه به عنوان بیان قانون تکامل فنی با انتقال ارزشهای بومی پس از نفوذ تکنولوژی برتر را دید.
Mead [17] این روند راتاسف انگیز (به خاطر نبود تنوع فرهنگی) و همچنین اجتناب ناپذیر دید، و مسئولیت انسان شناسی (anthropological) به عنوان یکی از عوامل هموارکننده گذر به سمت جوامع بومی قبلاً مجزا شناخته می شود (نقطه مرجع، جوامع Pacific Island است). بسیاری از مفسرین معاصر، از جمله تعداد معدودی از انسان شناسان (آنتروپولوژیست ها) [9] آشکارا، انتقال سیستم های ارزش سنتی را خوشایند تلقی می نمایند که مانع زندگی موفق آنها می شود که به نظر آنها، تنها شخصیت های غربی آن را ممکن می نمایند.
در این مقاله کمتر بر پیش بینی آینده ارزشهای بومی تمرکز کرده و بیشتر بر پاسخ های پیشنهادی برای تاثیرگذاری برآن آینده جهت ایجاد جهانی با فضای کافی برای راههای دیگر دیدن، فکر کردن و ارزشگذاری تاکید می کنم. برخی از انسان شناسان از طریق فرایند قوم نگاری ضروری، به دنبال نجات دانش و سنن جوامع اولیه قبل از ناپدیدشدن هستند، درست همان گونه که برخی از زیست شناسان مشغول جمع آوری پلاسم جوانه گونه های گیاهی به مخاطره افتاده هستند. این شیوه اطلاعات م ربوط به ارزشهای بومی نه خودارزشها را حفظ می نماید. ارزشهاتوسط افرادی بیان می شوند که در یک گروه اجتماعی زندگی کرده، دارای فرهنگ مشترک هستند و حفظ آنها به زیستگاه فرهنگی- گروه اجتماعی- وابسته است. حفظ ارزشهابه حفظ هویت فرهنگی بستگی دارد که در آن ارزشهای درونزاد را می توان حفظ نمود. اما چرا باید به حفظ ارزشهای فرهنگی که حتی ممکن است با مفاهیم ما تفاوت داشته باشند (عمدتاً غربی) بپردازیم؟ پاسخ به این سئوال به باور مابه مطلوبیت چندفرهنگی بستگی دارد. اگر واقعاً باور داشته باشیم که سیستم فرهنگی غربی ما، تنها راه قانونی برای معنابخشیدن به جهان است، آنگاه هیچ دلیلی برای حفاظت از سیستم های ارزش رقابتی نداریم؛ اما، اگر اعتبارذاتی را به طرق دیگر شناخت تصدیق کنیم (کاری که انسان شناسان تحت بنر نسبی گرایی (نسبیت) فرهنگی انجام داده اند)، آنگاه در قبال حمایت از سلامت و پیوستار سیستم های ارزش دیگر، دلیل و تعهد داریم.
در نگاه اول، چشم انداز بلندمدت برای فرهنگ های بومی، امیدوارکننده نیست. روندهای فعلی مانع دوام سیستم های فرهنگی متفاوتی می شوند که در مواجهه با جهانی شدن و جهان اقتصادی پایدار ظاهر می شوند. روندهای تاریخی حتی شاید ترسناک تر ظاهر شوند. چه اتفاقی برای تنوع فرهنگی قرن 19 بسیار کمتر از قرن 15 رخ داده است؟ اما پیش بینی های خط راست اغلب گمراه کننده هستند و با توجه به آینده ای با تنوع فرهنگی، به عقیده من چنین پیش بینی هایی احتمالاً غلط هستند. به طور مثال، روند جهانی شدن اقتصادی و اطلاعاتی، علاقه جدیدی به تمایز فرهنگی حاصل نموده و فرصتهای جدیدی برای گروههای بومی حاشیه ای برای راه اندازی بازاریابی مستقیم و همچنین ارتباطات سیاسی با جهان خارج دور خلق می نماید. با جهش به فراتر از جهان خارجی نزدیک جامعه اصلی با تعصبات فرهنگی و غالب، گروههای بومی منابع جدیدی از حمایت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را می یابند.
فرهنگ های بومی در راستای بقای ارزشهایشان، دو روند مفید ضروری هرچند غیر کافی تجربه می کنند: (1) خودهویت بومی با استثناهای زیاد از درون قدرتمندمی شود و (2) مفهوم تنوع فرهنگی از سوی جوامع اصلی، جدیداً موردپذیرش واقع شده است. اما حتی با وجود اینکه آینده بلندمدت هویت بومی، به نظر مطمئن تر می رسد، بقای ارزشهای فرهنگی محوری زیرمبنای هویت، مشکل سازتر ظاهر می گردد. آیا ماهیت هسته فرهنگی، پرسنلی که زیرمبنای راههای متمایز معنابخشی به جهان را تشکیل می دهند، در آینده به فعالیت خود ادامه می دهند؟ یا آیا آینده تنها تنوع فرهنگی ظاهری زبان و لباس و تشریفات حاصل خواهد نمود که معنای آنها در هنر عملکرد رقیق شده است؟