ترجمه فارسی عنوان مقاله
تاثیر اهرم و نقدینگی بر روی درآمد و مدیریت سرمایه:شواهدی بر بانک های تجاری ایالات متحده
عنوان انگلیسی
The effect of leverage and liquidity on earnings and capital management: Evidence from U.S. commercial banks
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
80073 | 2016 | 24 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : International Review of Economics & Finance, Volume 43, May 2016, Pages 35–58
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
کلمه های کلیدی
.1 مقدمه
.2 بررسی کارهای قبلی
2.1مدیریت سرمایه CM
2.2. مدیریت درآمد EM
.3 اثرات اهرم و نقدینگی بر روی درآمد و مدیریت سرمایه
جدول 1: تعریف متغیرها
.3.1 اهرم و درآمد و مدیریت سرمایه
.3.2نقدینگی و درآمد و مدیریت سرمایه
3.3 یافته های بحران مالی 2008-2009 و رفتارهای مدیریت سرمایه و درآمد
جدول 2: برآورد LLP
جدول 3: سری زمانی متغیرها-1999 تا 2013
شکل 1:کل دارایی در نمونه ی ما و تمام بانک ها در آمریکا. واحد بر حسب میلیون USD می باشد.
شکل 2:میانه و میانگین متغیرهای مستقل. واحد بر حسب USD است.
.4 روش تحقیق
4.1 نمایه هایی برای درآمد و مدیریت سرمایه
شکل 3: میانگین و میانه ی متغیرهای وابسته. واحدها بر حسب میلیون USD است.
جدول 4: آمارهای توصیفی برای تمام متغیرها
4.2 معیارهای LLP غیر نرمال برای مدیریت درآمد
4.3 اثرات اهرم و نسبت های نقدینگی بر روی درآمد و مدیریت های سرمایه
جدول 5: ماتریس همبستگی
جدول 6 . نتایج رگرسیون اثرات ثابت برای کل نمونه ها
جدول 7: نتایج رگرسیون اثرات ثابت قبل و بعد از بحران مالی
جدول 8: خلاصه ای از نتایج رگرسیون اثرات ثابت برای زیر نمونه های قبل و بعد از بحران های مالی
.5 داده و انتخاب نمونه
5.1مقادیر سالانه ی متغیر وابسته ی LLP، NCO و AbLLP
5.2 مقادیر سالانه برای متغیرهای مستقل- اهرم و نسبت های نقدینگی
6 نتایج رگرسیون
6.1 کل نمونه
6.2 رگرسیون های قبل و بعد از بحران مالی
جدول 9: نتایج رگرسیون اثرات ثابت برای زیر نمونه هایی با اهرم های بالا در مقابل پایین
جدول 10: نتایج رگرسیون اثرات ثابت برای زیر مجموعه ها با نقدینگی بالا در مقابل کم
جدول 11:خلاصه ی نتایج اثرات ثابت برای زیر نمونه ها با اهرم بالا و کم و نقدینگی
6.3 بانک ها با اهرم های مالی زیاد در مقابل کم
6.4 بانک ها با نقدینگی بالا در مقابل کم
6.5 تفاوت های موجود در LLP,NCO,AbLLP در میان اهرم و کلاس های نقدینگی بانک ها
6.6 تست پایداری
7.نتایج
ترجمه کلمات کلیدی
قدرت نفوذ؛ نقدینگی؛تامین زیان وام غیر طبیعی - مدیریت سود - مدیریت سرمایه
کلمات کلیدی انگلیسی
G01; G21; G28; M41Leverage; Liquidity; Abnormal loan loss provision; Earnings management; Capital management
ترجمه چکیده
تحقیقات قبلی نشان داده است که شرکت ها می توانند درآمد خود را ازطریق حسابداری بانکی و نظارت بر جرائم فعلی و هزینه های جانبی مدیریت کنند و از آن به عنوان وسیله ای برای صاف کردن درآمد در طول زمان بهره برداری می شود. برخی از شواهد نشان داده است که مدیریت تهاجمی درآمد در قالب اهرم های بالاتر منجر به مدیریت تهاجمی سرمایه در قالب نقدینگی پایین تر می شود. مدیریت درآمد از طریق بانک ها از طریق اجرای تعهدات پرداخت در قالب رفتارهای پرداخت وام محقق می شود: خسارت وام و خسارت خالص ناشی از وام. تغییرات نظارتی بیان شده در قرداد بازل 3 بر اساس نیازمندی به اهرم و شرایط نقدینگی تضمین شده بوده است و می تواند بر روی درآمد و مدیریت سرمایه تاثیر داشته باشد.
