ترجمه فارسی عنوان مقاله
ریسک اعتباری بانکی بهینه در مقابل ریسک تحقق یافته و سیاست پولی
عنوان انگلیسی
Optimal versus realized bank credit risk and monetary policy ☆
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
41934 | 2015 | 18 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Journal of Financial Stability, Volume 16, February 2015, Pages 13–30
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
کلید واژه ها
1. مقدمه
2. تعیین ریسک اعتباری بهینه
2.1. معادله سودآوری و داراییهای ریسکی
2.2 مدل تجربی و تمایز بین کوتاهمدت و بلندمدت
3. دادهها و روش برآورد
3.1 دادهها
جدول شماره 1. تعریف متغیرها و منبع دادهها
جدول 2. خلاصه آماری.
جدول 3.1 ماتریس همبستگی نمونه کامل.
جدول 3.2 ماتریس همبستگی برای نمونه حاوی داده های وامهای قرضالحسنه و کنترلها.
4. نتایج برآورد ریسک اعتباری بهینه
4.1 نتایج برآورد پایه و استواری آنها
جدول شماره 4. ریسک اعتباری بهینه بانک: مشخصات پایه.’
جدول شماره 5. ریسک اعتباری بهینه بانکی: ریسک اندازهگیری شده با وامهای قرضالحسنه.
جدول شماره 6. ریسک اعتباری بهینه بانک: یک تحلیل حساسیت دیگر.
جدول شماره 7. ریسک اعتباری بهینه بانک: گروه های خاص بانکی.
جدول شماره 8. درصدها برای متغیرهای تقسیمبندی نمونه در جدول شماره 7.
جدول شماره 9. ریسک اعتباری بهینه بانک: مدلهای متغیر با زمان.
شکل شماره 2: نحوه تغییر ریسک اعتباری بهینه بانک در مقابل ریسک اعتباری میانگین بانکهای ورشکست شده.
شکل شماره 3: نحوه تغییر ریسک اعتباری بهینه بانک در مقابل ریسک اعتباری میانگین بر اساس وامهای قرضالحسنه.
5. ریسک اعتباری بهینه و محیط اقتصاد کلان
5.1 ملاحظات نظری
شکل شماره 4: نحوه تغییر ریسک اعتباری بهینه بانکهای بزرگ (کل دارایی> 90 درصد میانگین نمونه)
شکل شماره 5: نحوه تغییر ریسک اعتباری بهینه بانکهای کوچک (کل دارایی<50 درصد میانگین نمونه).
شکل شماره 6. ریسک اعتباری بهینه بانکهای با سرمایهگذاری قوی (سرمایه> 75٪ میانگین نمونه)
شکل شماره 7. ریسک اعتباری بهینه بانکهای با سرمایهگذاری ضعیف (سرمایه <25٪ میانگین نمونه)
جدول شماره 10. مدل های متغیر با زمان: گروه های خاص بانکی.
جدول شماره 11, آزمونهای ریشه واحد
5.2 تحلیل تجربی
جدول شماره 12. بردار همانباشتگی (همجوشی).
شکل 8: پایداری مدل سریهای زمانی. ملاحظات: قسمت بالای تصویر بزرگترین مقدار ویژه برآورد شده به صورت بازگشتی (خط پر رنگ) و بازه اطمینان آن (خطوط نقطهچین) را بر اساس گشتاور نمونه از کسری افزایشی از نمونه نشان میدهد
شکل 9: پاسخ ضربه داراییهای موزون شده بر حسب ریسک به یک شوک در داراییهای موزون شده بر حسب ریسک بهینه.
شکل 10 پاسخ ضربه داراییهای موزون شده بر حسب ریسک به شوک سیاست پولی.
شکل 11 پاسخ ضربه از داراییهای بهینه با ریسک به سیاست پولی
6. نتیجهگیری و ملاحظات سیاست پولی
کلید واژه ها
1. مقدمه
2. تعیین ریسک اعتباری بهینه
2.1. معادله سودآوری و داراییهای ریسکی
2.2 مدل تجربی و تمایز بین کوتاهمدت و بلندمدت
3. دادهها و روش برآورد
3.1 دادهها
جدول شماره 1. تعریف متغیرها و منبع دادهها
جدول 2. خلاصه آماری.
