دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 23562
ترجمه فارسی عنوان مقاله

بازارهای بدهی و ساختار بدهی شرکتها در بازار در حال ظهور: مثال از آفریقای جنوبی

عنوان انگلیسی
Debt markets and corporate debt structure in an emerging market: The South African example
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
23562 2009 13 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Economic Modelling, Volume 26, Issue 6, November 2009, Pages 1215–1227

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده

واژگان کلیدی

1. مقدمه

2. تاریخچه بورس اوراق قرضه آفریقای جنوبی  و کل ساختار بدهی

2.1 شرح مختصر بازار بدهی عمومی آفریقای جنوبی و ساختار سرمایه

جدول 1ب: توزیع نهادهای اقتصادی BESA (ارزش اسمی مانند 2006)

3.پیشینه تحقیق

3.1 نامتقارن بودن اطلاعات

3.1.1 تولید اطلاعات تأمین کنندگان بدهی

3.1.2 حساسیت شرکت ها به مسائل خطر اخلاقی

3.2 رتبه اعتباری و کیفیت شرکت 

3.3 کارایی مذاکرات مجدد و نقد کردن دارایی ها

3.4 هزینه های تأخیر مربوط به تأمین مالی بدهی خصوصی

3.5 میزان صلاح دید مدیریت

3.6 هزینه های انتشار بدهی عمومی

3.7 خلاصه

4. داده ها و روش

4.1 داده ها

4.2ساختار بدهی شرکت های صادرکننده

جدول 2: مقایسه سابقه شرکت های صادرکننده بدهی: 2006-1990

4.3 ویژگی های متمایزکننده شرکت های صادرکننده بدهی عمومی

4.3.1 رگرسیون لجستیک انتخاب بدهی عمومی

4.4 ریسک و اثرات ارزش گذاری انتشار بدهی عمومی

5. نتیجه گیری

جدول 3: برآورد رگرسیون احتمال انتشار بدهی عمومی برای سال های 2006-1990

پیوست
ترجمه کلمات کلیدی
- ساختار سرمایه - ساختار بدهی - بازار در حال ظهور - بدهی خصوصی - صدور بدهی عمومی
کلمات کلیدی انگلیسی
Capital structure,Debt structure,Emerging market,Private debt,Public debt issuance
ترجمه چکیده
این اولین اقدام برای برآورد اثرات انتشار بدهی عمومی شرکتها بر ساختار بدهی، نیمرخ ریسک و ارزش گذاری شرکت ها در بازار در حال ظهور است. درمی یابیم که شرکت های خدمات مالی و مؤسسات دولتی نخستین حامیان مهم بازار بدهی عمومی سازمان یافته به شمار می روند. شرکت ها در این بازار در صورت نیاز در آن واحد از سهام، صندوق های بدهی خصوصی و بدهی عمومی استفاده می کنند. همسو با پیش بینی های نوشتجات پیرامون ساختار بدهی شرکت ها، شرکت های صادرکننده بدهی عمومی نسبت به شرکت های صادرکننده بدهی غیرعمومی بزرگتر، قدیمی تر و سودآورتر هستند و از لحاظ اطلاع رسانی ابهام کمتری دارند. علاوه بر این، شرکت های صادرکننده بدهی عمومی کاهش قابل توجهی در ریسک کلی و ریسک سیستماتیک تجربه می کنند و نسبت به شرکت های صادرکننده بدهی غیرعمومی پس از انتشار اوراق متحمل هزینه سرمایه کمتری می شوند. این یافته ها و یافته های دیگر تحقیق حاکی از آن است که تقویت بازارهای بدهی ملی می تواند اقدام مفیدی برای ایجاد بازار مالی در بازارهای در حال ظهور باشد.
ترجمه مقدمه
