ترجمه فارسی عنوان مقاله
بازده سهام و سیاست پولی: آیا ارتباط وجود دارد؟
عنوان انگلیسی
Stock returns and monetary policy: Are there any ties?
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
27900 | 2013 | 18 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Journal of Macroeconomics, Volume 36, June 2013, Pages 33–50
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
کلید واژه ها
.1 مقدمه
.2 چارچوب اقتصادسنجی
2.1 سیستم انعطاف پذیر
2-2. سیستمهای جایگزین
.3 روش شناسی
3-1. شناسایی
3-2. استراتژی تخمین و دادهها
.4 نتایج اولیه تشخیص و برآورد
4-1. نتایج آزمون و برآورد پارامترها
جدول 2. آزمون ARCH چند متغیره
شکل 1. واریانسهای شرطی شوک ساختاری. یادداشت ها: خطوط پررنگ مربوط به واریانس شرطی شوک های ساختاری است که از سیستم انعطاف پذیر به دست می آیند (4). شوک i نشان دهنده نوآوری ساختاری مرتبط با معادله i ام از سیستم انعطاف پذیر است. دوره نمونه : 1982 11 تا 2007: 11.
جدول 3. آزمونهای McLeod-Li
جدول 4. برآورد: پارامترهای ذخیره-بازار
جدول 5. نتایج آزمون: شناسایی محدودیتها
4-2. پاسخهای پویای متغیرهای انتخاب شده
شکل 2. پاسخ ها: متغیرهای انتخاب شده. یادداشت ها: خطوط تیره به پاسخ دینامیکی متغیرهای انتخاب شده به یک شوک سیاست پولی گسترش یافته از سیستم های مختلف مربوط می شوند.
شکل 3. پاسخ ها: بازده سهام. یادداشت ها: خطوط تیره با پاسخ دینامیکی بازده سهام به یک شوک سیاست پولی انبساطی که از سیستم های مختلف استخراج می شود، مطابقت دارد.
.5 بازده سهام و سیاست پولی
5-1. آیا بازده سهام به شوک های سیاست پولی واکنش نشان می دهد؟
شکل 4: پاسخ های داده شده با انواع سیستم R: بازده سهام. یادداشت ها: خطوط تیره به پاسخ دینامیکی بازده سهام به یک شوک سیاست انبساطی پولی مربوط می شود توسط کنار گذاشتن محدودیتهای سیستم
5-2. آیا بازده سهام بر انتشار سیاست پولی تأثیر می گذارد؟
شکل 5. پاسخ ها: سطح قیمت، محصول، و اجزای هزینه های کل. یادداشت ها: خطوط تیره به پاسخ دینامیکی متغیرهای انتخاب شده به یک شوک سیاست پولی انبطاطی از سیستم های مختلف مربوط میشوند
جدول 6 تخمین های قانون بازخورد را گزارش میدهد.
جدول.7 برآوردها: پارامترهای رگرسیون ربط دهنده تولید و سطح قیمت به بازده سهام.
.6 نتیجه گیری
کلید واژه ها
.1 مقدمه
.2 چارچوب اقتصادسنجی
2.1 سیستم انعطاف پذیر
2-2. سیستمهای جایگزین
.3 روش شناسی
3-1. شناسایی
3-2. استراتژی تخمین و دادهها
.4 نتایج اولیه تشخیص و برآورد
4-1. نتایج آزمون و برآورد پارامترها
جدول 2. آزمون ARCH چند متغیره
شکل 1. واریانسهای شرطی شوک ساختاری. یادداشت ها: خطوط پررنگ مربوط به واریانس شرطی شوک های ساختاری است که از سیستم انعطاف پذیر به دست می آیند (4). شوک i نشان دهنده نوآوری ساختاری مرتبط با معادله i ام از سیستم انعطاف پذیر است. دوره نمونه : 1982 11 تا 2007: 11.
جدول 3. آزمونهای McLeod-Li
جدول 4. برآورد: پارامترهای ذخیره-بازار
جدول 5. نتایج آزمون: شناسایی محدودیتها
4-2. پاسخهای پویای متغیرهای انتخاب شده
شکل 2. پاسخ ها: متغیرهای انتخاب شده. یادداشت ها: خطوط تیره به پاسخ دینامیکی متغیرهای انتخاب شده به یک شوک سیاست پولی گسترش یافته از سیستم های مختلف مربوط می شوند.
شکل 3. پاسخ ها: بازده سهام. یادداشت ها: خطوط تیره با پاسخ دینامیکی بازده سهام به یک شوک سیاست پولی انبساطی که از سیستم های مختلف استخراج می شود، مطابقت دارد.