جدول 3.1 ماتریس همبستگی نمونه کامل.
جدول 3.2 ماتریس همبستگی برای نمونه حاوی داده های وامهای قرضالحسنه و کنترلها.
4. نتایج برآورد ریسک اعتباری بهینه
4.1 نتایج برآورد پایه و استواری آنها
جدول شماره 4. ریسک اعتباری بهینه بانک: مشخصات پایه.’
جدول شماره 5. ریسک اعتباری بهینه بانکی: ریسک اندازهگیری شده با وامهای قرضالحسنه.
جدول شماره 6. ریسک اعتباری بهینه بانک: یک تحلیل حساسیت دیگر.
جدول شماره 7. ریسک اعتباری بهینه بانک: گروه های خاص بانکی.
جدول شماره 8. درصدها برای متغیرهای تقسیمبندی نمونه در جدول شماره 7.
جدول شماره 9. ریسک اعتباری بهینه بانک: مدلهای متغیر با زمان.
شکل شماره 2: نحوه تغییر ریسک اعتباری بهینه بانک در مقابل ریسک اعتباری میانگین بانکهای ورشکست شده.
شکل شماره 3: نحوه تغییر ریسک اعتباری بهینه بانک در مقابل ریسک اعتباری میانگین بر اساس وامهای قرضالحسنه.
5. ریسک اعتباری بهینه و محیط اقتصاد کلان
5.1 ملاحظات نظری
شکل شماره 4: نحوه تغییر ریسک اعتباری بهینه بانکهای بزرگ (کل دارایی> 90 درصد میانگین نمونه)
شکل شماره 5: نحوه تغییر ریسک اعتباری بهینه بانکهای کوچک (کل دارایی<50 درصد میانگین نمونه).
شکل شماره 6. ریسک اعتباری بهینه بانکهای با سرمایهگذاری قوی (سرمایه> 75٪ میانگین نمونه)
شکل شماره 7. ریسک اعتباری بهینه بانکهای با سرمایهگذاری ضعیف (سرمایه <25٪ میانگین نمونه)
جدول شماره 10. مدل های متغیر با زمان: گروه های خاص بانکی.
جدول شماره 11, آزمونهای ریشه واحد
5.2 تحلیل تجربی
جدول شماره 12. بردار همانباشتگی (همجوشی).
شکل 8: پایداری مدل سریهای زمانی. ملاحظات: قسمت بالای تصویر بزرگترین مقدار ویژه برآورد شده به صورت بازگشتی (خط پر رنگ) و بازه اطمینان آن (خطوط نقطهچین) را بر اساس گشتاور نمونه از کسری افزایشی از نمونه نشان میدهد
شکل 9: پاسخ ضربه داراییهای موزون شده بر حسب ریسک به یک شوک در داراییهای موزون شده بر حسب ریسک بهینه.
شکل 10 پاسخ ضربه داراییهای موزون شده بر حسب ریسک به شوک سیاست پولی.
شکل 11 پاسخ ضربه از داراییهای بهینه با ریسک به سیاست پولی
6. نتیجهگیری و ملاحظات سیاست پولی
ترجمه کلمات کلیدی
بانک ها - ریسک اعتباری بهینه - به حداکثر رساندن سود - سیاست های پولی
کلمات کلیدی انگلیسی
G21; E5; C13; G01Banks; Optimal credit risk; Profit maximization; Monetary policy
ترجمه چکیده
در نظریه بانکداری استاندارد گفته میشود که یک سطح بهینه از ریسک اعتباری وجود دارد که بیشترین سود بانکی را در پی دارد. ما سطح بهینه داراییهای موزون شده بر حسب ریسک که بازده یک نمونه آماری کامل از بانکهای ایالات متحده در دوره زمانی سالهای 1996 تا 2011 را به حداکثر میرساند، شناسایی کردیم. و دریافتیم که این سطح بهینه برای بانکی در حد متوسط به صورت دورهای و بالاتر از ریسک اعتباری تحقق یافته در دورههای نسبتا پایدار با فرصتهای سودآوری بالا برای بانکها است اما در دورههای آشوب و بلوا به سرعت به زیر سطح تحقق یافته کاهش مییابد. ما این دورهای بودن را با کشف رابطه بین ریسک بانکی و سیاست پولی شرح دادیم. و نشان دادیم که اتخاذ سیاست پولی انقباضی در دوره ثبات که ریسک اعتباری بهینه بالاتر از ریسک اعتباری تحقق یافته است، شکاف بین آنها را افزایش میدهد. همچنین در نتیجه اتخاذ سیاست پولی انبساطی در دوره بد اقتصادی که ریسک تحقق یافته بالاتر از ریسک بهینه است نیز این شکاف افزایش مییابد.