تا اواخر دهه 1980، بازار بدهی عمومی شرکت ها در آفریقای جنوبی وجود نداشت. در نتیجه شرکت ها هنگام بررسی تأمین مالی خارجی دو چاره داشتند. آنها یا به انتشار سهام مبادرت می کردند یا از بانک یا وام دهنده خصوصی غیربانک وام می گرفتند. با وجود این، تحقیقات نشان داده اند که عدم رقابت سایر تأمین کنندگان بدهی به بانک ها امتیاز انحصاری اطلاعات می دهد (راجان، 1992؛ هوستون و جیمز، 1996). این امتیاز انحصاری ناشی از آن است که انتقال اطلاعات به بانک توسط شرکت در نتیجه رابطه بانکی آنها است و در کوتاه مدت نمی توان این اطلاعات را به آسانی در اختیار وام دهندگان احتمالی قرار داد. شرکتی که می خواهد وام دهندگان را تغییر دهد انجام این کار را در زمان مناسب دشوار می بیند. در نتیجه، بانک ها می توانند رانت ها را از سرمایه گذاری های شرکت بگیرند زیرا می دانند که شرکت نمی تواند با شرایط مناسب و در زمان مناسب تأمین کننده بدهی دیگری پیدا کند لذا شرکت در این روند متحمل هزینه تأخیر می شود. بنابراین در نبود بازار بدهی عمومی شرکت ها، شرکت های با سرمایه گذاری سودآور به احتمال زیاد برای تأمین مالی احتمالی کم هزینه تر به سایر وام دهندگان خصوصی روی می آورند (اوجا و مانریک، 2005)، با اینکه تأمین کنندگان بدهی خصوصی غیربانکی بسیار شبیه بانک ها عمل می کنند و می توانند از سرمایه گذاری های شرکت هم رانت بگیرند. بنابراین می توان باور کرد که شرکت های آفریقای جنوبی (مانند شرکت های اکثر بازارهای سرمایه در حال ظهور) ممکن است به خاطر ماهیت تقریبا انحصاری تأمین کنندگان اصلی صندوق بدهی شان (بانک ها) متحمل هزینه تأخیر شده باشند. ظهور/ ایجاد بازار بدهی عمومی سازمان یافته (بازار اوراق قرضه افریقای جنوبی (BESA)) طبیعتا سرمایه دیگری فراهم می کند که شرایط (قرارداد انتشار اوراق قرضه) متنوع تری نسبت به بدهی های خصوصی غیربانکی و بدهی های بانکی دارد. در شرایط مساوی، این افزایش تأمین سرمایه و شرایط صندوق های بدهی موجب افزایش رقابت در بازار سرمایه می شود که بالطبع تأثیر می گذارد بر: (1) ساختار سرمایه و بدهی شرکت ها (هوستون و جیمز، 1996؛ جانسون، 1997؛ دنیس و مینهو، 2003؛ اوجا و مانریک، 2005)، (2) نیمرخ ریسک شرکت ها (مودیگلیانی و میلر، 1963؛ هادلوک و جیمز، 2002؛ دنیس و میهو، 2003) و (3) هزینه سرمایه و ارزش گذاری شرکت ها (مودیگلیانی و میلر، 1963؛ مایرز، 1977؛ دو آنگلو و ماسولیس، 1980؛ ریب و همکاران، 2001؛ دنیس و میهو،2003). اگرچه این بازار هنوز هم بسیار جوان است، مقاله حاضر از داده های شرکت های بورس اوراق بهادار استفاده می کند تا یافته های اولیه درباره عوامل تعیین کننده خاص شرکت یعنی انتخاب بدهی عمومی دربرابر بدهی خصوصی (ساختار بدهی)، اثرات انتشار بدهی عمومی بر ریسک های سیستماتیک (و کلی) شرکت و هزینه سرمایه حاصل را ارائه و بررسی کند و در این فرایند به این سؤال پاسخ دهد که آیا بازارهای بدهی سازمان یافته را باید در میان مسائل ایجاد بازار مالی بازارهای در حال ظهور مانند آفریقای جنوبی قرار داد (ساین، 1999؛ هوپر، 2007) . ساین (1999) حکمت نظام های اقتصادی بازار در حال ظهور را که بازارهای سازمان یافته اوراق بهادار را ایجاد می کنند زیرسؤال می برد با توجه به اینکه این نظام های اقتصادی فاقد زیرساخت های سازمانی لازم یا تقاضای مؤثر اوراق بهادار هستند . تاکنون تحقیقات پیرامون ساختار بدهی شرکت ها از این دید صورت گرفته اند که چرا بدهی بانک (خصوصی) ویژه است (فاما، 1985؛ دیاموند، 1991؛ هوستون و جیمز، 1996؛ هادلوک و جیمز، 2002؛ هوکز، 2003 و سایرین). ما نیز از این دید که «چرا شرکت ها به دنبال بدهی عمومی هستند؟» به این سؤال می پردازیم تا نظر خردمندانه ای به ضرورت تقویت بازار بدهی ملی به عنوان شیوه ای برای کاهش اثرات شوک های برون مرزی در بازار مالی (ما و رمولونا، 2005؛ پلومر و کلیک، 2005؛ هوپر، 2007؛ جانسون، 2008) بیافزاییم. تا آنجا که به یاد داریم، تحقیقات موجود درباره ساختار بدهی شرکت