ترجمه فارسی عنوان مقاله
رابطه بین قیمت نفت، بازار سهام و نرخ ارز: شواهدی از مکزیک
عنوان انگلیسی
The relationship between oil prices, the stock market and the exchange rate: Evidence from Mexico
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
93651 | 2018 | 10 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : The North American Journal of Economics and Finance, Available online 30 March 2018
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
کلمات کلیدی
1.مقدمه
2. مروری بر ادبیات:
1.2 مطالعات درباره قیمت های نفت و بازار سهام:
2.2 مطالعات درباره قیمت نفت و نرخ های ارز:
3.2 مطالعات درباره قیمت نفت، نرخ های ارز و بازار سهام:
4.2 مطالعات درباره مکزیک روی قیمت نفت، نرخ های ارز و بازار سهام:
3. تحلیل داده ها و روش شناختی:
جدول 1 آمار توصیفی
جدول 2 ماتریس همبستگی
جدول 3 آزمون ریشه واحد
جدول 4 آزمون هم انباشتگی جوهانسون
4. نتایج:
جدول 5 آزمون هم انباشتگی انگل- گرنجر
جدول 6 آزمون های علیت گرنجر
جدول 7 VAR غیرمقید
شکل1. توابع کنش-واکنش. توجه : پاسخ به نوآوری های انحراف معیار یک چولسکی ± 2 خطاهای معیار. منبع برآوردهای نویسندگان با استفاده از داده ها از Banixco و اداره اطلاعات انرژی آمریکا.[عبارت داخل شکل: پاسخ MCPI به MXNUSD = Response of MCPI to MXNUSD؛ پاسخ MXNUSD به MCPI = Response of MXNUSD to MCPI].
5. نتیجه گیری:
پیوست A.
ترجمه چکیده
این مقاله متغیرهای قیمت نفت، نرخ ارز و شاخص بازار سهام را تحلیل می کند تا توضیح دهد چطور آنها دارای اثرات متقابل بر همدیگر در اقتصاد مکزیک هستند. دوره بررسی شده شامل داده های ماهانه از ژانویه 1992 تا جوئن 2017 است. یک مدل خودرگرسیو برداری(VAR) اجرا می شود که شامل قیمت های نفت، نرخ ارز اسمی و شاخص بازار سهام مکزیک و شاخص قیمت مصرف کننده است. نتایج نشان می دهد که نرخ ارز دارای یک اثر منفی و از لحاظ آماری معنادار روی شاخص بازار سهام است؛ این مهم نشان می دهد که یک افزایش نرخ ارز با یک افزیش در شاخص بازار سهام در ارتباط است. همچنین پی برده شد که شاخص قیمت مصرف کننده دارای یک تاثیر مثبت روی نرخ ارز و یک تاثیر منفی روی شاخص بازار سهام است. همچنین نتایج نشان می دهد که قیمت نفت در برابر نرخ ارز از لحاظ آماری معنادار است که نتیجه گیری می شود که یک افزایش در قیمت های نفت، یک افزایش نرخ ارز را در پی دارد. بعلاوه، توابع کنش-واکنش نشان می دهند که تاثیرات پیدا شده گرایش دارند که در طول زمان از بین بروند.
ترجمه مقدمه
در جوامع پیشرفته از لحاظ صنعتی، مخارج انرژی، یک بخش نسبتاً بزرگ تولید ناخالص داخلی(GDP) به حساب می آید و تغییر پذیری در محصولات انرژی مانند نفت یک عامل مهمی است که دارای یک تاثیر روی عملکرد متغیرهای اقتصاد کلان مهم است. برای مثال قیمت های نقد در نفت خام وست تگزاس اینترمدییت در پایان سال 2002 در 29.4 دلار آمریکا (USD) برای هر بشکه بسته شد. با این وجود، تا جولای 2008، به قیمت بی سابقه بالای 145.3$ برای هر بشکه رسیده بود، که یک افزایش 400% در مقایسه با قیمت ها در سال 2002 نشان می داد. چند سال بعد، یعنی تا مارچ 2015 قیمت نفت به 42.4 دلار آمریکا برای هر بشکه سقوط کرد. تاثیر چنین تغییر پذیری در قیمت های نفت در طول زمان توجه سرمایه گذاران، سیاست گذاران و محققان را به خود جلب کرده است.