ترجمه مقدمه
مدیران بانکی با اتخاذ تصمیمهای همراه با ریسک در مورد تبدیل تعهدات و بدهیها به دارایی سعی در کسب سود دارند. ولی با این حال اگر این ریسکها بیش از حد متعارف بوده و یا به ناگاه شرایط اقتصاد کلان دستخوش تغییر شود، زیان هنگفتی را برایشان به ارمغان خواهد آورد. این امر نشان میدهد که رابطه ریسک-بازده غیرخطی است و سطح ریسک اعتباری باید بهینه باشد. از این گذشته عدم تناسب ذاتی که بین دارایی و تعهدات (بدهی) در ترازنامه بانکی وجود دارد باعث بروز مشکل عدم انطباق زمانی میشود: یعنی بانک مجبور به تغییر تصمیم خود درباره ریسک بهینه در زمانهای مختلف میشود. با وجود نقش اساسی این ایده در همه مدلهای نظری ریسک و معوقات بانکی متاسفانه در ادبیات تجربی تحقیق تا حد زیادی از ایجاد تمایز بین ریسک اعتباری تحقق یافته و بهینه (تعادل) برای بانک در حد متوسط و در طول زمان غفلت شده است. لذا پیامدهای مهم ایجاد چنین تمایزی برای محیط پولی و اقتصاد کلان مورد مطالعه قرار نگرفته است. پس در این مقاله هدف ما این است که این نقیصه را برطرف سازیم.
در مدلهای نظری بانکداری فرض بر آن است که در شرایط وجود گزینههای متضاد، مخاطرات اخلاقی، و/یا قرارداد ناقص، بانک از بین داراییهای همراه با ریسک و آنهایی که ریسک کمتری دارند، انتخاب درست را انجام داده و بدهیها و تعهدات خود را به گونهای مدیریت میکند که بیشترین مقدار یا سود را برایش داشته باشد (جان و همکاران، 2000؛ آگور و دمرتزیس، 2012). بنابراین بانکها در محیط متغيری كه در اقتصاد کلان با آن مواجه هستند و اغلب مملو از عدم وجود اطلاعات کامل و امور قانونی و نظارتی متغیر است، سعی میکنند بهترین تصمیم را بگیرند. در این چارچوب رفتار متعادل بانک را میتوان با ایجاد شرایط بهینه برای عوامل دیگر (مانند مصرفکنندگان یا قانونگذاران) مقایسه کرد تا مطالعه روابط تعادل در حالت کلی آسانتر شود.