ها (یعنی انتخاب تأمین کننده بدهی عمومی دربرابر تأمین کننده بدهی خصوصی) به ندرت به بازار سرمایه در حال ظهور پرداخته اند و از داده های گزارش های مالی شرکت ها و یا داده های بازارهای بدهی عمومی سازمان یافته محلی (مانند بورس اوراق قرضه مکزیک یا بازار اوراق قرضه کره) استفاده کرده اند . دلایلی برای کمبود تحقیقات مبتنی بر ساختارهای بدهی شرکت ها در بازارهای در حال ظهور وجود دارد. گوئررو (2007) در بررسی کره جنوبی، یکی از معدود بازارهای سرمایه در حال ظهور که به بازار بدهی عمومی سازمان یافته می بالد، خاطر نشان می سازد: « متأسفانه داده های ما امکان متمایز ساختن برخی از آن اثرات مهم را به ما نمی دهند، محدودیتی که در تحقیقات مشابه پیرامون بدهی شرکت ها نیز وجود دارد (اشموکلر و وسپرونی، 2006، صفحه 203، جدیدترین تحقیق نیز توضیح مشابهی می دهد). برای مثال، داده ها به ما امکان نمی دهند که بدهی بانک را از انواع دیگر بدهی متمایز سازیم...» این مسئله مؤید آن است که نبود داده های متنوع مانعی برای بررسی جامع ساختار بدهی شرکت ها در بازارهای در حال ظهور است. مانع احتمالی دیگر این تصور است که شرکت های مالی معمولا از تحلیل های ساختار سرمایه (بدهی) کنار گذاشته شوند زیرا عمدتا بین بدهی های قدیمی و بدهی های از نوع سپرده یا دیون مبتنی بر محصول در دفاتر حساب شرکت های مالی ابهام وجود دارد. به عبارت دیگر، گرچه شرکت های مالی نیز تقاضای بدهی می کنند، عمدتا تأمین کننده بدهی تلقی می شوند. با توجه به جوان بودن بازارهای بدهی عمومی در بازارهای سرمایه در حال ظهور، کنار گذاشتن شرکت های مالی از نمونه ای کوچک به منزله صرف نظر کردن از اطلاعات درباره برخی ابعاد مهم ایجاد بازار مالی است. با این حال، درک ماهیت تکاملی این بازار با همه صنایع آن درست به اندازه بازاری که فقط به شرکت های غیرمالی محدود می شود خردمندانه است. به نظر ما استفاده از روش های بررسی مناسب به ما امکان می دهد مراحل اولیه ایجاد بازار را به خوبی درک کنیم تا برای توسعه آتی آن ایده های بهتری داشته باشیم و منتظر نمونه بزرگتر و ارزشمندتر برای تحقیقات تطبیقی باشیم . خلاصه ثابت می کنیم که این داده های بازار در حال ظهور همسو با نظریه موجود و شواهد تجربی پیرامون ساختار بدهی شرکت هستند. در می یابیم شرکت هایی که از بازار بدهی عمومی استفاده می کنند در مقایسه با شرکت هایی که فقط از بازارهای بدهی خصوصی استفاده می کنند بزرگتر، قدیمی تر و سودآورتر هستند و به نامتقارنی اطلاعات حساسیت کمتری دارند. دوم اینکه، شرکت های صادرکننده بدهی عمومی کاهش چشمگیری در ریسک های سیستماتیک و کلی تجربه می کنند و پس از انتشار اوراق متحمل هزینه سرمایه کمتری می شوند. جالب اینکه در می یابیم شرکت های خدمات مالی اولین حامیان فعال بازار بدهی عمومی سازمان یافته جوان هستند. در کل، این یافته ها حاکی از آن است که بازارهای در حال ظهور می بایست بازار بدهی عمومی سازمان یافته را جنبه مفید احتمالی در برنامه ایجاد بازار مالی به حساب آورند. در بقیه مقاله شرح مختصری از تاریخچه و کل ساختار بازار بدهی عمومی جوان آفریقای جنوبی ارائه می دهیم. سپس پیشینه تحقیق را می دهیم که فرضیه های قابل آزمون را شکل می دهد. سپس داده ها و طرح آزمون را شرح می دهیم، درباره نتایج آزمون صحبت می کنیم و مقاله را به پایان می رسانیم.
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  بازارهای بدهی و ساختار بدهی شرکتها در بازار در حال ظهور: مثال از آفریقای جنوبی

