ترجمه فارسی عنوان مقاله
رهبری تحول گرا، رضایت شغلی و عملکرد تیمی: مدل میانجی گری چندسطحی برای اعتماد
عنوان انگلیسی
Transformational leadership, job satisfaction, and team performance: A multilevel mediation model of trust
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
4616 | 2013 | 14 صفحه PDF |
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : The Leadership Quarterly, Volume 24, Issue 1, February 2013, Pages 270–283
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
1.مقدمه
2.نظریه و فرضیات
2.1.2 روابط سطح تیمی
2.1.3 روابط بین سطحی
2.2 اعتماد به عنوان میانجی
2.2.1 اعتماد به سرپرست
2.2.2. اعتماد به تیم
2.3 رهبری تحول گرا در محیط های آکادمیک
3. روش
3.1. شرکت کنندگان و روندها
3.2 ارزیابی ها
3.2.1. رهبری تحول گرا
3.2.2. اعتماد به سرپرست
3.2.3. اعتماد به تیم
3.2.4.رضایت شغلی
3.2.6 متغیرهای کنترلی
جدول 1: میانه ها، انحراف از معیار، و همبستگی های متغیرهای مورد مطالعه در سطح 2
3.3 تقویت داده ها
3.4. استراتژی تحلیلی و سطوح تحلیل
4.نتایج
4.1. مسائل تجمع
4.2 آزمون فرضیه
5. بحث
جدول 2: نتایج تحلیل های مدلسازی چندسطحی با پیش بینی رضایت شغلی، اعتماد به سرپرست و اعتماد به تیم
جدول 3: نتایج رگرسیون حداقل مربعات طبیعی (OLS) با پیش بینی عملکرد تیمی
5.1. مفاهیم عملی
5.2 محدودیت ها و تحقیقات آتی
6.نتیجه گیری
1.مقدمه
2.نظریه و فرضیات
2.1.2 روابط سطح تیمی
2.1.3 روابط بین سطحی
2.2 اعتماد به عنوان میانجی
2.2.1 اعتماد به سرپرست
2.2.2. اعتماد به تیم
2.3 رهبری تحول گرا در محیط های آکادمیک
3. روش
3.1. شرکت کنندگان و روندها
3.2 ارزیابی ها
3.2.1. رهبری تحول گرا
3.2.2. اعتماد به سرپرست
3.2.3. اعتماد به تیم
3.2.4.رضایت شغلی
3.2.6 متغیرهای کنترلی
جدول 1: میانه ها، انحراف از معیار، و همبستگی های متغیرهای مورد مطالعه در سطح 2
3.3 تقویت داده ها
3.4. استراتژی تحلیلی و سطوح تحلیل
4.نتایج
4.1. مسائل تجمع
4.2 آزمون فرضیه
5. بحث
جدول 2: نتایج تحلیل های مدلسازی چندسطحی با پیش بینی رضایت شغلی، اعتماد به سرپرست و اعتماد به تیم
جدول 3: نتایج رگرسیون حداقل مربعات طبیعی (OLS) با پیش بینی عملکرد تیمی
5.1. مفاهیم عملی
5.2 محدودیت ها و تحقیقات آتی
6.نتیجه گیری
ترجمه کلمات کلیدی
رهبری تحول گرا -
تجزیه و تحلیل چند سطحی - عملکرد تیم - اعتماد -
کلمات کلیدی انگلیسی
Transformational leadership,Multilevel analysis,Team performance,Trust,
ترجمه چکیده
علیرغم ضرورت تفکیک آگاهانه بین سطوح تحلیلی فردی و تیمی، تحقیقاتی که بر مبنای نظریه های استوار و برخاسته از سطوح چندگانه باشند، در حوزه رهبری بسیار کمیاب هستند. ما با تحلیل روابط بین رهبری تحول گرا، اعتماد به تیم و ناظر، رضایت شغلی و عملکرد تیمی از طریق تحلیل های چند سطحی به دنبال پر کردن این خلا هستیم. نتایج حاصل از نمونه ای 360 نفره از کارمندان 39 تیم آکادمیک است. رهبری تحول گرا دارای رابطه ای مثبت با رضایت شغلی زیردستان در سطوح فردی و تیمی و همچنین با عملکرد منفعل تیمی بود. رابطه بین درک فردی از رهبری تحول گرای ناظر و رضایت شغلی به واسطه اعتماد به ناظر و همچنین اعتماد به تیم محقق می گردد. اما، اعتماد به تیم میانجی رابطه بین درک تیمی از رهبری تحول گرای ناظر و عملکرد تیمی نمی باشد. مفاهیم نظری و عملی تحقیقات رهبری در سطوح مختلف مورد بحث قرار گرفته اند.