این مطالعه سعی در بررسی اثرات اهرم و نقدینگی بر روی رفتار درآمد و مدیریت سرمایه در بانک های تجاری آمریکا از 1999 تا 2013 دارد. در صورتی که مدیریت درآمد تهاجمی منجر به ایجاد سیاست های تهاجمی و نقدینگی شود، انتظار داریم که رابطه ی منفی بین معیارهای مدیریت درآمد و سرمایه و همچنین مدیریت درآمد و نقدینگی وجود داشته باشد. ما نشان داده ایم که معیارهای مدیریت سرمایه و درآمد به طور پیوسته رابطه ی مثبتی با نسبت های سرمایه دارد و رابطه منفی قابل توجهی با نسبت های نقدینگی دارد. این نتایج نشان می دهد که باید مقرراتی برای همه ی فرم های رفتاری مدیریت تهاجمی تنظیم شود. در دوره ی پس از بحران، نتایج ما نشان می دهد که مقررات بیشتری باید برای نظارت تعیین شود که نشان می دهد بانک ها با درآمد کمتر از دخالت در امور مدیریت درآمد آنها توسط مقررات ممانعت می کنند
ترجمه مقدمه
شواهد قابل توجه نشان می دهد که مدیران باید از روش های مدیریت درآمد به منظور صاف کردن درآمد در طول زمان یا بالا بردن درآمد قبلی خود در رویدادهای تامین سهام مالی اقدام کنند. Gao and Shreves (2002); Cohen, Dey, and Lys (2004); Cheng and Warfield (2005), and Bergstresser and Philippon (2006) همگی دریافته اند که استفاده از توافق نامه های مجاز و روش های مدیریت درآمد در شرکت برای جبران خسارت های مدیریت با ارزش سهام بیشتر رایج است. زمانی که مدیریت درآمد تهاجمی می شود، مدیران و شرکت می توانند تقلب های مدنی انجام دهند. رفتار مدیریت تهاجمی را می توان با سایر شیوه های مدیریت تهاجمی سرمایه در شرکت یا ساختار مالی آن در ارتباط باشد.
شرکت های غیر مالی می تواند درآمد را از طریق مدیریت جرائم یا مدیریت هزینه های واقعی، مدیریت کنند. مدیریت جرائم در برگیرنده ی انتخاب های حسابداری در زمان شناخت درآمد و هزینه هاست که می توان به کمک برخی از معیارها آن را اندازه گیری کرد، در مطالعه ای جونز میزان کاهش دستمزد توسط شرکت های تشریفاتی به نفع محدودیت های تعرفه ای در واردات خارجی را بررسی کرده است. شرکتها می توانند درآمد خود را از طریق فعالیت های واقعی مانند تحقیق و توسعه در تلاش برای تولید سطح درآمد مطلوب خود مدیریت کنند.
مدیریت درآمد تهاجمی مربوط به روش های مدیریت تهاجمی در سایر سیاست های شرکت است که در برگیرنده های اهرم و مدیریت سرمایه کاری است. سیاست اهرم تهاجمی نشان دهنده ی درجه بالاتری از اهرم های مالی و سیاست سرمایه کاری است که نشان دهنده ی سطح پایین تری از دارای های نقدی است. در این مورد، رابطه ی مثبت بین اهرم و مدیریت درآمد قابل مشاهده است و رابطه ی منفی بین نقدینگی و معیارهای مدیریت درآمد مشاهده شده است.
مدیران بانک انگیزه های مشابهی برای مدیریت درآمد به عنوان شرکت های غیر مالی با برخی از نیازهای خود برای تولید و رشد درآمدهای سازگار دارند که به طور پیوسته تحت نظارت تحلیل گران است. فرآیند های نظارتی در بانک محدودیت ها و انگیزه های بیشتری برای مدیریت درآمد به کار می گیرند. بحران مالی و دخالت های سنتی بانک ها در دوره ی بحران، باعث تغییر جهت فعالیت های بانکی می شود و انگیزه ی انها برای تغییر محدودیت ها را جهت گیری می کند.
به جای مدیریت درآمد از طریق تعهدات اختیاری، بانک می تواند درآمد خود را از طریق تخمین زیان های وام یا زمان پرداخت وام مدیریت کند. این دو مورد تعهدی برای بانک عبارتند از: خسارت وام LLP و خسارت های خالص NCO. زیان وام سعی در برآورد کردن زیان های آتی دارد که از وام های قرضه رنج می برد. زیان وام برای بانک های تجاری نسبتا بالاست، بنابراین تاثیر قابل توجهی بر روی درآمد بانک و سرمایه های منظم آن دارد. در اصل، هدف زیان های وام تنظیم ذخایر وام بانکی است که سعی در انعکاس ضررهای احتمالی در ارواق قرضه دارد. زیان های خالص در نتیجه ی وام های غیر قابل قبول است. حسابداری و ارزیابی برای هر کدام از اقدام تعهدی در بانک ها در اختیار همگان قرار دارد.