چکیده انگلیسی

This is a first attempt at gauging the effects of corporate public debt issuance on the debt structure, risk profile and valuation of firms in an emerging market. We find that financial services firms, along with government institutions, are important early supporters of an organized public debt market. Firms in this market use equity, public debt and private debt funds simultaneously as need be. Consistent with predictions of the corporate debt structure literature, public debt-issuing firms are larger, older, more profitable, and less informational opaque than non-public debt-issuing firms. Moreover, public debt-issuing firms experience significant reductions in both overall and systematic risks, and incur lower cost of capital following issuance than non-public debt issuers. These and other findings of the study suggest deepening national debt markets can be a fruitful financial market development exercise for emerging markets.

مقدمه انگلیسی

Up until the late 1980's, a corporate public debt market was non-existent in South Africa. Consequently, when considering external financing, firms had two choices. They either issued equity or they borrowed privately from a bank or a non-bank private lender. However, research has shown that the lack of competition from other debt suppliers gives banks an information monopoly (Rajan, 1992 and Houston and James, 1996). This monopoly stems from the fact that the information communicated by the firm to the bank is a result of their banking relationship, and cannot be easily communicated to potential lenders in the short run. A firm wishing to switch lenders would find it difficult to do so in good time. As a result, banks are able to expropriate rents from the firm's investments because they are aware of the firm's inability to find alternative debt funding in good time and terms — thus, the firm bears a hold-up cost in the process. Therefore, in the absence of a corporate public debt market, firms with profitable investments most likely turn to other private lenders for possible less costly financing (Ojah and Manrique, 2005), though non-bank private debt providers perform largely similar functions as banks, and are thus, capable of expropriating some rent from a firm's investments as well. It is therefore, plausible that South African firms (as those in most emerging capital markets) may have suffered hold-up cost due to the near-monopoly nature of their main debt fund suppliers (banks). The advent/development of an organized public debt market (Bond Exchange of South Africa (BESA)) naturally provides an additional supply of capital which has more diversified terms (bond indenture) than non-bank private debts have relative to bank debts. All else equal, this increase in supply and terms of debt funds would increase competition in the capital market, which in turn would affect: (1) firms' debt and capital structures (Houston and James, 1996, Johnson, 1997 and Denis and Mihov, 2003Ojah and Manrique, 2005), (2) firms' risk profile (Modigliani and Miller, 1963, Hadlock and James, 2002 and Denis and Mihov, 2003) and (3) firms' cost of capital and valuation (Modigliani and Miller, 1963, Myers, 1977, De Angelo and Masulis, 1980, Reeb et al., 2001 and Denis and Mihov, 2003). Although this market is still quite young, this paper uses data based on listed firms to examine and provide preliminary findings on the firm-specific determinants of the choice of public debt versus private debt (debt structure), the effects of public debt issuance on systematic (and overall) risks of the firm and the resultant cost of capital, and in the process offer some answers to the question of whether organized debt markets ought to be among the financial market development considerations of emerging markets such as South Africa1 (Singh, 1999 and Hooper, 2007). Singh (1999) questions the wisdom of emerging market economies establishing organized securities markets when such economies either lack the requisite institutional infrastructures or effective demand for the securities.2 To date, corporate debt structure studies have been approached from the view point of why bank (private) debt is special (Fama, 1985, Diamond, 1991, Houston and James, 1996, Hadlock and James, 2002 and Hooks, 2003, and others). We frame the question from the view point of “why firms seek public debt?” as well, in order to add some insightful voice to the call for national debt market deepening as a means of blunting the effects of cross-border financial market shocks (Ma and Remolona, 2005, Plummer and Click, 2005, Hooper, 2007 and Johansson, 2008). In our recollection, existing corporate debt structure studies (i.e., the choice of public debt versus private debt funding) have scarcely focused on an emerging capital market and used data from firms' financial reports and/or local organized public debt markets (such as Mexican Bond Exchange or Korean Bond Market).3 There are reasons for this paucity of studies focused on emerging markets' corporate debt structures. Upon studying South Korea, one of the few emerging capital markets boasting an organized public debt market, Guerrero (2007) notes the following: “Unfortunately, our data do not allow us to distinguish some of those critical effects, a limitation common to similar studies on corporate debt (Schmukler and Vesperoni, 2006, p. 203, the most recent, present a similar caveat). For instance, the data do not allow us to distinguish bank debt from other types of debt…”4 This highlights the absence of data richness as an obstacle to studying corporate debt structure in emerging markets in detail. Another possible obstacle is the notion of usually excluding financial firms from capital (debt) structure analyses due mainly to the fuzziness between traditional debts and product-based liability- or deposit-type debts on the books of financial firms. In other words, though financial firms demand debt as well, they are viewed largely as suppliers of debt. Given the fledgling nature of public debt markets in emerging capital markets, excluding financial firms from an already small sample, amount to forgoing learning about some important aspects of financial market development. Yet, understanding the evolutionary nature of such a market, with all industries included, is just as insightful as one that is limited to non-financial firms alone. It is our view that employing appropriate study techniques would permit us to gain rich insights into the early stages of market creation for better future developmental ideas, while awaiting a richer and larger sample for comparative type studies.5 Briefly, we document that this emerging market's data are consistent with much of the extant theory and empirical evidence on corporate debt structure. We find that firms using the public debt market are larger, older, more profitable, and less susceptible to information asymmetries, than firms that use only private debt markets. Second, public debt-issuing firms experience significant reductions in both overall and systematic risks, and incur lower cost of capital following issuance. Interestingly, we find that financial services firms are early active supporters of the fledgling organized public debt market. Overall, these findings support the call for other emerging markets to consider organized public debt market as a possible fruitful aspect of the financial market development agenda. For the remainder of the paper, we provide a brief historical account and overall structure of South Africa's fledgling public debt market. Next, we provide the literature background that sets up the testable hypotheses. We then describe the data and test design, discuss test results, and conclude the paper.

