ترجمه فارسی عنوان مقاله
ثروت، رقابت پذیری و سرمایه معنوی-منابع توسعه اقتصادی
عنوان انگلیسی
Wealth, Competitiveness, and Intellectual Capital – Sources for Economic Development ☆
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
45251 | 2015 | 11 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Procedia Economics and Finance, Volume 27, 2015, Pages 556–566
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
کلیدواژه ها
1.مقدمه
2.چارچوب مفهومی
2.1ثروت ملی
2.2رقابت پذیری ملی
جدول 1. ارکان رقابت پذیری و مراحل توسعه
2.3سرمایه فکری ملی
3.داده ها، روش، روابط متقابل و نتایج
جدول 2. سرانهGDP، GCI و NICI برای چهل کشور
جدول 3. همبستگی بین سرانه GDP، GCI و NICI
شکل 1. سرانه GDP و شاخص رقابت پذیری رشد
شکل 2. سرانه GDP و شاخص سرمایه فکری ملی
شکل 3. GCI و شاخص سرمایه فکری ملی
4. نتیجه گیری
کلیدواژه ها
1.مقدمه
2.چارچوب مفهومی
2.1ثروت ملی
2.2رقابت پذیری ملی
جدول 1. ارکان رقابت پذیری و مراحل توسعه
2.3سرمایه فکری ملی
3.داده ها، روش، روابط متقابل و نتایج
جدول 2. سرانهGDP، GCI و NICI برای چهل کشور
جدول 3. همبستگی بین سرانه GDP، GCI و NICI
شکل 1. سرانه GDP و شاخص رقابت پذیری رشد
شکل 2. سرانه GDP و شاخص سرمایه فکری ملی
شکل 3. GCI و شاخص سرمایه فکری ملی
4. نتیجه گیری
ترجمه کلمات کلیدی
رقابت ملی - سرمایه فکری ملی - ارتباطات متقابل
کلمات کلیدی انگلیسی
national competitiveness; national wealt; national intellectual capital; interrelations
ترجمه چکیده
ثروت ملی، رقابت پذیری ملی و سرمایه فکری ملی اهداف اصلی یک کشور در قرن گذشته بودند. ما از طریق این مقاله، روابط متقابل قوی بین ثروت ملی، رقابت پذیری ملی و سرمایه فکری ملی را طبق نتایج R2، R و پیرسون شناسایی می کنیم. این روابط متقابل نشان می دهند که ثروت ملی، رقابت پذیری ملی و سرمایه فکری منابع مهمی برای افزایش توسعه اقتصادی بر اساس داده های به دست آمده از 40 کشور در حال توسعه، نوظهور و توسعه یافته هستند.
ترجمه مقدمه
عموماً، اقتصاددانان توسعه یک کشور را بر حسب افزایش تولید ناخالص داخلی و درآمد سرانه اندازه گیری کرده اند. کارگروه آمار توسعه پایدار (یورواستات، 2008) تأیید می کند که اگر "توزیع درآمد چوله باشد و جمعیت فقیر با وجود افزایش متوسط درآمد فقیرتر شود، بیشتر افراد، از جمله اقتصاددانان، در توسعه خواندن این وضعیت مردد می شوند."
طبق هوسمان و رودریک (2003)، "نظریه و عمل توسعه اقتصادی در دو دهه اخیر روی دیدگاه بسیار ساده مبانی رشد جمع شده اند که کامل ترین شکل آناین است که رشد اقتصادی نیاز به دو چیز دارد: فناوری خارجی و نهادهای خوب.این چشم انداز در مدل نئوکلاسیک رشد اقتصادی به خوبی جا افتاده است که پیش بینی می کند که وقتی کشورهای فقیر به فناوری های مدرن دسترسی داشته و دولت های آنها نیز به حقوق مالکیت احترام بگذارند، همگرایی سریعتری را با اقتصادهای پیشرفته تجربه خواهند کرد.
