دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 60875
ترجمه فارسی عنوان مقاله

هوش هیجانی، شدت عاطفه و سازگاری اجتماعی

عنوان انگلیسی
Emotional intelligence, affect intensity, and social adjustment ☆
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
60875 2004 10 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Personality and Individual Differences, Volume 37, Issue 3, August 2004, Pages 533–542

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده

کلمات کلیدی

1- مقدمه

2- روش

2.1- شركت كنندگان

2.2- پرسشنامه

3- نتایج

جدول 1- ارتباط درونی بین AIM، عملکرد و اقدامات سنجشی خود گزارش دهی EI و سازگاری اجتماعی

جدول 2- مدل نهایی تجزیه و تحلیل رگرسیون گام به گام برای متغیرهای پیش بینی تاثیر اندازه گیری شدت  

4- بحث

جدول 3- ارتباطات سنجش حالات روانی در عملکرد و خود گزارش هوش هیجانی، AIM، جنبه های EI و سازگاری اجتماعی
ترجمه کلمات کلیدی
هوش هیجانی؛ دانش احساسات؛ شدت عاطفه ؛ سازگاری اجتماعی
کلمات کلیدی انگلیسی
Emotional intelligence; Emotion knowledge; Affect intensity; Social adjustment
ترجمه چکیده
این مقاله با مفهوم هوش هیجانی () (EIسالوی و مایر، 1990) سر و کار دارد که هدف اصلی ان بررسی ادعای ادراک هیجان است. ادراک هیجان در نتیجه دقت در قدرت بصیرت حالات روانی احساس حاد و عادی دیگران اعمال می شود. از یک طرف درک دقیق احساسات دیگران باید با واکنش پذیری شدید در محرکهای محیطی و از سوی دیگر با سازگاری اجتماعی مرتبط باشد. همانطور که EI از طریق دو عامل عملکرد و خودگزارشی بررسی شد، پس در ارتباط با این مفاهیم هم بررسی می شود. این تجزیه و تحلیل بر اساس 282 پاسخ دهنده استوار بود و نشان داد که ادراک هیجان مربوط به دقت بیشتر در ارزیابی شرایط روانی است که توسط دیگران تجربه شده است. نتایج دیگر نشان می دهند که EI ممکن است تا حدی به عنوان واکنش پذیری عاطفی تفسیر شود. یافته های دیگر نشان دادند که سازگاری اجتماعی موفق مربوط به درک دقیقتر تغییرات در خلق و خوی دیگران است و این فرضیه را تقویت می کند که درک احساسات برای سازگاری در سطح اجتماعی ضروری است.
ترجمه مقدمه
مفهوم هوش هیجانی EI)) که توسط سالوی و مایر (1990) معرفی شده است همراه با تاکید اخیر بر ویژگی های بین شخصی احساسات پدید آمده است (به عنوان مثال، کامپوس، کامپوس و بارت، 1989؛ اکمن، 1992؛ فریجا و مسکوئیتا، 1994). با توجه به بینش اجتماعی-کاربردی، نشانه های هیجانی از لحاظ اجتماعی با اطلاعاتی مرتبط هستند که استفاده بالقوه از درک چگونگی تعامل موفقیت آمیز در تعامل با دیگران است (کلتنر و کرینگ، 1998). از آنجا که EI به عنوان توانایی شناسایی، پردازش و مدیریت احساسات فرد و دیگران تعریف می شود (مایر، کاروسو و سالوی، 2000)، این توانایی باید در فرآیندهای اساسی ادراک علائم عاطفی و سازگاری با موقعیت های مختلف ماهیت احساسی و اجتماعی بررسی شود. این مقاله در مورد EI است و هدف اصلی ان بررسی ادعایی است که ادراک هیجان را هم شامل شود. از یک طرف اهداف دیگر این مطالعه بررسی EI در رابطه با واکنش پذیری شدید محرکهای عاطفی و از سوی دیگر سازگاری اجتماعی است. ادراک هیجان باید هم با واکنش پذیری و هم با سازگاری اجتماعی مربوط باشد. به عقیده ما توانایی دقیق درک اطلاعات شخصیت عاطفی باید مربوط به واکنش پذیری شدید محرک های محیطی باشد، اگر چه تعریف EI توسط مایر و