ترجمه فارسی عنوان مقاله
رقابت در بازارهای بخش بندی شده: مدارک و شواهد جدید در مورد صنعت بانکداری آلمان با توجه به بحران مالی درجه دو
عنوان انگلیسی
Competition in fragmented markets: New evidence from the German banking industry in the light of the subprime crisis
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
18344 | 2013 | 12 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Journal of Banking & Finance, Volume 37, Issue 8, August 2013, Pages 2908–2919
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
۱. مقدمه
۲. معیارهای سنجش رقابت
۳. راهکار درآمد Rosse - Panzar
۳.۱. نظریهی اقتصادی بنیادی
۳.۲. تفسیر و تعیین ویژگیها به شکل نادرست در آمار H پانزار و روس
جدول 1: خلاصهی ویژگیها برای تفسیر آمار H. منبع: براساس یافته های بیکر و همکاران (2012)
۳. منابع مرتبط
۴. روش ارزیابی
۵. دادهها
۶. نتایج تجربی
۶.۱. متوسط درجهی رقابت در صنعت بانکداری آلمان
جدول ۲: نتایج ارزیابی کل نمونهی آزمایشی
جدول ۳. نتایج ارزیابی همراه با مدت زمان تعامل برای گروههایی که در اندازههای مختلفی هستند.
جدول ۴: نتایج ارزیابی همراه با شرایط تعامل برای بخشهای مختلف.
6.۲. تاثیر بخش بندی بر آمار ارزیابی شدهی H
جدول ۵: آمار ارزیابی شدهی H برای پیش و در حین وقوع بحران
۶.۳. جایگاه رقابتی و بحران درجه دوم
۷. نتیجه گیری
جدول 1A: مشاهدات مربوط به بخش و اندازه ها
جدول 2A: کشش های قیمت ارزیابی شده برای دوران پیش و حین بحران
۱. مقدمه
۲. معیارهای سنجش رقابت
۳. راهکار درآمد Rosse - Panzar
۳.۱. نظریهی اقتصادی بنیادی
۳.۲. تفسیر و تعیین ویژگیها به شکل نادرست در آمار H پانزار و روس
جدول 1: خلاصهی ویژگیها برای تفسیر آمار H. منبع: براساس یافته های بیکر و همکاران (2012)
۳. منابع مرتبط
۴. روش ارزیابی
۵. دادهها
۶. نتایج تجربی
۶.۱. متوسط درجهی رقابت در صنعت بانکداری آلمان
جدول ۲: نتایج ارزیابی کل نمونهی آزمایشی
جدول ۳. نتایج ارزیابی همراه با مدت زمان تعامل برای گروههایی که در اندازههای مختلفی هستند.
جدول ۴: نتایج ارزیابی همراه با شرایط تعامل برای بخشهای مختلف.
6.۲. تاثیر بخش بندی بر آمار ارزیابی شدهی H
جدول ۵: آمار ارزیابی شدهی H برای پیش و در حین وقوع بحران
۶.۳. جایگاه رقابتی و بحران درجه دوم
۷. نتیجه گیری
جدول 1A: مشاهدات مربوط به بخش و اندازه ها
جدول 2A: کشش های قیمت ارزیابی شده برای دوران پیش و حین بحران
ترجمه کلمات کلیدی
رقابت - صنعت بانکداری - ثبات مالی - شکست ناپذیر
کلمات کلیدی انگلیسی
Competition, Banking industry, Financial stability, Too-big-to-fail,
ترجمه چکیده
از بین همهی دولتهای عضو EU، آلمان دارای بزرگ ترین بازار بانکداری است. با این حال، همهی مؤسسات بانکداری آلمان با رقابتی شدید رو به رو نیستند. چون این صنعت بشدت بخش بندی شده است. تفکیک شدید سه محور بانکداری کنونی میتواند مانع رقابت شود و تاثیراتی منفی بر ثبات مالی داشته باشد. با استفاده از آزمایش درآمد Rosse – Panzar (P-R)، جایگاه ۱۸۸۸ بانک جهانی را بین سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۹ از لحاظ رقابت ارزیابی میکنیم. ما مدارکی مییابیم که نشان میدهند که اندازه گیری رقابت در یک کشور در سطح متوسط ضرورتا باعث ارزیابی معتبر بازارهای بخش بندی شده نمیشود. به علاوه، مدرک خاصی وجود ندارد که نشان دهد که اهداف خاص بانکهای تعاونی و پسانداز یا حمایت قانونی از این مؤسسات مانع رقابت یا تبعیض بر ضد بانکهای خصوصی میشود. بنابراین، تا وقتی که رابطهی بین رقابت و ثبات مالی نامشخص باشد، تاثیر کلی و هزینهها یا منافع اقدامات سیاسی تاثیرگذار بر ساختار بازار بانکداری آلمان حداقل نامشخص است.
