هوش هیجانی و تصمیم گیری مالی: آیا ما در حال صحبت درباره تغییر الگویی هستیم یا تغییر در روش¬ها؟

1.مقدمه

2. چارچوب نظری درباره عوامل تعیین کننده تصمیمات مالی

2. 1. تئوری مالی سنتی و ساختار مالی

2. 2. سهم الگوی رفتاری در تئوری مالی

2. 2. 1. اهمیت مفهوم هیجانات

2. 2. 2. الگوی هوش هیجانی و تصمیمات مالی

3. فرضیات تحقیق

3. 1. فرضیه مبتنی بر شایستگا هیجانی و تصمیم بدهی

3. 2. فرضیه مبتنی بر عملکرد هیجانی و ثبات مالی شرکت

4. شواهد تجربی اثر هوش هیجانی بر تصمیمات ساختار سرمایه

4. 1. نمونه و متغیرها

4. 2. نتایج تجربی

4. 2. 1. تجزیه و تحلیل توصیفی

4. 2. 2. ارزیابی اهمیت هوش هیجانی در برخی شرکتهای تونسی

4. 2. 3. هوش هیجانی و توانایی های مدیران

4. 2. 4. اثر هوش هیجانی بر قابلیت های ثبات مالی شرکت

5. بحث و نتیجه گیری

5. 1. کمک به تحقیق

5. 2. پیشنهادات کاربردی و تحقیقات آتی

جدول 1. مدلهای هوش هیجانی

جدول 2. متغیرها و اندازه گیری های تجربی

جدول 3. آمار توصیفی  متغیرهای متریک

جدول 4. ماتریس مؤلفه ها بعد از چرخش

جدول 5. نتایج رگرسیون لجستیک - مدل 1

جدول 6. نتایج رگرسیون لجستیک- مدل 2

این یک فایل پی دی اف از یک مقاله ویرایش نشده است که برای انتشار پذیرفته شده است. به عنوان خدمتی برای مشتریان خود، این نسخه اولیه از مقاله را ارائه می کنیم. این مقاله قبل از انتشار به شکل نهایی خود، تحت ویرایش، حروفچینی، و بررسی نمونه چاپی حاصل، قرار خواهد گرفت. لطفاً توجه کنید که در طی فرآیند تولید، خطاهایی ممکن است مشاهده شود که می تواند بر محتوا اثر گذارد، و همه رفع مسئولیت هایی که به کار می¬رود، مربوط به ژورنال است.