.5 بازده سهام و سیاست پولی
5-1. آیا بازده سهام به شوک های سیاست پولی واکنش نشان می دهد؟
شکل 4: پاسخ های داده شده با انواع سیستم R: بازده سهام. یادداشت ها: خطوط تیره به پاسخ دینامیکی بازده سهام به یک شوک سیاست انبساطی پولی مربوط می شود توسط کنار گذاشتن محدودیتهای سیستم
5-2. آیا بازده سهام بر انتشار سیاست پولی تأثیر می گذارد؟
شکل 5. پاسخ ها: سطح قیمت، محصول، و اجزای هزینه های کل. یادداشت ها: خطوط تیره به پاسخ دینامیکی متغیرهای انتخاب شده به یک شوک سیاست پولی انبطاطی از سیستم های مختلف مربوط میشوند
جدول 6 تخمین های قانون بازخورد را گزارش میدهد.
جدول.7 برآوردها: پارامترهای رگرسیون ربط دهنده تولید و سطح قیمت به بازده سهام.
.6 نتیجه گیری
ترجمه کلمات کلیدی
ناهمسانی شرطی -
شناسایی -
سیاست های پولی -
بازده سهام -
بردار سازه رگرسیون خودکار -
کلمات کلیدی انگلیسی
Conditional heteroskedasticity,
Identification,
Monetary policy,
Stock return,
Structural vector autoregression,
ترجمه چکیده
این مقاله به صورت تجربی سه سؤال زیر را بررسی می کند: (i) آیا بازده سهام به شوک های سیاست پولی پاسخ می دهد؟ (ii) آیا بازده سهام مکانیسم انتقال سیاست پولی را تغییر میدهد؟ و (iii) آیا سیاست پولیِ سیستماتیک به بازده سهام واکنش نشان می دهد؟ بر خلاف تحقیقات تجربی موجود در مورد این موضوعات، ما از یک خودرگرسيون برداری ساختاری استفاده میکنیم که محدودیتهایی را که معمولا در مطالعات قبلی اعمال میشود، کنار میگذارد و شوکهای سیاست پولی را با استفاده از واریانس ناهمسانی مشروط نوآوری های ساختاری شناسایی میکند. با استفاده از این روش برای داده های ایالات متحده، دریافتیم که تعامل بین سیاست پولی و بازده سهام بسیار ضعیف تر از مطالعات تجربی پیشین است.
طبقه بندی JEL : C32 ,E44 ,E52 ,G12
ترجمه مقدمه
این مقاله بصورت تجربی سه سؤال زیر را با استفاده از داده های ماهانه ایالات متحده بررسی می کند: (i) آیا بازده سهام به شوک های سیاست پولی پاسخ می دهد؟ (ii) آیا بازده سهام مکانیسم انتقال سیاست پولی را تغییر میدهد؟ و (iii) آیا سیاست پولی سیستماتیک به بازده سهام واکنش نشان می دهد؟ با استفاده از یک استراتژی شناسایی انعطاف پذیر که محدودیت های شناسایی معمول را برطرف میکند، ما دریافتیم که تعامل بین سیاست پولی و بازده سهام بسیار ضعیف تر از مطالعات تجربی پیشین است.
وابستگی بین قیمت دارایی ها و سیاست پولی یک موضوع اصلی در اقتصاد مالی است، که در آن علاقه در پرتو آخرین بحران مالی جهانی برگرداند شده است. در میان جنبه های مختلف این وابستگی متقابل، پاسخگویی بازگشت سهام به شوکهای سیاست پولی در ادبیات تجربی توجه نسبتا بیشتری یافته است از سوالاتی که آیا بازده سهام برای انجام سیاست پولی اهمیت دارد یا خیر یا اینکه آیا بر مکانیزم انتشار آن تاثیر می گذارد. با توجه به ارتباط زیاد دو سوالی که اخیرا برای دانشگاهیان و سیاست گذاران صورت گرفته، این مقاله یک چارچوب تجربی را توسعه می دهد که اجازه می دهد آنها را به طور مشترک با سوال (I) بررسی کنند.
تحقیقات پیشین که برای اندازه گیری پاسخ بازده سهام به شوک های سیاست پولی تلاش کردند به طور کلی دریافتند که پس از گسترش سیاست های پولی پیش بینی نشده، بازده سهام به طور قابل توجهی افزایش مییابد. این ادبیات را می توان به دو رشته تقسیم کرد: مطالعات رویدادی، که بر روی رویکرد روایی برای جداسازی تغییرات خارجی و پیش بینی نشده در سیاست پولی تکیه می کنند، و آنهایی که بر اساس برآورد خودرگرسیون برداری ساختاری (SVAR) هستند. مطالعات رویداد به طور ضمنی فرض می کنند که شوک های مختلفی که بر اقتصاد تاثیر می گذارد به طور سیستماتیک در تاریخ های مشابه اطلاعیه های سیاسی رخ نمیدهد. بنابراین تاثیرات شوک های سیاست پولی را می توان با جمع آوری بسیاری از وقایع در تاریخ های مختلف شناسایی کرد. اگرچه هر رویداد ممکن است به صورت جداگانه توسط شوک های دیگر تحت تاثیر قرار گیرد (مانند Cook و Hahn، 1989؛ Kuttner، 2001؛ Bernanke and Kuttner، 2005).