ترجمه مقدمه
بحران مالی کنونی آشکارا اهمیت وجود یک سیستم مالی ثابت را برای رشد اقتصاد و رفاه نشان داده است. در این سیستم، بانکها نقشی کلیدی ایفا میکنند، چون آنها سپردههای کوتاه مدت را از خیلی از سرمایه گذاران کوچک جذب و به وام گیرندگان وامهای بلند مدت اعطاء میکنند. به علاوه، نقش بانکها به عنوان واسطه آنها را قادر ساخته تا نقدینگی را در اختیار سپرده گذاران قرار دهد، در عین حال، وام گیرندگان را از نیازهای مرتبط با نقدینگی سرمایه گذارانشان حفظ میکنند (دیاموند و دابویگ، ۱۹۸۳؛ دیموند و راجان، ۲۰۰۱). توانایی بانکها در ایجاد تنوع از طریق راه اندازی پروژههای مستقل مالی باعث کاهش هر چه بیشتر ناهماهنگی در اطلاعات و هزینههای ناشی از واگذاری میشود (دیاموند، ۱۹۸۴)؛ همچنین، بانکها میتوانند سرمایههای غیرقابل تقسیم، غیرنقد و پرخطر را به بدهیهای قابل تقسیم، نقد و (تقریبا) بیخطر تبدیل کنند. این گونه تغییرات نشان دهندهی مزیت واسطه گری مالی هستند. با این حال، این تغییرات ممکن است بانکها را در معرض خطر قرض بالا آوردن قرار دهد، به این معنی که احتمال ناکامی یک بانک ممکن است در صورت انجام یک پیش گویی ناگزیرساز، منجر به آغاز ناکامی و شکست شود. به علاوه، ناکامی یک بانک میتواند با ایجاد دلهره در بین سپرده گذاران و یا تاثیرگذاری بر روابط وام دهی بین بانکها بر کل سیستم بانکداری تاثیر منفی داشته باشد.
در این بستر، بانکهای بزرگ از اهمیت زیادی برخوردار هستند، چون ناکامی آنها میتواند خطرات قابل توجهی را برای دیگر نهادهای مالی و کل سیستم مالی ایجاد کند. بخصوص آنکه، ناکامی یک بانک بزرگ میتواند باعث آغاز بحرانی سیستماتیک شود که سیستم پولی و تولید واقعی را تحت تاثیر قرار میدهد (دیاموند و وایویگ، ۱۹۸۳؛ استرن و فلدمن، ۲۰۰۴). به منظور کسب اطمینان از ثبات مالی، مؤسساتی که «شکست ناپذیر» تلقی میشوند ممکن است به صورت مستقیم یا غیرمستقیم بوسیلهی ضمانتها یا یارانههای عمومی حفظ شوند، این مسئله در حین بحران درجه دو قابل مشاهده است.
احتمال انجام خطای بانکی مهم سیستماتیک بستگی به میزان رقابت در صنعت مالی دارد. براساس «فرضیهی ارزش اساسنامه»، بانکهایی که با رقابت کمتری رو به رو هستند میتوانند رانتهای انحصاری به دست آورند و به منظور حفظ آن رانتها در آینده، سرمایههای بیشتری را در اختیار داشته باشند. در نتیجه، افزایش رقابت باعث از بین رفتن آن رانتها و خطر کردن بیش از حد میشود (بسانکو و تاکور، ۱۹۹۳؛ بووت و گرینبام، ۱۹۹۳ و هلمن و همکاران، ۲۰۰۰)؛ در نتیجه، ثبات مالی کاهش مییابد. شکی نیست که (به منظور مشاهدهی بررسی دقیقتر، به آثار کارلتی وهارتمن، ۲۰۰۲؛ وایوز، ۲۰۱۰؛ خیمنز و همکاران، ۲۰۱۰ رجوع کنید). این نظریه بوسیلهی تعداد قابل توجهی از تحقیقات تجربی تایید میشود. به عنوان مثال، کیلی (۱۹۹۰) بازار بانکداری امریکا را تجزیه و تحلیل میکند و در مییابد که رقابت به شکلی منفی با توانایی پرداخت بدهیهای بانک و به شکلی مثبت با مشاهدهی خطر واقعی ورشکستگی در ارتباط است (که برای اسناد و گواهیهای بیمه نشدهی سپردهها به عنوان حق بیمههای خطرناک اندازه گیری میشود). او چنین نتیجهگیری میکند که کاهش ارزش اساسنامهها در اثر لیبرال سازی و ایجاد بینظمی باعث افزایش خطر کردن میشود. بنابراین، او چنین استدلال میکند که افزایش رقابت حداقل تاحدودی منجر به شکننده شدن بخش بانکداری میشود. به علاوه، بک و همکارانش (۲۰۰۶) دادههای بدست آمده از ۶۹ کشور را بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۷ارزیابی میکنند و با رسیدن به این نتیجه که سیستمهای بانکداری متمرکز کمتر احتمال دارد که با بحران سیستماتیک مواجه شوند، این دیدگاه را تایید میکنند.
