ترجمه فارسی عنوان مقاله
پویایی تورم و جایگزینی ارز در اقتصاد باز کوچک
عنوان انگلیسی
The dynamics of inflation and currency substitution in a small open economy
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
25318 | 2004 | 10 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Journal of International Money and Finance, Volume 23, Issue 1, February 2004, Pages 133–142
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
واژگان کلیدی
1.مقدمه
۲. مدل
۳. پویایی تورم و جایگزینی واحد پولی
شکل ۱. پویایی جایگزینی تورم و واحد پولی
۴. پویایی یک برنامه ضد تورم
شکل ۲. پویایی یک برنامه ضد تورمی
۵. نتیجه گیری
واژگان کلیدی
1.مقدمه
۲. مدل
۳. پویایی تورم و جایگزینی واحد پولی
شکل ۱. پویایی جایگزینی تورم و واحد پولی
۴. پویایی یک برنامه ضد تورم
شکل ۲. پویایی یک برنامه ضد تورمی
۵. نتیجه گیری
ترجمه کلمات کلیدی
جایگزینی ارز -
دلاری کردن -
پول - تقاضا -
پسماند -
کلمات کلیدی انگلیسی
Currency substitution,
Dollarization,
Money-demand,
Hysteresis,
ترجمه چکیده
این مقاله به تحلیل رابطه میان پول و تورم در یک اقتصاد باز کوچک می پردازد٬ که در آن پول داخلی و ارزهای خارجی به عنوان ابزار پرداخت٬ جایگزین های کاملی هستند. نتایج حاکی از آن است که اگر مسیر تأمین پول داخلی طوری باشد که افراد حد مطلوب را درتبدیل پولی ببینند که مبادلات با آن انجام می گیرد٬ در این صورت است که یک نرخ به وجود خواهد آمد. این مدل آن حقیقت آشکار شده را در نظر می گیرد که افزایش های موقت در نرخ تورم ممکن است دارای تأثیرهای دائمی در استفاده از ارز خارجی٬ حتی بدن معرفی هزینه های دلاری سازی٬ باشد.
ترجمه مقدمه
در کشورهای دارای تورم بالا٬ تحلیل سریع ارزش پولی داخلی بنگاهها را در بخش یا کل کارکرد پولی به جایگزینی آن با ارز خارجی سوق می دهد. این پدیده معمولاً با عنوان جایگزینی پولی٬ یا دلاری کردن نام برده می شود (برای بررسی ادبیات این حوزه به گیوانینی و توتلبوم٬ ۱۹۹۴ رجوع شود). مسأله ای که به طور فزاینده ای حائز اهمیت تلقی می شود این است که در برخی موارد دلاری کردن پس ماند را به نمایش می گذارد٬ که طی آن تقاضا برای ارز خارجی بعد از ثبات سازی در سطح بالایی باقی می ماند (برای شواهد تجربی به گیودوتی و رودریگوز٬ ۱۹۹۲٬ کامین و اریکسون٬ ۲۰۰۳٬ کلمتنس و شوارتز٬ ۱۹۹۳٬ مولر٬ ۱۹۹۴٬ ردینگ و مورالز٬ ۱۹۹۹ رجوع شود). به هر حال٬ چنین چیزی همیشه مسأله مطرح نیست. در برخی از اقتصادهای اروپای شرقی٬ به عنوان مثال٬ دلاری کردن اساساً به دنبال طرح های موفق تثبیت قرار می گیرد (ساحی و وق٬ ۱۹۹۶).