توسعه اقتصادی در نظر تودارو و اسمیت (2009) هم یک واقعیت فیزیکی است و هم یک حالت ذهن که در آن جامعه ابزار رسیدن به یک زندگی بهتر را تأمین کرده است. مؤلفه های خاص این زندگی بهتر هر چه که باشند، توسعه در تمام جوامع باید حداقل شه هدف زیر را داشته باشد: (1) افزایش موجود بودن و گسترش توزیع کالاهای پایه برای حفظ زندگی؛ (2) افزایش سطوح زندگی شامل درآمد بالا، فراهم کردن مشاغل بیشتر، آموزش بهتر و توجه بیشتر به ارزش های انسانی و فرهنگی؛ (3) توسعه دامنه گزینه های اجتماعی و اقتصادی.
بسیاری از متخصصان دیگر ملاحظه کرده اند که توسعه اقتصادی نظامی از معادلات دیفرانسیل است که جواب آنها چند خصوصیت اصلی رفتار اقتصادی مشهود در اقتصاد جهان را تقلید می کند (لوکاس، جر. 1988)، توسعه ای که نیازهای نسل حاضر را بدون فدا کردن توانایی نسل آینده در برآورده کردن نیازهای خود برآورده می کند (کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه)، نه فقط سهام ملی سرمایه طبیعی، انسانی و مصنوع بشر (داسگوپتا، 2002).
در این متن، سطح توسعه اقتصادی یک کشور می تواند تحت تأثیر عوامل متعددی همچون جغرافیا، فرآیندهای مدرنیزه شدن، فرهنگ، لیبرالیزاسیون (لین و وانهانن، 2002؛ یانگ، 2011)؛ صرفه جویی های واقعی به عنوان شاخص های کلیدی برای اندازه گیری تغییر در دارایی های بحرانی طبیعت (پییرس، همیلتون و آتکینسون، 1996)؛ وضعیت آموزش و سلامت در جامعه، با توجه به این که آموزش موجب ایجاد دانش، مهارت و شایستگی می شود (بونتیس، 2001، مالهورتا، 2002، بن حبیب و اشپیگل، 1994)؛ رقابت پذیری به عنوان توانایی ایجاد رفاه (آیگینگر، 2006).
با توجه به موارد زیر: (1) حرکت به سمت اقتصاد پیشرفته نیازمند این است که رقابت محلی شدید ایجاد شود ... رقابت باید از تقلید به نوآوری و از سرمایه گذاری پایین به سرمایه گذاری بالا در دارایی های فیزیکی و همچنین در دارایی های نامشهود تغییر یابد(پورتر، 2000)؛ (2) هوش جمعیت عامل اصلی مسئول تفاوت های ملی در رشد اقتصادی و شکاف در درآمد سرانه بین کشورهای فقیر و ثروتمند است (لین و وانهانن، 2002)؛ (3)توسعه اقتصادی نه تنها مربوط به ثروت سرانه است که در آن ثروت، سرمایه انسانی، طبیعی و مصنوع بشر را در بر می گیرد (داسگوپتا و مالر، 2000؛ آرو و همکاران، 2003؛ لانگ، 2004)، بلکه به تغییر تمرکز از توسعه اقتصادی به عنوان رشد تولید ناخالص داخلی به توسعه اقتصادی به عنوان فرآیند مدیریت اوراق بهادار مربوط است که به دنبال بهینه سازی مدیریت هر دارایی و توزیع ثروت در میان انواع مختلفی از دارایی ها است (لانگ، 2004). ما ثروت ملی، رقابت پذیری ملی و سرمایه فکری ملی را به عنوان منابع توسعه اقتصادی انتخاب می کنیم.
در بخش اول این مقاله، رویکرد نظری ثروت ملی، رقابت پذیری ملی، سرمایه فکری ملی برای شناسایی نقش آنها در افزایش توسعه اقتصادی ارائه شده اند. در این مقاله، همچنین ساخت شاخص سرمایه فکری ملی (NICI) با در نظر گرفتن چهار مقوله سرمایه همچون سرمایه انسانی ملی، سرمایه بازار ملی، سرمایه تجدید ملی و سرمایه فرآیند ملی و ساخت شاخص زقابت پذیری رشد (GCI) با در نظر گرفتن دوازده رکنی که مجمع جهانی اقتصاد ارائه کرده است توصیف می شوند. ثروت ملی از طریق سرانه تولید ناخالص داخلی به دست می آید. بخش دوم مقاله روی بعضی از روابط متقابل بین ثروت ملی، رقابت پذیری ملی و سرمایه فکری ملی تأکید دارد.