در مقابل، بوید و دونیکول (۲۰۰۵) مدلی نظری ایجاد و ادعا میکنند که قدرت بازار به افزایش بهرهی وامها منجر و در مقابل، این مسئله باعث بوجود آمدن خطرهای اخلاقی میشود. بخصوص آنکه، کارآفرینان پروژههای پرخطرتری را انتخاب میکنند و بدین وسیله، وام بانکها کاهش مییابد، در عین حال، خطر ورشکستگی افزایش مییابد. با این حال، هر دو تحقیق مبتنی بر معیارهای ساختاری سنجش رقابت هستند، چون آنها رقابت را براساس معیارهای سنجش تمرکز (بک و همکاران، ۲۰۰۶) یا تعداد مؤسسات در بازار ارزیابی میکنند (بوید و دو نیکولو، ۲۰۰۵). در حقیقت، آن معیارها یک نمایندگی ضعیف برای رقابت هستند، چون آشکارا عملکرد بانکها را شرح نمیدهند؛ شافر (۱۹۸۲b) این مسئله را ذکر کرده و کلاسنز و لیون (۲۰۰۴) و اسچیک و همکاران (۲۰۰۹) آن را تایید کردهاند.
این نقیصه در سیستمهای بانکداری بخش بندی شدهی کشورهایی همچون آلمان یا امریکا مهمتر هستند، به گونهای که تعداد زیادی از مؤسسات در یک منطقه کار میکنند و رقبای کمی دارند. حتی ممکن است آن مؤسسات حقوقی انحصاری داشته باشند. در تحقیقاتی که از معیارهای سنجش ساختاری و نیز تحقیقاتی که از معیارهای سنجش غیرساختاری استفاده میشود و مبتنی بر متوسط مقدار رقابت در یک کشور هستند، این حقیقت هنوز کشف نشده است. بخصوص آنکه، از بازار بانکداری آلمان اغلب بخاطر قدیمی بودن و انجام بیش از حد معاملات بانکی توسط مقامات برای رقابت در کمیسیون اروپا و نیز بانکهای خصوصی بزرگ انتقاد میشود. بخصوص آنکه، بانکهای تعاونی و پسانداز - که به آنها در حوزههای قضایی دیگر، در بانکهای امین سپردهها و اتحادیههای اعتباری هم گفته میشود - اغلب از مبانی منطقهای یا مرزی در مورد مدلهای تجاری آنها استفاده میشود؛ این به این معنی است که یک منطقه، همچون شهر یا منطقهی اداری منحصر به مؤسسه ای است که به طور مستقیم (از طریق شبکهی شعبههایش) در حال رقابت با دیگر مؤسسات نیست، اما حداقل به طور غیرمستقیم در حال رقابت با دیگر نهادهای حامی مربوطه است، این کار از طریق ابزار دیگری همچون بانکداری الکترونیک انجام میگیرد (به منظور مشاهدهی توصیفی مختصر از بازار بانکداری آلمان، به آثار گیچر و استیل رجوع کنید، ۲۰۰۹). چنین ادعا میشود که مرزبندی منطقهای یا عدم تمایل احتمالی گروه بانکداری تعاونی و پسانداز برای به حداکثر رساندن سود - به غیر از حمایت قانونی قواعد حاکم بر ساختارهای مالکیت آنها - مانع بوجود آمدن وضعیت تعادل میشود؛ این مسئله تاثیراتی منفی بر بانکهای خصوصی دارد. در این بستر، باید اشاره کرد که بانکهای خصوصی بزرگ در حین بحران مالی درجه دو ضررهای سنگینی را متحمل شدند و دولت به طور نسبی از آنها حمایت کرد، در حالی که به نظر میرسید که بانکهای کوچک و متوسط تعاونی و پسانداز نقشی تثبیت کننده ایفا میکنند؛ این مشاهدات با فرضیهی ارزش اساسنامه همسو هستند.