از سوی دیگر، مطالعات مبتنی بر SVAR برخی محدودیت های استثنا کردن را که مانع تعامل متغیرهای اقتصادی می شود به طریقی که لزوما با داده ها سازگار نیست اعمال میکند. این محدودیت ها می توانند دو نوع باشند: آنهایی که شاخص سیاست را تعریف می کنند و آنهایی که شیوه هایی را که در آن شوکهای سیاست پولی پخش می شوند، را تعیین میکنند. با توجه به اولی، مطالعات SVAR، نرخ های صندوق فدرال را به طور مرتب به عنوان نشانگر مربوط و منحصر به فرد سیاست پولی ایالات متحده تعریف میکنند. در مورد دوم، دو روش متفاوت در ادبیات یافت می شود: یکی طرح بازگشتی است که فرض میکند نرخ صندوق فدرال با توجه به بازده سهام پیش بینی شده است(به عنوان مثال Thorbecke، 1997؛ Pateis، 1997؛ Bernanke and Kuttner، 2005؛ و Gilchrist و همکاران، 2009)، و یک طرح همزمان، که اجازه تعامل همزمان بین این دو متغیر را میدهد اما تعاملات آنها را با متغیرهای اقتصادی باقیمانده محدود میکند (به عنوان مثال Bjørnland و Leitemo، 2009). تحت این فرض که شوک های ساختاری به صورت واریانس ناهمسان شرطی هستند، هیچ کدام از این طرح های شناسایی قابل آزمون نیست.
در این مقاله، وابستگی متقابل بین بازده سهام و سیاست پولی را ارزیابی می کنیم با استفاده از روش شناسی که مفروضات شناسایی را که معمولا در مطالعات قبلی مورد استفاده قرار می گیرد، کنار میگذارد. در عوض، شوک های سیاست پولی و اثرات آنها با استفاده از واریانس ناهمسانی شرطی نوآوریها به متغیرهایی که در SVAR تعریف می شوند شناسایی می شوند همانند در Normandin و Phaneuf (2004) و Bouakez و Normandin (2010). وجود واریانس ناهمسانی شرطی در سری زمانی اقتصاد کلان که ذبه طور معمول در کار تجربی تاثیر سیاست پولی بر بازده سهام استفاده شده، توسط چندین مطالعه موجود مستند شده است . ایده این رویکرد این است که تغییرات زمانی در نوسانات شرطی نوآوری های ساختاری، اطلاعات اضافی را فراهم میکند که امکان شناسایی پارامترهای بیشتر را فراهم میآورد (نسبت به مورد واریانس ناهمسانی متعارف). در نتیجه هیچ محدودیت های دلخواهی نیاز نیست که بر تعاملات همزمان بین ابزارهای سیاست و متغیرهای مورد نظر اعمال شود، بنابراین نشانگر سیاست و مکانیزم انتشار شوکها را بدون محدودیت قرار میدهد. جالب توجه است که سیستم انعطاف پذیر تخمین زده شده موجود در این مقاله آشیانه ای است، و از این رو اجازه آزمون مشخصات مختلف ارائه شده در مطالعات SVAR موجود را میدهد. این به نوبه خود ما را قادر می سازد تا عواقب تحمیل محدودیت های شناسایی ضد عرفی را ارزیابی کرده و میزان رضایت آنها از نتایج تعیین شده را تعیین کنیم.
ما با نشان دادن این که محدودیت های شناسایی معمولا در ادبیات مورد استفاده قرار نمی گیرند، از داده ها پشتیبانی نمی شود شروع میکنیم و اینکه پیامدهای آنها در مورد پویایی تولید و سطح قیمت در مقابله با باورهای پذیرفته شده در مورد تاثیرات شوک های سیاست پولی متفاوت است. به عنوان مثال، یک شتابزدگی پولی شگفت انگیز موجب کاهش تولید در طی شش ماه اول پس از شوک و کاهش قیمت طی 24 ماه میشود. در مقابل، سیستم انعطاف پذیر نشان می دهد که گسترش پولی پیش بینی نشده باعث اثر مثبت و گوژ شکل بر تولید و افزایش تدریجی سطح قیمت ها شده، به طوری که هیچ پازل قیمتی وجود دارد.
