دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 69983
ترجمه فارسی عنوان مقاله

برچسب‌های مربوط به اختلالات روانی و استیگما در جوانان

عنوان انگلیسی
Labeling of mental disorders and stigma in young people
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
69983 2011 9 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Social Science & Medicine, Volume 73, Issue 4, August 2011, Pages 498–506

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده

کلمات کلیدی

مقدمه

برچسب زدن و استیگما 

پیچیدگی ساختارِ استیگما 

استیگما و برچسب‌های بدون تردید

برچسب‌زنی به‌عنوان تسهیل‌کننده‌ای برای فرآیندِ امدادطلبی 

برچسب‌زنی به‌عنوان مهارکننده‌ای برای کمک‌طلبی (به‌واسطه‌ی استیگما)

ارائه دلایل برای این مطالعه

شیوه 

نمونه 

مصاحبه 

معیارها 

استفاده از برچسب 

استیگما 

معیارهای جمعیت‌شناسی و اجتماعی 

تحلیل داده‌ها 

استفاده از برچسب 

استیگما 

رابطه‌ی بین استفاده از برچسب و استیگما 

نتایج 

توزیع متغیرها 

همبستگی 

ارتباط بین استفاده از برچسب و مولفه‌های استیگما 

گفتگو

نقاط قوت و محدودیت‌های مطالعه 

مفاهیم 
ترجمه کلمات کلیدی
استرالیا؛ داغ ننگ؛ برچسب؛ اختلال روانی؛ نوجوانان؛ بزرگسالان جوان؛ کمک طلبی
کلمات کلیدی انگلیسی
Australia; Stigma; Label; Mental disorder; Adolescent; Young adult; Help-seeking
ترجمه چکیده
ابتلا به اختلالات روانی در جوانان بسیار شایع است و این در حالی است که بسیاری از مبتلایان به دنبال کمک نیستند. استفاده از برچسب‌هاي رواني برای توصیفِ اختلالات روانی با انتخاب‌های موثر و کمک‌طلبانه همراه است و در ابتکارات مربوط به افزایشِ آگاهی جامعه که برای بهبودِ فرآیندهای امدادطلبی طراحی شدند گنجانده می‌شود. باوجوداین، این برچسب‌ها ممکن است با باورهای انگ‌زنی همراه باشند و بنابر این مانع از فرآیندهای امدادطلبی می‌شوند: استفاده از برچسب‌های غیراختصاصی و بهداشت روانی ممکن است آسیب‌های کمتری به همراه داشته باشد. با استفاده از داده‌های به‌دست‌آمده از نظرسنجی تلفنی و ملی از 2802 استرالیایی بینِ سنینِ 12 تا 25 ساله، که در ژوئنِ سال 2006 تا آگوستِ 2006 آنجا شد، ارتباط بینِ برچسب‌زنی اختلالاتِ روانی و انگ‌زنی در جوانان را بررسی کردیم. استفاده از برچسب و باورهای انگ‌زنی و یا همان استیگما در پاسخ به نقاشی‌های مربوط به تجاربِ جوانان از دوران افسردگی، روانپریشی و یا جمعیت‌هراسی ارزیابی شدند. رگرسيون لجستيک به بررسی ارتباط بینِ طیفِ برچسب‌هایی که معمولا به کار می‌روند، ازجمله برچسب‌های روانی، و طیفِ اجزای انگ‌زنی پرداخت و بینِ استفاده از برچسب و اجزای انگ‌زنی مربوط به «استیگمای درک‌شده در دیگران»، «عدم تمایل به افشا» و در بیشتر موارد «فاصله‌ی اجتماعی» هیچگونه ارتباط معناداری وجود نداشت. بسیاری از برچسب‌های سلامتِ روانی به‌جای ضعیت دانستن فرد با بیمار بودنِ شخص در ارتباط بود و برچسب‌های روانی دقیق از بیشترین اندازه‌ی اثرات همراه بودند. باوجوداین، در رابطه با ویگنت‌ها مربوط به روان‌پرشی، به‌واسطه‌ی برچسب‌های «اسکیزوفرنی و یا روان‌پریشی»، «بیماری روانی» و «مشکلات روانشناختی» توانستیم مولفه‌ی خطرناک و یا غیرقابل‌پیش‌بینی را پیش‌بینی کنیم همچنین برچسبِ روانی دقیق حاکی از قوی‌ترین ارتباطات بود. در همه‌ی ویگنت‌ها، برچسب‌زنی‌های کلی با استیگما ارتباطی نداشتند و به‌ندرت با اثراتِ استیگمایی بالعکس همراه بودند. این یافته‌ها نشان می‌دهد که استفاده از برچسب‌های روانی درست توسط جوانان به‌ندرت با استیگما ارتباط دارند و ممکن است با کاهش ادراکاتِ مربوط به ضعف به جوانان کمک کنند. باوجوداین، آموزش جامعه که موجبِ ترویجِ برچسب‌زنی‌های درستِ روانی می‌شود باید با احتیاط همراه باشد و به باروهای مروبط به غیرقابل‌پیش‌بینی‌ و خطرناک بودن توجه کند.
ترجمه مقدمه
اختلالات روانی در جوانان بسیار شایع است که سالانه دست‌کم بر یک نفر از هر 4 تا 5 نفر را تاثیر می‌گذارد (Patel, Flisher, Hetrick, & McGorry، 2007) با این حال بسیاری از آنها به دنبال کمک نیستند (Slade, Johnston, Oakley Browne Andrews, & Whiteford، 2009). در فرآیندِ امدادطلبی، شناخت و برچسب‌زدنِ مشکلاتِ روانی بخشِ طبیعی به شمار می‌رود (Angel & Thoits, 1987; Biddle, Donovan, Sharp, & Gunnell, 2007; Vogel, Wester, Larson, & Wade, 2006). در حقیقت، شناسایی و برچسب‌زنی اختلالاتِ روانی تمرکز اصلی ابتکاراتِ مربوط به افزایشِ آگاهی جامعه از سلامت روانی را به خود اختصاص می‌دهند که به منظور تسهیل در فرآیندِ امدادطلبی و آمادگی برای درمان طراحی شدند (Dumesnil & Verger, 2009; Kelly, Jorm, & Wright, 2007). باوجوداین، استفاده از برچسب‌ها در حوزه‌ی سلامت روانی همچنان بحث‌برانگیز است. دهه‌هاست که درباره‌ی پتانسیل آنها در آسیب‌رسانی، به‌ویژ در ارتباط با ایجادِ نگرش‌های انگ‌زنی، گفتگو می‌شود (Gove, 1975; Jorm & Griffiths, 2008; Link, Cullen, Struening, Shrout, & et al, 1989; Pescosolido et al., 2010; Scheff, 1966).
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  برچسب‌های مربوط به اختلالات روانی و استیگما در جوانان