پیروی از این منطق میتواند برای عوامل تصمیم گیرنده در امور سیاسی و سامان بخشی باعث بوجود آمدن تناقضاتی شود، چون آنها با تبادل احتمالی بین رقابت و ثبات مالی دست به گریبان هستند. با وجود آنکه بخاطر وجود مزایای رقابتی فرضی بانکهای تعاونی و پسانداز، ثبات مالی افزایش مییابد، اما این مسئله میتواند خطر کمک مالی دولت به نهادهای بزرگ خصوصی را افزایش دهد که از مضرات رقابتی رنج میبرند. در نتیجه، شاید این بانکها نتوانند به وسیلهی سرمایه، سپرهای مناسبی بسازند یا اینکه انگیزهی کافی برای انجام خطرهای بیش از حد را داشته باشند، این مسئله میتواند تاثیری منفی بر ثبات مالی داشته باشد.
هدف این مقاله ارزیابی میزان رقابت در صنعت بانکداری آلمان و نیز نشان دادن نقائص احتمالی در عرصهی رقابت است. برای رسیدن به این هدف، از جنبههای مختلف، منابع موجود را تکمیل میکنیم و گسترش میدهیم. اول اینکه، تا آنجا که میدانیم، پس از تحقیق لانگ (۱۹۹۷)، این اولین تحقیقی است که به شکل تجربی محیط رقابتی بانکهای جهانی را در آلمان بررسی میکند. تجزیه و تحلیل این مسئله مهم است، چون این بانکها خدمات زیادی را به مردم آلمان ارائه میکنند و بنابراین، ممکن است در مقایسه با مؤسسات ویژه (همچون انجمنهای پسانداز و وام، بانکهای توسعهی اقتصادی، مؤسسات مرکزی، مؤسسات مالی خاص یا سازمان به اصطلاح لاندسبانکن)، بیشتر قرض بالا آورند؛ همچنین باید گفت که افزودن آنها به نمونهی آزمایشی ما میتواند باعث مخدوش شدن نتایج گردد. دوم اینکه، در حالی که در تحقیقات تجربی قبلی، متوسط وضعیت رقابتی بانکهای آلمان در بستر تحقیقاتی بررسی شده که در کشورهای متعدد انجام گرفته، با تقسیم بندی نمونهی آزمایشی به گروههای ویژه براساس بخش و اندازهی بانکها، سطح بالای بخش بندی را بررسی میکنیم. بدین وسیله، مدارکی مناسب در مورد این مسئله ارائه میکنیم که آیا برخی از مؤسسات دارای رفتارهای رقابتی متفاوتی هستند و اینکه آیا ساختار بازار که مبتنی بر سه اصل است میتواند باعث بوجود آمدن تبعیض رقابتی بر ضد بانکهای خصوصی شود یا نه. سوم اینکه، بر نقائص مختلف روش تحقیقات قبلی فائق خواهیم آمد. برخلاف معیارهای سنجش ساختار، آزمایش درآمد Rosse - Panzar ما را قادر میسازد تا عملکرد رقابتی بانکها را بررسی کنیم. به علاوه، چون تقریبا همهی آثاری که از این روش در صنعت بانکداری آلمان استفاده میکنند دارای یک نوع انحراف در تعیین ویژگیها یا تفسیر هستند، شاید امکان تعمیم نتایج آنها وجود نداشته باشد. این گونه مشکلات مستلزم انجام تحقیقات بیشتر است تا بتوان خلاء بوجود آمده را از بین برد. چهارم اینکه، این اولین تحقیق به منظور بررسی چگونگی ارتباط بین تجارب و برنامههای مختلف نجات مردم با بحران مالی درجه دو و تاثیرگذاری آن بر موضع رقابت در صنعت بانکداری آلمان است.
ادامهی این مقاله به ترتیب زیر تنظیم شده است. بخش دو ارائهگر تکنیکهای تحقیقاتی موجود برای ارزیابی میزان رقابت در بازار است. بخش سه به طور خلاصه روش Rosse - Panzar که در این تحقیق استفاده شده را توصیف و منابع موجود دربارهی این موضوع را ارائه میکند. در بخشهای ۴ و ۵، مدل تجربی و دادههای استفاده شده ارائه گردیدهاند. نتایج تجربی در بخش شش بیان و در مورد آن بحث شده و در بخش هفت نیز نتیجه گیری صورت میگیرد.