ترجمه مقدمه
امروزه، ساختارهای عمدتا تیم محور سازمان ها نیازمند رهبرانی است که نه تنها باید قادر به رهبری و انگیزش افراد باشند بلکه کل تیم را هم باید رهبری نمایند (Chen, Kirkman, Kanfer, Allen, & Rosen, 2007, p. 331).رهبری تیم ها شامل چالش های مختلفی از جمله تنظیم اهداف فردی با ماموریت مشترک، مدیریت منابع، ایجاد جوی مثبت از اعتماد و حمایت، و هماهنگی انتقال اطلاعات و تکمیل وظایف است. (Zaccaro, Rittman, & Marks, 2001). اما، علیرغم اینکه محققان بر این باورند که " ماهیت مطالعه رهبری ذاتا چند سطحی است" (Bliese, Halverson, & Schriesheim, 2002, p. 4)، اما تحقیقات در حوزه رهبری دچار کمبود تمایز نظری و تجربی آگاهانه بین سطوح تحلیلی مختلف است. (Yammarino, Dionne, Chun, &Dansereau, 2005).
رهبری تحول گرا- که تا به امروز بیشترین تحقیقات در حوزه رهبری را به خومد اختصاص داده- دارای رابطه ای نزدیک با نتایج مطلوب فردی (e.g., Casimir, Waldman, Bartran, & Yang, 2006; Judge & Piccolo, 2004; Liu, Siu, & Shi, 2010) و گروهی (e.g., Bass, Avolio, Jung, & Berson, 2003; Peus, Kerschreiter, Frey, & Traut-Mattausch, 2010; Schaubroeck, Lam, & Cha, 2007; Schaubroeck, Lam, & Peng, 2011) است. اما، با کمی استثنا در مطالعات اخیر (e.g., Wang & Howell, 2010)، تحقیقاتی که به تحلیل اثرات رهبری تحول گرا درسطوح تیمی و فردی می پردازند، هنوز هم نادر هستند. بنابراین، اولین هدف این تحقیق، بررسی بیشتر رابطه بین درک فردی و تیمی از رهبری تحولی ناظران و نتایج مطلوب فردی (مانند رضایت شغلی) و تیمی ( مانند عملکرد تیمی) است. بدان معنا که علاوه بر تاثیر در سطح فردی، رهبری تحول گرا به گونه ای است که باید در سطح تحلیل های تیمی نیز دارای اثر باشد. این اظهار نظر بر مبنای نوعی مدل اجماعی مستقیم است که از اجماع میان واحدهای سطوح پایین تر جهت تعیین نوعی ساختار در سطوح بالاتر بهره می گیرد. (Chan, 1998). این مدل بدان سبب اتخاذ شده که رهبری تحول گرا (الف) متشکل از رفتارهای معطوف بر سطوح تیمی و فردی است (Wang & Howell, 2010) و (ب) به عنوان سبکی از رهبری مشارکتی، این نوع رهبری در مدل ذهنی همگرایی تیمی نیز نقش دارد. (Dionne, Sayama, Hao, & Bush, 2010)
دانش میانجی های چند سطحی حتی از دانش موجود در مورد رابطه مستقیم بین رهبری تحول گرا و عملکرد در سطوح مختلف هم محدود تر است. روابط مثبت قوی بین درک افراد از رهبری تحول گرای ناظر و اعتماد به شخص ناظر برقرار است (Casimir et al., 2006; Jung & Avolio, 2000; Pillai, Schriesheim, & Williams, 1999; Pillai, Williams, Lowe, & Jung, 2003; Podsakoff, MacKenzie, Moorman, & Fetter, 1990). تحقیقات اخیر همچنین اعتماد را به عنوان واسطه ای قوی بین درک تیم از رهبری تحول گرا و عملکرد تیمی نشان داده است (Schaubroeck et al., 2011). گرچه تحقیقات درمورد اعتماد به روابط بین رهبر-پیرو در حال افزایش است، ولی تاثیر اعتماد بین اعضای تیم بطور قابل توجهی مورد غفلت واقع شده است. (Lau & Liden, 2008, p. 1130). بنابراین، هدف دوم این مطالعه بررسی اعتما د به سرپرست و به تیم به عنوان میانجی های چند سطحی است.
نهایتا، نبود نوعی ویژگی زمینه ای در تحقیقات حوزه رهبری بطور گسترده مورد انتقاد قرار گرفته است (Jordan, Dasborough, Daus, & Ashkanasy, 2010; Liden & Antonakis, 2009; Schriesheim, Wu, & Scandura, 2009; Yukl, 1999). بر همین اساس، هدف سوم این مطالعه، گسترش بررسی رهبری تحول گرا و تاثیر آن در حوزه کمتر دیده شده رهبری، یعنی زمینه آکادمیک آن است. تمرکز ما بر موسسات آکادمیک بوده است زیرا این موسسات تاثیری عمده در جامعه دارند (برای مثال با ایجاد مبنای اقتصاد دانش محور کنونی و آموزش رهبران آینده).به علاوه، شواهد اولیه حاکی از نوعی ارتباط بین رهبری تحول گرای موسسات آکادمیک و کارهای نوآورانه است (Eisenbeiss, vanKnippenberg, & Boerner, 2008). بر خلاف تحقیقات سابق (see Dvir, Eden, Avolio, & Shamir, 2002)، تحلیل ما شامل نوعی سنجش نتایج عینی از عملکرد تیمی است.