چکیده انگلیسی

Mental disorders are common in young people, yet many do not seek help. The use of psychiatric labels to describe mental disorders is associated with effective help-seeking choices, and is promoted in community awareness initiatives designed to improve help-seeking. However these labels may also be coupled with stigmatizing beliefs and therefore inhibit help-seeking: lay mental health or non-specific labels may be less harmful. We examined the association between labeling of mental disorders and stigma in youth using data from a national telephone survey of 2802 Australians aged 12–25 years conducted from June 2006 to August 2006. Label use and stigmatizing beliefs were assessed in response to vignettes of a young person experiencing depression, psychosis or social phobia. Logistic regressions examined the association between a range of labels commonly used, including psychiatric labels, and a range of stigma components. There were no significant associations between label use and the stigma components of “stigma perceived in others”, “reluctance to disclose” and for the most part “social distance”. Most mental health labels were associated with seeing the person as “sick” rather than “weak” and accurate psychiatric labels had the strongest effect sizes. However, for the psychosis vignette, the “dangerous/unpredictable” component was predicted by the labels “schizophrenia/psychosis”, “mental illness” and “psychological problem”, and the accurate psychiatric label showed the strongest association. For all vignettes, generic lay labels were not associated with stigma, but also rarely had a counter stigma effect. These findings suggest that the use of accurate psychiatric labels by young people is seldom associated with stigma and may assist young people by reducing perceptions of weakness. However, community education that promotes accurate labeling of psychosis should proceed with caution and address beliefs about dangerousness and unpredictability.