با این حال در عمل و در کوتاه مدت سطح تحقق یافته ریسک اعتباری با سطح بهینه آن برابر نیست. برای این اختلاف دلایل بسیاری میتوان برشمرد که شاید سه مورد از مهمترین آنها به این شرح باشد. اول اینکه بانکها نیز مانند هر شرکت دیگری میتوانند ناکارآمد باشند و همه ظرفیت عملیاتیشان را محقق نکنند. به این معنا، بانکها ممکن است موفق به انتخاب ترکیب یا سطح بهینهای از داراییهای ریسکی نشوند که این وضعیت در شرایط بیثبات اقتصادی تشدید هم میشود (برگر و همکاران، 1993). دوم، بخش بانکی معمولا به رفتار تودهوار شهره است که معمولا در هنگام تغییر برداشتها از محیط اقتصاد کلان در پشت سر بانکهای پیشرو حرکت میکند. مطالعه تاریخچه بحرانهای بانکی نشان میدهد که رفتار گفته شده میتواند عنصر مهمی در اتخاذ تصمیمهای غیر بهینه بانکها در هر دو حالت شرایط خوب و بد اقتصادی باشد (آچاریا و یورولمازر، 2007). سوم و شاید مهمترین دلیل عدم تطابق دقیق داراییها و بدهیها که در صنعت بانکداری کاملا طبیعی است، بر این نکته دلالت دارد که در سایه تحولات ناشی از رفتار سپردهگذاران در چارچوب کلاسیک دایاموند و دایبویگ (1983)، جیرهبندی اعتباری استیگلیتز و وایس (1981) و دیگر مکانیسمهای شناخته شده کیفیت ترازنامه بانکی میتواند به سرعت بدتر شود. بنابراین موقعیت بانکها چنین خواهد شد که در شرایط سعی میکنند ریسک انتخابیشان کمتر از ریسک اعتباری بهینه و در شرایط بد بالاتر از آن باشد. نتیجه هر دو حالت کسب بازده کمتر از بازده بهینه است.
ما برای مطالعه و شناسایی انحراف بین ریسک اعتباری تحقق یافته و بهینه محیط ساده تجربی را انتخاب کردیم. و فرض کردیم که سود بانکی به تصمیمهای ریسکی مدیران بانک بستگی دارد و قصد مدیران بیشینه کردن بازده داراییها (یا بازده حقوق صاحبان سهام) است. برای نیل به این هدف آنها به دنبال یافتن سطح بهینه برای ریسک اعتباری هستند. اگر مدیران تصمیم بگیرند که سطح ریسک خیلی کم باشد و حجم عمده داراییهای نقدی در پرتفویشان باقی بماند، سود بانکی بیشینه نخواهد شد. همچنین اگر مدیران ریسک بیش از حد نیز انجام دهند، یعنی وقتی با انباشت حجم عمدهای از وامهای معوق روبرو باشیم هم بازده بانکی کمتر از بهینه خواهد بود. بنابراين بهتر است سود به عنوان تابعي از ريسك به صورت منحنی U شکل معکوس توصيف شود.
یکی دیگر از مهمترین اجزای این محیط آن است که سطح بهینه ریسک اعتباری باید متغیر با زمان باشد. به عنوان مثال وضعیت اقتصادی در دوره 2001 تا 2007 را در نظر بگیرید. در این دوره برداشت از ثبات سیستم بانکی واقعا خوشبینانه بود و ریسک اعتباری درآمد بالایی داشت. که به این معنی است که ریسک اعتباری در دورههای پر رونق نسبتا بالا است. وقتی حباب مسکن ترکید، بانکها در موقعیت بسیار بدی قرار گرفتند چون زیان ناشی از وامهای معوق واقعا کمرشکن بود. از این گذشته مدیران نتوانستند سطح ریسک اعتباری را در کوتاهمدت تغییر داده و اصلاح کنند که دلیلش عدم تطابق تاریخ سررسید وامها بود. بنابراین در دورههای همراه با استرس، ریسک اعتباری بهینه باید کمتر از ریسک اعتباری واقعی در پورتفوی بانکهای متوسط باشد.
با تحلیل دادههای فصلی پنل برای تقریبا تمام بانکهای ایالات متحده (US) در طول دوره 1996 تا 2011 ما توانستیم سطح ریسک اعتباری بهینه متغیر با زمان را به صورت نسبت داراییهای موزون شده بر حسب ریسک به کل داراییها به دست آوریم. ما در واقع دریافتیم که بهینه سطح ریسک اعتباری برای یک بانک متوسط دارای حرکت دورهای است و پیش از ظهور بحران در سال 2006 به بالاترین سطح خود رسیده است. سطح ریسک اعتباری بهینه از سال 2007 به بعد به سرعت وخیمتر شد و سطح ریسک بانکها در دوره بحران بالاتر از سطح بهینه بود. این به صراحت نشان میدهد که چگونه انحراف بین ریسک اعتباری تحقق یافته و بهینه در اثر سه دلیل گفته شده در مطلب فوق بانکهای متوسط را مجبور به عملکردی کرد که خروجیاش کمتر از حالت بهینه بود.