این مقاله از گویدوتی و رویدریگوز (۱۹۹۲)٬ یوریب (۱۹۹۷) و ردینگ و مورالز (۱۹۹۹) تبعیت می کند٬ و موضوع پسماند دلاری کردن را با یک مدل اقتصادی باز کوچک که در آن پول داخلی و خارجی به عنوان کاملترین جایگزیم پرداخت تلقی می شودً مطرح می کند. شیوه ما از دو بعد اصلی در ادبیات این حوزه مشارکت می کند. دوماً٬ ما قادر به شرح پدیده پسماند دلاری سازی٬ حتی در غیاب هزینه های دلاری سازی هستمی. دورنبوش و رینوسو (۱۹۹۸) و دورنبوش و دیگران (۱۹۹۰) چنین استدلال می کنند که فرایند سازگاری مالی با هزینه های یادگیری سر و کار دارد که زمانی توسط نهادهای اقتصادی تحمل می شود و دال بر پیگیری است. گویدوتی و رودریگوز (۱۹۹۲) مدلی را ارایه می کنند که دارای ابزار کامل جانشینی پرداخت است که در آن نهادهای اقتصادی با هزینه های برابرسازی دارایی های ارز خارجی آنها مواجه می شوند. این هزینه ها منجر به یک زنجیره تورمی می شود که نهادهای اقتصادی بر اساس آن بر می گزینند که به تبدیل بین پولها دست نزنند. از این رو٬ خروج از دلاری سازی تنها در صورتی محقق می شود که تورم داخلی به قدر کافی جهت جبران هزینه های تبدیل کاهش یابد. ابزار کامل پرداخت اساساً علاوه بر این توسط یوریب (۱۹۹۷) و ردینگ و مورالز (۱۹۹۹) مورد نظر قرار گرفت٬ که نقش اثرات خارجی شبکه را به عنوان منبع غیرخطی ها در رابطه میان تقاضای پول و تورم مورد تاکید قرار دادند. بر اساس این تفسیر٬ هزینه های مبادله تحمیل شده به نهادهای فردی با سطح متراکم دلاری سازی تقلیل می یابد٬ و منجر به توازنهای چندگانه و وابستگی تاریخی به تقاضا برای پول می شود. بنابراین٬ یک سطح بالا از تورم موقت می تواند آغازگر فرایند دلاری سازی باشد که ضرورتاً هنگام پایین آمدن تورم معکوس نخواهد شد٬ چرا که اقتصادهای شبکه ای٬ امکان کاهش دائمی هزینه های مبادله را برای استفاده از ارز خارجی برای چنین نهادهایی فراهم می کند.
گویدوتی و رودریگوز (۱۹۹۲)٬ یوریب (۱۹۹۷) و ردینگ و مورالز (۱۹۹۹) دو نقص عمده دارند. نخست٬ این که نرخ تورم مستقل فرض می شود. از انجا که تغییرات در تقاضای پول بر نرخ تورم تأثیر می گذارد٬ تحلیل پویای صورت گرفته به وسیله این مؤلفین ممکن است گمراه کننده باشد. دوم اینکه٬ این شیوه ها با ویژگی کارکردهای هزینه دلاری سازی سر و کار دارد که الزاماً فاقد عمومیت هستند. ما در این مقاله چنین استدلال می کنیم که پویایی کوتاه مدت پول و تورم با در نظر گرفتن ابزار کامل جانشینی پرداخت به قدر کافی برای ثبت الگوهای مختلف دلاری سازی مشخص شده در ادبیات تجربی این حوزه٬ بدون نیاز به احتساب هزینه های دلاری سازی غنی هستند.
یک نتیجه شناخته شده جایگزینی کامل این است که بدون محدودیت های الزام آور در دارایی های پولی٬ نرخ مبادله نامعین است (کارکن و والیس٬ ۱۹۸۱). به طور خلاصه٬ هر گونه توازن پولی که دو واحد پولی به طور همزمان در کالایی یکسان وجود داشته باشند٬ مستلزم برابری هزینه های کاربر آنها (نرخ های تورم) است. تحت این شرایط٬ تقاضا برای هر واحد پولی نامعین بوده و همچنین نرخ مبادله (نامتغیر) نیز نامعین خواهد بود. همان ساز و کاری که باعث عدم قطعیت نرخ مبادله در نظریه کارکن و والیس (۱۹۸۱) می شود در این جا نیز صدق می کند٬ اما نمونه ما با شهروندان هر دو کشور که با محدودیت های الزام آور در کاربرد واحد پولی متفاوت است.
به ویژه٬ ما فرض می کنیم که شهروندان خارجی امکان حفظ پول داخلی (تنها جایگزینی واحد پولی نامتقارن مورد نظر است) و محدودیت کمینه بر میزان دارای های پولی داخلی تحمیل می شود.
در این چارچوب٬ عدم قطعیت در تقاضای پول تنها زمانی بروز می کند که تهیه پول در نرخی یکسان ارایه شود. در هر حال٬ ما نشان دادیم که اگر نرخ رشد پول به طریقی ارایه شود که جایگزینی واحد پول به حد مطلوب برسد٬ در این صورت دوره ای از زمانی که نرخ تورم داخلی با تورم خارجی برابر باشد. ما علاوه براین نشان دادیم که زمانی که یک برنامه ضدتورم در یک اقتصاد دلاری شده اعمال می شود الزاماً تقاضا برای پول خارجی کاهش نمی یابد. در هر حال٬ اگر بازگشت پذیری (جزئی یا کلی) پدید آید٬ تقاضا برای ارز خارجی در مقایسه با تغییر یکبار- برای- همیشه در نرخ تورم به آرامی کاهش خواهد یافت.
ادامه این مقاله به ترتیب زیر سازمان یافته است در بخش بعدب ما به ارایه نمونه می پردازیم. در بخش ۳ به بحث پیرامون پویایی تورم و جایگزینی واحد پولی می پردازیم. در بخش ۴ نتایج احتمالی برنامه مبارزه با تورم می پردازیم. نتایج در بخش ۵ ارایه می شود.