نتیجه گیری انگلیسی

This study, interestingly, shows that financial firms, along with government institutions, are important early supporters of an organized public debt market. Further, it shows that though firms would optimize their debt (capital) structure if privy to a fuller complement of external funds suppliers, certain firms are better suited to borrowing from the public as well as private lenders while others with different characteristics are suited to borrowing mainly from private lenders, in line with predictions of the corporate debt structure literature. Specifically, we find that the corporate debt structure in South Africa fits well the predictions of the debt structure literature: The average public borrower is significantly larger, more profitable, has a longer operating history, and is less opaque than non-public borrowers. We find that public debt-issuing firms in the South African emerging capital market experience a significant reduction in both overall and systematic risks following issuance, and incur lower costs of capital as a result. In contrast, industry-matched, non-public debt issuers experience insignificant changes in these performance indicators. Given the sample of this study and our inclusion of financial services firms, we view these results as preliminary. Though the appropriate techniques used in the analyses permit us to infer important conclusions, such as for the first time recording that financial services firms and government units are important early supporters of a fledgling organized capital market, future larger and richer set of data would allow us to gain more and stronger insights into corporate debt structure in emerging markets. Importantly, note that though South Africa is an emerging market, its capital markets' infrastructure is considered world-class. We therefore, need a cross-country analysis before we can draw general conclusions about the benefits of establishing a corporate public debt market in emerging markets — such as the Bond Exchange of South (BESA). It is plausible that emerging markets have to attain a certain level of general capital market development, with appropriate requisite institutions, before they can derive the sort of benefits recorded in the South African case. This point is particularly instructive in the light of Singh's (1999) scepticism about aspects of financial market development in emerging markets. Nevertheless, our results support calls for emerging markets to consider the deepening of their debt markets as a fruitful aspect of their financial markets development agenda.