همکاران (2000) چنین زمینه ای را شامل نمی شود. هر چند تعریف آنها دلالت بر وضعیت این نوع در فرضیه ای دارد که طبق آن EI شامل ثبت و توجه به نشانه های عاطفی به منظور استخراج اطلاعات ذاتی به محرکها است. بنابراین ما اقدام به آزمایش فرضیه ای کردیم که بواسطه آن EI مربوط به وضعیت تجربه شدیدتر موثر بر پاسخ به محرک های عاطفی و کاربردی بمنظور تاثیر شدت اندازه گیری است (:AIM لارسن، دینر و امونس، 1986). توانایی تفسیر دقیق احساسات دیگران باید بیشتر در جهت کمک به فرصت های بالقوه برای تعامل و حفظ روابط اجتماعی باشد. در مطالعات قبلی دریافتیم که افراد زیادی در EI تنهایی کمتری را تجربه کردند (شوبرگ و انگلبرگ، برای نشر ارائه شده است) و تعادل بهتری بین کار و خانواده/اوقات فراغت داشتند(شوبرگ، 2001a). در نتیجه مطالعات قبلی ما را به سمت انتظاراتی هدایت می کنند که درک دقیقی از شرایط عاطفی دیگران ارائه می کنند که تا حد زیادی به سازگاری اجتماعی مربوط می شود. لذا نوع صلاحیت عاطفی مرتبط با EI باید پیامدهایی برای توانایی دست یابی به زندگی اجتماعی متنوع تر و غنی تر داشته باشد. برای بررسی این ادعا که EI زیاد مستلزم توانایی دقیق تر برای تفسیر احساسات دیگران است، انواع مختلفی از داده ها جمع آوری شده اند. بررسی شرایط خلق و خو برای ارزیابی ارتباط با خلق و خوی شرکت کنندگان دیگر در وضعیت همزمان به دست آمد. اندازه گیری دقیق ادراک احساسات با بررسی چگونگی ارزیابی دقیق احساسات دیگران به دست آمد که با درجه بندی واقعی افراد موردنظر در ارتباط بود. این ارتباط اندازه گیری عملکرد با توجه به ادراک هیجان است. در مطالعات انها، مایر و سالوی از اندازه گیری عملکرد به دست آمده از طریق درک احساسات تجربه شده توسط افرادی که با روایات مختصر بیان شده و یا تصاویر نشان داده شده همراه بود استفاده کردند. این نوع از قضاوت ها با توجه به رتبه بندی اصل اجماع ارزیابی می شوند، به این معنی که این رتبه بندیها در اشاره به پاسخ های شایع در نمونه های کل ارزیابی می شوند. در مطالعه حاضر ما از همان نوع از اندازه گیری عملکرد به عنوان نوع اصل ارائه شده توسط سالوی و مایر استفاده می کنیم. وظایفی در اختیار پاسخ دهندگان گذاشته شد تا محدوده ای را که هر یک از این شخصیتها در توضیحات بخشهای مسائل اجتماعی احساسات مختلف تجربه کرده اند مشخص کنند. بنابراین وظیفه عملکرد نوعی اندازه گیری دانش احساسات و یا توانایی برای تشخیص احساسات بر اساس اعتقادات در مورد واکنش هایی بود که به احتمال زیاد تحت شرایط مشخص استخراج می شود. این نوع دانش نمونه های عملکرد در مورد اعتقادات کلی در فرهنگ شخص در مورد واکنش های احساسی در بخشهای مسائل اجتماعی است. یکی دیگر از روش های رایج برای اندازه گیری هوش هیجانی (EI) به شدت با ارزیابی ابزار خود-گزارش متغیرهای شخصیت و منش همراه است (به عنوان مثال، باراون، 2000، گلمن، 1995؛ پتریدز و فارنهام، 2001؛ شات و همکاران، 1998). چنین ابزاری نوعی مقیاس طراحی شده توسط شات و همکاران(1998) است که با توجه به تحقیقات انجام شده توسط پتریدز و فارنهام (2000) ارائه شده است که شامل سنجش منطقی معتبر EI است. سایر ابزارها بر اساس ارتباط مشخصتر آنها برای درک احساسات مرتبط با EI یعنی آلکسی تایمیا، همدلی و پایداری عاطفی انتخاب شدند. این مفاهیم بسیار مشابه تعریف EI هستند و ما باید آنها را به عنوان رویه های EI در نظر بگیریم. وجود آلکسیتایمیا بر اساس منطقی استوار بود که بواسطه آن