دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 91363
ترجمه فارسی عنوان مقاله

آیا ارزش گذاری وابسته به حالت ، انطباقی تر از قواعد ساده تر است؟

عنوان انگلیسی
Is state-dependent valuation more adaptive than simpler rules?
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
91363 2018 5 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Behavioural Processes, Volume 147, February 2018, Pages 33-37

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده


کلمات کلیدی


1.مقدمه


2.مدل:


3.چهار راهبرد:


1.3 راهبردهای خط مبنا:


2.3 راهبرد ارزش:


3.3 راهبرد آدم ماشینی:


شکل1 احتمال بقا با طول های زمستان متفاوت[ عبارات داخل شکل: احتمال بقا به عنوان یک تابعی از طول زمستان: survival probability as a function of winter length؛ معبد: oracle؛ بی خطر: safe؛ آدم ماشینی: automation؛ ارزش: value ؛ ارزش حداکثر: value max].


4. ارزیابی کردن راهبردها:


1.4 استفاده کردن از تعیین های پارامتر مک نامارا و همکاران:


2.4 بی خطر بودن همیشه بهتر نیست:


5. بحث:


1.5 چالش یادگیری: 


6. نتیجه گیری:
ترجمه کلمات کلیدی
ارزیابی وابسته به دولت، رفتار عقلانی، اتوماتای ​​نهایی، محدودیت های محاسباتی،
کلمات کلیدی انگلیسی
State-dependent valuation; Rational behavior; Finite automaton; Computational limitations;
ترجمه چکیده
مک نامارا و همکاران(2012) ادعا می کنند که فراهم کردن یک توضیح درباره انحرافات نظام مند خاص از رفتار عقلایی با استفاده از یک مکانیسمی ارائه می کنند که می تواند از طریق انتخاب طبیعی ناشی شود. ما یک مکانیسم خیلی ساده تر از لحاظ محدودیت های محاسباتی فراهم می کنیم، که در محیط توصیف شده توسط مک نامارا و همکاران بهتر عمل می کند. برای بطور متقاعد کننده ای استدلال کردن اینکه استفاده حیوانات از ارزش گذاری وابسته به حالت انطباقی است و احتمالاً برای انتخاب طبیعی انتخاب می شود، آدم باید استدلال کند که در برخی معانی، آن رویکرد بهتری نسبت به راهبردهای ساده تری که ما پیشنهاد می کنیم است.
ترجمه مقدمه
گرچه رفتار خیلی حیوانی را می توان به عنوان عقلایی درک کرد، به تعبیری ساختن بهترین پاسخ در همه شرایط، اما برخی انحرافات نظام مند از عقلانیت مشاهده شده است. برای مثال، مارش و همکاران(2004) برای سارها دومنبع غذایی بالقوه ارائه کردند، یکی که غذا در طول زمان های دشوار ارائه کرده بود، وقتی پرنده ها با وزن کم نگه داشته شده بودند، در حالی که دیگری غذا را در طول زمانهای خوب ارائه کرده بودند وقتی پرنده ها خوب تغذیه شدند. آنها نشان دادند که سارها، منبع غذایی ای را ترجیح می دهند که آنها را در طول زمان های سخت تغذیه کرده بود، حتی وقتی آن منبع دارای یک تاخیر طولانی تر نسبت به منبع دیگر برای غذا بود. رفتار مشابه همچنین در ماهی ها و ملخ های بیابانی مشاهده شد (Aw et al.,2009; Pompilio et al., 2006).). مک نامارا و همکاران (2012) ادعا می کنند که یک توضیح از این رفتار با استفاده از یک مکانیسمی ارائه دادند که بتواند از طریق انتخاب طبیعی به وجود آید آنها یک مدل انتزاعی از محیط تغذیه دادن پرنده ارائه می دهند که در آن محیط، یک تصمیم گیر می تواند یک اقدام ریسکی یا یک اقدام بی خطر را انتخاب کند. همچنین آنها یک مکانیسمی ارائه دادند که حالت درونی را به حساب می آورد و می تواند منجر به نتایج خوب شود( که در آن در مثال بالا حالت درونی می تواند شامل تناسب هر منبع باشد). البته همانطوری که ما مشاهده می کنیم ، برای پارامترهای خاص استفاده شده در مدلشان، یک رویکرد خیلی بهتر (به تعبیری یک احتمال بقای بالاتر را بدست می دهد) و خیلی ساده تر نسبت به مکانیسمشان که حالت درونی را منظور نمی کند وجود دارد: به سادگی همیشه محتاط عمل می کند. سخت است که ببینیم چطور مکانیسم پیشنهاد شده توسط مک نامارا و همکاران می تواند در مدلی به وجود آید که انها توسط انتخاب طبیعی استفاده می کنند؛ مکانیسم ساده تر مطمئناً در عوض به وجود می آید. حقیقتی که همیشه محتاط عمل می کند به تعیین های پارامتر خاص استفاده شده توسط مک نامارا و