سپس به بررسی رابطه بین بازده سهام و سیاست پولی می پردازیم. ما متوجه شدیم که کنار گذاشتن محدودیت های شناخته شده معمولا استفاده شده و به ویژه آنهایی که مربوط به انتخاب شاخص سیاست هستند، واکنش بازده سهام که تاثیر منفی دارد را نتیجه میدهد اما در تمام افق ها از لحاظ آماری کم اهمیت است. بصورت مهم ما نشان می دهیم که این عدم پاسخگویی ناشی از جمع کردن سهام فردی به یک مجموعه گسترده نیست. این نتیجه گیج کننده است با توجه به اینکه مدل های نظری استاندارد نشان می دهند که قیمت دارایی ها و در نتیجه بازده سهام، پس از گسترش سیاست های پولی افزایش مییابد، با توجه به افزایش جریان های نقدی پیش بینی شده شرکت در آینده و کاهش میزانی که در آن جریان های نقدی تنزیل میشوند. بنابراین، به نظر می رسد که در حالی که روش شناسی ما برخی ناهنجاری های مربوط به پاسخ تولید و سطح قیمت را حل میکند، پازل جدیدی را برای واکنش بازار سهام به شوک های سیاست پولی کشف میکند.
تجزیه و تحلیل ما همچنین نشان می دهد که قیمت دارایی نقش کمی در مکانیزم انتقال سیاست پولی بازی می-کند. ما این نتیجه را با پاسخهای نامقید کل اقتصادکلان با پاسخ های محاسبه شده توسط تعطیل کردن همه تعاملات همزمان و پویا بین بازده سهام و سایر متغیرها در سیستم مقایسه میکنیم. به طور خاص، ما متوجه می شویم که پاسخ های نامقید تولید، مصرف، سرمایه گذاری و سطح قیمت تقریبا با آنهایی که از یک سیستم به دست آمده که در آن بازده سهام با هر متغیر دیگری تعامل ندارد یکسان است. این نتیجه در تضاد با عقل متعارف است که قیمت دارایی بر مصرف از طریق کانال ثروت، و سرمایه گذاری از طریق اثر Q توبین (سود انتظاری بیشتر) و یک کانال اعتباری (بهبود در ترازنامه شرکت ها) تأثیر میگذارد.
در نهایت شواهد کمی وجود دارد که بازده سهام تاثیر مستقیمی فراتر از اثرات آنها بر شاخص های اقتصاد کلان متداول، یعنی تولید و سطح قیمت، بر سیاست پولی ایالات متحده دارد. برآورد پارامترها قانون بازخورد مقامات پولی نشان می دهد که شاخص سیاست، تغییرات جاری و عقب افتاده در بازده سهام را به طور قابل توجهی تحت تاثیر قرار نمیدهد. این نشان میدهد که بازده سهام حاوی اطلاعات مربوطهای (برای سیاست پولی) که قبلا در شاخصهای اقتصاد کلان معمولی موجود نبوده است، نیست.
مقاله ما با به کار Rigobon و ساک (2003، 2004)، مرتبط است، که فرض می کنند که نوسانات غیرشرطیِ نوآوری های ساختاری، در بین رژیم های پیشین انتخاب شده تغییر میکنند . دو تفاوت مهم، رویکرد ما را از آنها متمایز می کنند. اول، در کار آنها، روابط بین قیمت سهام و سیاست پولی به صورت متوالی از دو تعریف مجزا از رژیم ها تحلیل می شود. از یک طرف، پاسخ تأثیر قیمت سهام به شوک سیاست پولی با فرض اینکه این شوک در روزهای نشست کمیته بازاریابی فدرال و گواهس شهروندان کنگره در مورد سیاست پولی نیمسالانه رئیس جمهور بزرگتر است، در حالی که انحراف از نوآوری در بازار سهام ثابت باقی میماند، تحلیل می شود. دوم، تعاریف Rigobon-Sack از رژیم های مختلف نیاز به استفاده از داده های با فرکانس بالا دارد. این به نوبه خود مانع تجزیه و تحلیل نقش بازده دارایی ها در مکانیسم انتشار سیاست های پولی می شود، چرا که داده های تولید و سطح قیمت در فرکانس های بالا در دسترس نیست. در مقابل، روش ما را می توان به داده های ماهانه استفاده کرد، که برای آن معیارهای خروجی و سطح قیمت وجود دارد.
این مقاله به شرح زیر سازماندهی شده است. بخش 2 سیستم انعطاف پذیر و مشخصات جایگزین محبوب را ارائه می دهد. بخش 3 روش تجربی برای شناسایی شوک های سیاست پولی و برآورد سیستم را توضیح می دهد. بخش 4 برخی نتایج اولیه را گزارش می دهد. بخش 5 وابستگی متقابل بین بازده سهام و سیاست پولی را بررسی می کند. بخش 6 نتیجه گیری است.