ترجمه فارسی عنوان مقاله
استفاده، موانع و اندازهگیری بازاریابی از طریق رسانههای اجتماعی: تحقیقی اکتشافی از برندهای کوچک و متوسطB2B
عنوان انگلیسی
Usage, barriers and measurement of social media marketing: An exploratory investigation of small and medium B2B brands
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
23818 | 2011 | 7 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Industrial Marketing Management, Volume 40, Issue 7, October 2011, Pages 1153–1159
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
مقدمه
پیشینه
برندسازیB2B و اینترنت
شبکهها و رسانههای اجتماعی و SNS
فواید و موانع رسانههای اجتماعی
معیارهای سنجش رسانههای اجتماعی
روش
جدول 1: ویژگی های SMEهایB2B
تجزیه و تحلیل ویافتهها
کاربران SNS
جدول ۲: مهمترین SNSها
جدول۳: دلایل استفاده از SNS
جدول ۴: معیارهای سنجش کارآمدی SNS در حمایت از برندهایB2B
جدول ۵: موانع استفاده از SNS
افرادی که از SNS استفاده نمیکنند
بحث
نمودار ۱: روند جستجو در سایت گوگل براییافتن «رسانههای اجتماعی»
نمودار ۲: روند جستجو در سایت گوگل براییافتن «رسانههای اجتماعی» و B2B
نتیجه گیری
محدودیتها و تحقیقات در آینده
مقدمه
پیشینه
برندسازیB2B و اینترنت
شبکهها و رسانههای اجتماعی و SNS
فواید و موانع رسانههای اجتماعی
معیارهای سنجش رسانههای اجتماعی
روش
جدول 1: ویژگی های SMEهایB2B
تجزیه و تحلیل ویافتهها
کاربران SNS
جدول ۲: مهمترین SNSها
جدول۳: دلایل استفاده از SNS
جدول ۴: معیارهای سنجش کارآمدی SNS در حمایت از برندهایB2B
جدول ۵: موانع استفاده از SNS
افرادی که از SNS استفاده نمیکنند
بحث
نمودار ۱: روند جستجو در سایت گوگل براییافتن «رسانههای اجتماعی»
نمودار ۲: روند جستجو در سایت گوگل براییافتن «رسانههای اجتماعی» و B2B
نتیجه گیری
محدودیتها و تحقیقات در آینده
ترجمه کلمات کلیدی
2 رسانه های اجتماعی - سایت های شبکه اجتماعی - برند های 2 - موسسات کوچک و متوسط
کلمات کلیدی انگلیسی
Social media,Social networking sites,B2B brands,SMEs
ترجمه چکیده
در تحقیقات قبلی، فواید برندسازی برای سازمانهای تجارت به تجارت (B2B) به اثبات رسیده است. به منظور حمایت از برندهایB2B ، از ابزار مختلفی، همچون اینترنت و فناوریهای تعاملی میتوان استفاده کرد. هنوز هم میتوان گفت که در مورد چگونگی استفادهی سازمانها از «سایتهای ارتباط شبکهی اجتماعی» (SNS) برای دستیابی به اهداف مرتبط با برندها تحقیقات چندانی انجام نشده است. در این تحقیق، با توجه به SMEهایB2B و روشهای شبکهبندی اجتماعی آنها، بخصوص کاربرد، موانع و اندازهگیری تاثیرگذاری SNS به عنوان یکی از ابزارهای بازاریابی، این خلاء بررسی میشود. یافتههای به دست آمده از یک تحقیق اینترنتی بیانگر آن است که در حال حاضر، بیش از یک چهارم از SMEهایB2B در بریتانیا از SNS استفاده میکنند تا به اهداف مرتبط با برند دست یابند که مهمترین آنها جذب مشتریان جدید است. از سوی دیگر، مهمترین مانع عدم کاربرد برخی از بخشهاست. نکتهی قابل توجه این است که بیشتر کاربران از معیار خاصی برای ارزیابی کارآمدی SNS استفاده نمیکنند. تقریبا نیمی از نمونهی آزمایشی SMEها که در حال حاضر از SNS استفاده میکنند، در پی افزایش میزان مبالغی هستند که از این طریق صرف بازاریابی مینمایند؛ این مسئله بیانگر اهمیت روز افزون SNS در یک بسترB2B است.