این انحرافات پیامدهای جالبی برای محیط اقتصاد کلان و سیستم پولی به همراه داشت. مطالعه جدیدی که تعامل بین ریسک بانکی، سیاست پولی و اقتصاد کلان را بررسی کرده به این نتیجه رسیده است که توسعه پولی بانکها را مجبور میکند ریسک بیشتری کنند (یوانیدو و همکاران، 2014؛ دلسی و همکاران، 2011). تحلیل ما در مورد شناسایی قدرت این مکانیسم نیست که نامش کانال ریسکپذیری سیاست پولی است. بلکه هدفمان شناسایی رابطه بین شرایط اقتصاد کلان و شرایط پولی و انحرافات بین ریسک بهینه و ریسک واقعی تحقق یافته در پورتفوی بانک است. برای این منظور از مدل تصحیح خطای برداری (VECM) و دادههای سريهای زماني در مورد نرخ وجوه فدرال و مقدار میانه داراییهای موزون شده بر حسب ریسک در بانکهای ایالات متحده استفاده کردیم. یافتههای ما نشان داد که سیاست پولی بهینه از دیدگاه اقتصاد کلان انحراف بین ریسک اعتباری تحقق یافته و بهینه بانکها را افزایش میدهد و در نتیجه بانکها عملکردی نامتعادل و کمتر از بهینه خواهند داشت. در راستای همین یافتهها آگور و دمرتزیس (2013) یک مدل نظری ارائه کرده و خاطر نشان کردند که از آنجا که ریسک بانکی تقریبا ثابت است، سیاست پولی باید نرخ بهره را برای جلوگیری از ریسک مفرط پایین نگهدارد.
اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم در دورههای اقتصادی خوب، بانک فدرال انگیزه دارد نرخ بهره را افزایش دهد. ما در این مطالعه نشان دادیم در چنین دورههایی که سطح بهینه ریسک اعتباری بالاتر از سطح ریسک تحقق یافته است، اتخاذ سیاست پولی انقباضی نه تنها موجب کاهش ریسک اعتباری تحقق یافته میشود (هم راستا با وجود کانال ریسکپذیری) بلکه سطح بهینه ریسک اعتباری را نیز افزایش میدهد. به طور مشابه، در دوره عدم ثبات در بخش بانکداری که در آن سطح بهینه ریسک اعتباری پایینتر از ریسک تحقق یافته است نیز نشان دادیم که توسعه پولی ریسک اعتباری تحقق یافته را افزایش و سطح بهینه ریسک اعتباری را کاهش میدهد. بنابراین در هر دو دوره خوب و بد، گزینههای اتخاذ سیاستهای پولی «بهینه» توسط بانک فدرال برای هموارسازی چرخه کسب و کار موجب خارج شدن سطح ریسک اعتباری از تعادل میشود. ما معتقدیم که این یافتهها دارای پیامدهای مهمی هم برای هدایت سیاست پولی و هم مقررات حسابرسی بانکها میباشد.
ادامه مقاله به شرح زیر است. بخش 2 مدل تجربی به کار رفته برای برآورد سطح بهینه ریسک اعتباری بر اساس ملاحظات نظری خاص را توضیح میدهد. بخش 3 درباره مجموعه دادهها و روش برآورد بحث میکند. بخش 4 نتایج تجربی برآورد ریسک اعتباری بهینه را ارائه میدهد. بخش 5 روابط اقتصاد کلان بین سطح بهینه ریسک اعتباری، ریسک اعتباری تحقق یافته و شرایط پولی را بررسی میکند. بخش 6 هم با نتیجهگیری از مقاله به پایان میرسد.