توانایی درک احساسات و هیجانات باید مانع ایجاد مشکلات با پردازش و توصیف احساسات باشد. در روش تدوین تیلور، باگبی و پارکر (1997)، فرض شده است که آلکسیتایمیا شامل ظرفیت ناقص برای ایجاد بازنمودهای ذهنی احساسات و برقراری ارتباط در مورد تجارب عاطفی است. در حالت مشابه زمانی که همدلی به عنوان پاسخدهی نیابتی به شخص دیگری بیان می شود (باتسون، 1987؛ کاتز، 1963)، باید نقشی در درک حالات روانی سایر مردم داشته باشد. همچنین مشخص شده است که همدلی نقش اساسی در تطبیق نیازهای محیطی برای حفظ روابط اجتماعی دارد (به عنوان مثال، باتسون، ترک، شاو،و کلاین، 1995؛ لانزتا و انگلیس، 1989؛ مک کالو، ورتینگتون و راشل، 1997؛ تانگنی، 1991) و به نظر می رسد که پاسخ دهی همدلانه تا حدودی بستگی به واکنش پذیری عاطفی دارد (آیزنبرگ و همکاران، 1994). ابزار خود ارزیابی آلکسیتایمیا به عنوانTAS-20 شناخته شده است (باگبی، پارکر و تیلور، 1994) و مشخص شده است که با سنجشهای خودگزارشی EI ارتباط دارد(تیلور و باگبی، 2000) و مشخص شده است که همدلی خود گزارشی با مقیاس MEIS درEI ارتباط دارد (به عنوان مثال، کیاروچی، چان و کوپاتی، 2000). ادراک هیجان باید از ظرفیت موجود برای مقابله با شرایط ناپایدار حالات روانی که ممکن است در پی بیاید بهره مند باشد (سالوی، بدل، دتویلر و مایر، 2000). بنابراین یکی از معیارهای ثبات عاطفی (هندریکس، هافستی و دی راد، 1999) شامل موارد مربوط به احساسات بود که استدلال شده است بخش مهمی از هوش هیجانی بشمار می رود (مایر و همکاران، 2000؛ مایر و سالوی، 1997؛ مایر، سالوی، گومبرک-کافمن و بلینی، 1991). بطور خلاصه اقدامات سنجشی توانایی ارزیابی حالات روانی سایر مردم را به منظور بررسی این نوع از ادراک هیجان در رابطه با عملکرد و معیارهای خودگزارش EI جمع آوری کردیم. ما AIM را در این فرض گنجاندیم که بر این اساس واکنش پذیری قوی در محرک های محیطی جزئی ضروری از ادراک هیجان است. مطالعه حاضر نیز بررسی می کند که آیا ادراک هیجان با سازگاری در سطح اجتماعی مربوط می شود یا خیر.
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  هوش هیجانی، شدت عاطفه و سازگاری اجتماعی

چکیده انگلیسی

The present paper deals with the concept of Emotional Intelligence (EI) (Salovey & Mayer, 1990) for the main purpose of investigating the claim that it involves emotion perception. Emotion perception was operationalized as accuracy in the judgment of others’ acute and habitual feeling states. An accurate perception of others’ emotions should be related to, on the one hand, heightened reactivity to environmental stimuli and, on the other hand, social adjustment. EI, as measured by both performance and self-report measures, was therefore investigated in relation to these concepts. The analysis was based on 282 respondents and showed that emotion perception was related to a greater accuracy in the assessment of mood as experienced by others. Results further suggest that EI may be construed, in part, as including emotional reactivity. Another finding was that successful social adjustment was related to a more accurate perception of variations in others’ mood, which strengthens the hypothesis that emotion perception is essential for adaptation on a social level.