در یک کار پیشگامانه، همیلتون(1983) نشان می دهد که قیمت های نفت بالاتر مسئول تقریباً همه کسادی های اقتصادی آمریکا بعد از جنگ جهان دوم بوده است. جونز و کائول(1996) مستند می کنند که مخارج انرژی به مقدار زیاد 14% GDP در آمریکا در طول دهه 1980 بوده است. با این وجود، به خاطر کاهش در قیمت های سوخت، اداره اطلاعات انرژی آمریکا گزارش کرد که مخارج انرژی تا 6.2% در سال 2002 کاهش یافته است. حتی با یک کاهش در مشارکت GDP، قیمت نفت هنوز یک عامل مرتبط برای تعیین کردن عملکرد متغیرهای کلان اقتصادی مهم است. اعداد مشابه که اهمیت نفت در GDP یک کشور را نشان می دهد در هلیول و همکاران(1986) مستند شده است. بطور مشابه بلنچارد و گالی(2007) و هررا و پساونتو(2009) رابطه بین تغییر پذیری در قیمت های نفیت و عملکرد متغیرهای مختلف اقتصادی را تحلیل کردند.
در مورد مکزیک، بونو(1981) بیان کرد که اهمیت نفت برای اقتصاد مکزیک هیچ جای بحثی ندارد؛ صادرات مکزیک و درآمد دولتیش از لحاظ تاریخی بطور زیادی وابسته به منابع طبیعی بوده است. ریس و بنیتز(2016) بیان می کنند که نفت، 11% کل صادرات مکزیک و تقریباً 30% بودجه دولت را تشکیل می دهد. با در نظر گرفن اهمیت نفت در اقتصادی مکزیک، ادبیات متنوع پدیدار شده است که در آن محققان یا رابطه بین قیمت های نفت و نرخ ارز را تحلیل می کنند یا رابطه بین قیمت نفت و بازده های بازار سهام را تحلیل می کنند. مرتبط ترین ادبیات درباره مکزیک در بخش 2 بیان می شود یعنی بخش مروری بر ادبیات است. تا آنجایی که نویسندگان می دانند، تنها یک مقاله قبلی ( کورونادو و روجاس(2016) وجود دارد که همزمان پویایی قیمت نفت، نرخ های ارز و شاخص بازار سهام برای اقتصادی مکزیک را تحلیل می کند. آن مطالعه از یک مدل اقتصادسنجی استفاده کرده که بطور زیادی متفاوت از مدل اقتصادسنجی پیاده شده در این مقاله است.
آلویی و بن(2016) در یک مقاله ای که رابطۀ پویای بین آن سه متغیر را تحلیل می کند بیان می کنند که " مهم است که وابستگی بین چندین متغیر را همزمان درک کنیم نه اینکه جدا جدا بررسی کنیم. حذف یک متغیر مهم در سیستم تعمیم یافته می تواند گمراه کننده باشد چون کانالی که از طریق آن دو متغیر دیگر مرتبط می شود از سیستم ناقص حذف می شوند." با این وجود بی ربط نیست که تحقیقات بیشتری در این مسیر توسعه یابد که همزمانی میان این سه متغیر را تحلیل کند. برای همین دلیل، هدف این مقاله این است که این شکاف در ادبیات درباره مکزیک را پر کند.
بقیه این مقاله بصورت زیر سازماندهی می شود: بخش 2 ادبیات تجربی را مرور می کند. بخش 3، یک توصیف داده ها را فراهم می سازد و روش شناختی و متغیرهای استفاده شده در مدل اجرا شده را توضیح می دهد. بخش 4، نتایج بدست آمده از آزمون های تجربی را خلاصه می کند و بخش 5 یک نتیجه گیری از یافته های مقاله را بدست می دهد.