همکاران بستگی دارد. محتاط عمل کردن، یک ایده خوب برای تعیین دیگر پارامترها نیست. البته ما نشان می دهیم که یک آدم ماشینی ساده دو حالته که کم و بیش بر طبق آنچه آن دوام می آورد، کاملاً خوب انجام می دهد. آن بطور قابل توجهی بهتر از مکانیسم مک نامارا و همکاران انجام می دهد، و در یک تنوعی از محیطها خوب انجام می دهد. گرچه آدم ماشینی ما همچنین حالت درونی را به حساب می آورد( حالت درونی به ردیابی بازده در گام آخر ادامه می دهد)، آن بطور جزئی قادر نیست که رفتار غیرعقلایی مشاهده شده را توضیح دهد. آن برای ما به نظر می رسد که برای بطور متقاعد کننده ای استدلال کردن اینکه نوع مکانیسم پیشنهاد شده توسط مک نامارا و همکاران انطباقی است و احتمالاً توسط انتخاب طبیعی انتخاب می شود و در نتیجه استفاده حیوانات از ارزش گذاری وابسته به حالت را توضیح می دهد، پس آدم باید استدلال کند که آن نسبت به راهبردهایی که ما پیشنهاد می کنیم یک رویکرد بهتری است. اکنون آن می تواند باشد که راهبرهای ساده ای که ما در نظر می گیریم در یک محیط تا حدی پیچیده تر خیلی خوب کار نمی کند، و در آن محیط، اتخاذ رویکرد مک نامارا و همکاران در حقیقت بهتر عمل می کند. البته چنین محیطی باید نشان داده شود؛ این کار به نظر نمی رسد که آسان صورت گیرد. در هر مورد، حداقل این مشاهدات پیشنهاد می کنند که توضیح مک نامارا و همکاران برای استفاده از راهبردهای وابسته به حالت ناقص است. ما باید اضافه کنیم که با رویکرد عمومی اتخاذ شده توسط مک نامارا و همکاران خیلی همنوا هستیم، گرچه انگیزشمان بیشتر از کار ویلسون(2015) و هالپرن و همکاران(2012،2014) به وجود آمده، که می کوشند تا رفتار ظاهراً غیرعقلایی را توضیح دهند، البته این بار در بخش انسان ها در یک مدل مناسب صورت می گیرد. آن کار فرض می کند که مردم دارای منابع محدود هستند، که توسط مدلسازی کردن مردم به عنوان آدم ماشینی های حالت محدود مجسم می شود، و استدلال می کنند که یک آدم ماشینی حالت محدود بهینه( یا نزدیک به بهینه) برخی از رفتار غیرعقلایی را نشان خواهد داد که ما در مردم مشاهده می کنیم.( آدم ماشینی دو حالته که ما در فوق ذکر کردیم در حقیقت یک مورد خاص یک خانواده عمومی تر آدم ماشینی های در نظر گرفته شده در هالپرن و همکاران(2012) است؛ بخش 3.3 را ببینید) ما اعتقاد داریم که پذیرفتن محدودیت های محاسباتی بطور جدی ممکن است یک رویکرد مفید در درک کردن رفتار حیوان باشد و شاید حداقل برخی رفتارهای ظاهراً غیرعقلایی را توضیح دهد. بقیه این مقاله بصورت زیر سازماندهی می شود. در بخش 2 ما مدل استفاده شده توسط مک نامارا و همکاران(2012) را بررسی کرده و ان را با مدل هالپرن و همکارا(2012) مقایسه می کنیم. در بخش 3 ما چهار راهبردی را توصیف می کنیم که یک عامل می داند کدام اقدام ، اقدام ریسکی است و کدام ، اقدام بی خطر است. یکی راهبرد استفاده شده توسط مک نامارا و همکاران است؛و دیگری ساده سازی راهبردی است که ما در کارمان در نظر گرفتیم؛ دو راهبرد باقیمانده راهبردهای خط مبنا هستند. در بخش 4 ما راهبردها را تحت محیط های مختلف پارامترهای مدل ارزیابی می کنیم. در بخش 5، ما انچه رخ می دهد اگر عامل نداند کدام اقدام ریسکی است و کدام اقدام بی خطر است و بطور عمومی تر موضوع یادگیری را در نظر می گیریم. ما در بخش 6 نتیجه گیری می کنیم.
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  آیا ارزش گذاری وابسته به حالت ، انطباقی تر از قواعد ساده تر است؟

چکیده انگلیسی

McNamara et al. (2012) claim to provide an explanation of certain systematic deviations from rational behavior using a mechanism that could arise through natural selection. We provide an arguably much simpler mechanism in terms of computational limitations, that performs better in the environment described by McNamara et al. (2012). To argue convincingly that animals’ use of state-dependent valuation is adaptive and is likely to be selected for by natural selection, one must argue that, in some sense, it is a better approach than the simple strategies that we propose.