تحقیقاتی مختلف سعی در تجزیه و تحلیل کردن میزان بدهی وام و زیان های خالص آن در بانک های تجاری آمریکا تا 1989 داشته اند که آن نسبت سرمایه به هزینه های مدیریت سرمایه بررسی شده است. زیان های خالص از مخارج زیان های مالی کسر می شود (ذخایر زیان وام= ذخایر زیان وام باقی مانده + تامین مالی وام- وام خالص). بنابراین بانک ها قادر به کاهش زیان های خالص خود به منظور افزایش سرمایه هستند. ذخایر زیان های وام باعث بهبود قابلیت برای جذب زیان بدون بهبود وضعیت های مالی و ناکارایی های مالی می شود. کاهش درآمد اثر مستقیم بر روی کاهش درآمدهای بانکی و صاحبان سهام دارد. از سوی دیگر، زیان های وام و الزامات سرمایه از طریق پوشش های ریسک اعتباری میسر می باشد.
بانک ها نیاز به تنظیم کردن زیان های وام به منظور بررسی زیان های مورد انتظار خود در پورتفیلوهای اعتباری دارد، در عین حال سرمایه های بانکی می تواند مولفه های غیر منتظره از زیان های مالی را تحت تاثیر خود قرار دهند. Bikker and Metzemakers (20050 نشان داده است که توافق عمومی بین ضررهای غیر منتظره تحت پوشش های سرمایه ی بانکی وجود داشته باشد، در حالی که زیان های منتظره باید تحت پوشش زیان های وام از طریق درآمدهای آتی باشد. مقررات آماری بانک را مجبور به تنظیم مقرراتی برای زیان های مورد انتظار میکند که در توسعهی پورتفیلو های اعتباری در طول زمان تعبیه شده است، این امر به بانک ها اجازه ی استفاده از ذخایر برای پوشش دادن زیان های تحقق یافته در زمان های بد می شود. بانک باید نگران هزینههای وام باشد تا زیان های احتمالی آن را تحت پوشش قرار دهد و بر روی تغییر درآمد در زیان های مالی تاثیر گذار است. حسن (2006) فرضیه هایی در مورد مدیریت سرمایه ارائه کرده است که باید از طریق زیان های مالی مدیریت شود. این فرضیات بر مبنای مفهوم استفاده ی مدیران بانکی از زیان های وام به منظور اجتناب از هزینه های مربوط به نقض الزامات سرمایه می باشد.
انجمن بازل در مورد نظارت بر بانکداری در توافق نامه ی بازل سوم، ذخایر احتمالی سرمایه های بانکی در اواخر 2010 و الزامات سرمایه از طریق افزایش الزامات سرمایه گذاری بانک و نقدینگی در 2013 بررسی هایی انجام داده است. علاوه بر این، کمیته ی بازل مقرر کرده است که بانک ها از فناوری های جدید استفاده کنند یا سیستم های داخلی خود را به منظور مدیریت ریسک نقدینگی ارتقا دهند یا هزینه های اهرم مالی خود را کاهش دهند که در هر دو صورت منجر به محدود شدن انعطاف پذیری عملیات و اثرات درآمد زایی آن می شود. به طور خاص، سرمایه گذاری های مشترک معمول بر روی سرمایه حداقل باید 7%، 8.5% و 10.5% درصد از ریسک دارایی های با ارزش تا سال 2018 باشد. این دو نسبت نقدینگی، پوشش نقدینگی و بودجه های پایدار خالص به منظور سرمایه گذاری بلند مدت و کوتاه مدت معرفی شده است. این مقررات باعث تغییر در میزان اهرم و سیاست های نقدینگی در بانک ها می شود. علاوه بر این، یک بانک با ضعف سرمایه گذاری می تواند باعث افزایش محدودیت های مقررات فدرال شود که نشان می دهد فرصت های مدیریت درآمد به حداقل رسیده است. در مقابل، یک بانک با سرمایه ی بهتر، کمتر این موقعیت را تجربه می کند و براحتی می تواند درامد خود را مدیریت کند.
مطالعه ی ما از داده های 124 بانک تجاری فعال در ایالات متحده با 1890 مشاهده از 1999 تا 2013 بهره گرفته است. با استفاده از داده های داده در بحران های مالی 2008-2009 می توان بررسی کرد که مدیریت درآمد در دوره ی بحران ضروری است که منجر به ایجاد مقرراتی برای کاهش یا حذف هزینه های تورم یا مدیریت درآمد در دوره ی بحران می شود.
بخش 2 در مورد کارهای مربوطه ی قبلی بحث می کند. در بخش 3 فرضیه های آزمون پذیر توسعه یافته است. بخش 4 در مورد روش های تحقیق و متغیرهای مورد استفاده بحث می کند. بخش 5 سعی در بررسی داده ها و نمونه های انتخاب شده دارد. در بخش 6 نیز نتایج تحقیق ارائه شدهاست و در بخش نهایی مقاله نتیجه گیری شده است.