مبحث تصمیم گیری، بسیاری از دانشگاهیان و حرفه ای ها از چند رشته مثل اقتصاد، روانشناسی، علوم اجتماعی، مدیریت، و تئوری سازمانی را جذب کرده است. آن برای نشان دادن این است که تصمیم گیری به مراتب یک فرآیند پیچیده است که دامنه وسیعی از الگوهای واقعی زندگی را که از دیدگاه های مختلف دیده می-شود را بسته به حوزه مورد علاقه پوشش می دهد (Lerner, Li, Valdesolo & Kassam, 2015). ما تلاش می کنیم تا نوشتجات فراوان و غنی در زمینه تصمیم گیری را به دقت بررسی، مثلث بندی و ترکیب کنیم. به طور خاص، تمرکز بر نشان دادن این است که آیا یک تغییر الگویی در توضیح عوامل تعیین کننده تصمیم گیری وجود دارد یا آیا شیوه های مدیریتی با توجه به موقعیت های زندگی واقعی در حال تغییر هستند. مقاله حاضر بر ساختار سرمایه به عنوان مورد خاصی از تصمیمات مالی تمرکز می کند. در حقیقت، مبحث ساختار مالی شرکت بسیار کلاسیک است، و هنوز هم توجه بسیاری از کارهای اخیر در این زمینه را جذب می¬کند. پیشرفت های نظری نشان داده اند که توضیح ساختار مالی هنوز به عنوان یک موضوع رواج دارد، اما با این حال به طور کامل روشن نشده است. این تکرار موجب معرفی الگوی مالی رفتاری شده است. در حقیقت، تحقیق درباره عوامل تعیین کننده تصمیمات ساختار سرمایه توسط تکامل الگویی، شامل دیدگاه-های متنوع الهام گرفته از تئوری مالی سنتی (Vernimen, 2002; Myers & Majluf, 1984; Miller, 1977; Modigliani & Miller, 1963) و دیدگاه مالی رفتاری مشخص می شود (Zingales, 2000). با اشاره به تئوری مالی سنتی مرتبط با تصمیمات ساختار سرمایه، دو نکته اصلی ممکن است حاصل شود. از یک طرف درست است که تصمیمات مالی تحت تأثیر بعضی عوامل "عینی" و "عقلانی " قرار می گیرند، که در عوض نتایج تصمیمات را قابل پیش بینی و "محاسبه" می سازند. در این رابطه، احتمالاً نتایج باید توسط عوامل بازار و شرکت تعیین شوند. از طرف دیگر، تکامل الگویی تئوری مالی، بخش نامعلوم واقعیت را ایجاد کرده است که در عوض بعضی هزینه های پنهان را به وجود می آورد. در این سطح، الگوی مالی رفتاری برای توجه به پویایی واقعی تصمیمات مالی مناسب می شود. با این وجود، الگوی کلاسیک در زمانی که می خواهد پدیده مدیریتی را از یک دیدگاه رفتاری توضیح دهد، "عاجز" و حتی "کوته نظر" می شود. فرضیه مشهور اقتصادی "ثابت بودن سایر عوامل" ضمناً اثرات "انسانی و رفتاری" بر تصمیمات اقتصادی و مدیریتی را نادیده می گیرد. این یک ناهمخوانی بین پیش بینی های نظری و واقعیت تصمیماتی که مدیران می گیرند به وجود می آورد. بنابراین، بحث می شود که تئوری مالی کلاسیک، تا حد زیادی بر ویژگی های شخصیتی مدیران، علاوه بر پیچیدگی فرآیند تصمیم گیری در درک پدیده مدیریتی یعنی ساختار سرمایه، نظارت کرده است. از آنجایی که این پدیده با امور مالی مدیریتی مرتبط است، تئوری سازمانی موجب ایجاد مبنایی می شود که به جنبه های فردی، سازمانی، رفتاری، و روانشناسی تصمیم گیری وابسته است (Goleman, 1998; Lam & Kirby, 2002; Côté & Miners, 2006). در واقع، تحقیقانی که در چارچوب تئوری مالی رفتاری می گنجند، نشان می دهند که تصمیمات مالی تا حدی توسط رفتار مدیران و به طور خاص تر هوش هیجانی آنها تحت تأثیر قرار می گیرد (Salovey & Mayer, 1990; Goleman, 1995; Goleman, 1998). از طریق هوش هیجانی، مایر و سالوی (1997) به توانایی درک کردن، احساس کردن، فهمیدن و تنظیم احساسات در زمینه رشد هیجانی و فکری اشاره می¬کنند. آن مکان مهمی در محل کار دارد: اول به عنوان تنظیم کننده فعالیت انسان و درگیری در کار (Carmeli, 2003; Roussillon, 2003)، سپس به عنوان یک جزء لازم از شایستگی حرفه ای در همه فعالیتها و سازمانهای پیچیده، و در نهایت به عنوان یک شاخص قابل پیش بینی موفقیت حرفه ای در تصمیم-گیری (Idris, 2014; Lam & Kirby, 2002; Goleman, 1998). تحلیل متای اخیر درباره مفهوم هیجانات آشکار می کند که تعداد مقالات در این زمینه، به طور پیوسته افزایش یافته است و به تعداد 500 مقاله علمی از سال 1970 تا 2013 رسیده است (Lerner, et al, 2015). بعلاوه، گزارش اقتصاد جهانی سال 2016 پیش بینی می کند که هوش هیجانی در میان بیشترین شایستگی های آینده قرار می گیرد که مشاغل آتی را شکل می دهد و در واقع به موفقیت کمک می کند. همه این دیدگاه ها، توضیحات قابل قبولی را برای این پدیده ها ارائه می کنند، حقیقتی که نه تنها پیچیدگی تصمیمات ساختار مالی را آشکار می کند بلکه پیامدهایی که چنین تصمیماتی ممکن است بر کارایی و اثربخشی سازمانها داشته باشند را نیز آشکار می کند (Rosete & Ciarrochi, 2005). بعلاوه، ملاحظات عملی مدیریتی و سازمانی این تصمیمات، به ویژه برای کشورهای در حال ظهور، بازنگری این مقاله را دنبال داشته است. این مقاله اثر هوش هیجانی بر تصمیم گیری مالی مرتبط با ساختار سرمایه را بررسی می کند. هدف آن از یک طرف ارزیابی رابطه بین هوش هیجانی و اثربخشی رفتاری مدیران و از طرف دیگر اثر تبعیض آمیز بر نتایج تصمیمات و اثربخشی شرکت است. در نتیجه، بخش اول، چارچوب نظری متمرکز بر تکامل الگویی تصمیم¬گیری مرتبط با ساختار مالی را مشخص می کند. بخش دوم، به تحقیق تجربی انجام شده در زمینه تونس به منظور آزمون فرضیات مرتبط با وزن هوش هیجانی بر نتایج تصمیمات مالی اختصاص داده می شود. ملاحظات مدیریتی و پیشنهادات عملی در بخش آخر بحث می شوند.