ترجمه مقدمه
ظهور وب ۲.۰ باعث بوجود آمدن راههای جدیدی برای برقراری ارتباط، همکاری و به اشتراک گذاردن مطالب شده است (اندرز،هانگربرگ، دنکر و موچ، ۲۰۰۸). آمار جمع آوری شده توسط نیلسن وایر (۲۰۱۰) نشان میدهد که در سال ۲۰۰۹، ورود به رسانههای اجتماعی و بخصوص سایتهای شبکهی اجتماعی (SNS) همچون فیسبوک، تویتر، مای ایپیس و نینکدلین یکی از فعالیتهای مشهور اینترنتی از لحاظ متوسط زمانی است که مردم برای آنها صرف کردهاند. در حال حاضر، بیش از ۱۵۰ SNS وجود دارد؛ در سال ۲۰۰۹، فیسبوک از لحاظ محبوبیت با ۲۰۶/۹ میلیون بازدید کننده در سراسر جهان در صدر قرار گرفت (نیلسن وایر، ۲۰۱۰).
در حال حاضر، رسانههای اجتماعی که به آنها «ارتباطات بوجود آمده توسط کابر» گفته میشود، یکی از منابع اطلاعاتی است؛ رسانههای اجتماعی باعث تغییر ابزار و خط مشیهایی شده که شرکتها بوسیلهی آنها با هم ارتباط برقرار میکنند؛ این مسئله بیانگر آن است که مشتریان کنترل اطلاعات را بر عهده دارند (منکولد و فولدز، ۲۰۰۹). تحقیقات کان (۲۰۰۸) (mco.coneinc. www) نشان میدهد که ۹۳٪ از کاربران رسانههای اجتماعی بر این عقیده هستند که شرکتها باید در رسانههای اجتماعی حضور داشته باشند، در حالی که ۸۵٪ از آنها فکر میکنند که شرکتها باید از طریق SNS با مشتریان ارتباط داشته باشند. امروزه، شرکتها در صحنهی شبکههای اجتماعی اینترنتی نفوذ پیدا و حلقههای ارتباطی ارائه کردهاند که وب سایتهای جمعی را به فیسبوک و تویتر پیوند میدهند؛ آنها از این ابزار برای ارتقاء برندها و پشتیبانی از ایجاد جوامع برند استفاده میکنند (کاپلان وهائنلین، ۲۰۱۰). آمار جدید نشان میدهد که انتظار میرود میزان هزینههایی که در فیسبوک و مای اسپیس صرف انجام تبلیغات میشود، در سال ۲۰۰۹ به ترتیب به ۶۰۵ و ۴۳۵ میلیون دلار برسد، در حالی که بخش قابل توجهی از این مبلغ صرف ایجاد و حفظ حضور در یک شبکهی اجتماعی میشود (ویلیام سون، ۲۰۰۹).
باوجود محبوبیت SNS، در مورد اهمیت آنها در شکلدهی به تعامل اینترنتی تجاری (میسلو، مارکون، گومادی، دراچل و باتاچارجی، ۲۰۰۷) و توانایی آنها در حمایت از برندها (کریستودولایدز، ۲۰۰۷) تحقیقات چندان زیادی انجام نشده است؛ بیشتر تحقیقات در مورد مشتریان در حوزهی B2C هستند. تاکنون، تحقیقات منظم چندانی در مورد چگونگی استفادهی منظم از SNS در شرکتها و بخصوص شرکتهایB2B و نیز چگونگی تاثیرگذاری آنها بر اهداف برندها انجام نشده است. مدارک (همچون، شیه، ۲۰۰۹) حاکی از آن است که رسانههای اجتماعی برای شرکتهای B2B مهم هستند، چون آنها از رسانههای اجتماعی و بخصوص SNSهایی همچون فیسبوک و لینکدین برای برقراری ارتباط با مشتریان و عرضه کنندگان، ایجاد رابطه و اعتماد و همچنین شناسایی شرکای احتمالی برای فروشB2B استفاده میکنند (شیه، ۲۰۰۹). باید اشاره کرد که در حالی که ارزش تجارت الکترونیکB2B در مقایسه با تجارت الکترونیک B2C سه و نیم برابر بیشتر است (کالاپسی، ویلرسدورف و زویلنبرگ، ۲۰۱۰)، علاقهی سازمانهایB2B در مقایسه با سازمانهای B2C به رسانههای اجتماعی و انتخاب آنها کاهش یافته است.
عدم وجود تحقیقات در مورد SNS در یک محیطB2B باعث شد که در این تحقیق این خلاء را بررسی و به طرق زیر به منابع موجود بیفزاییم. ابتدا، این مسئله را بررسی میکنیم که چگونه SMEهای B2B از SNS استفاده میکنند. تصمیم گرفتیم تا به شرکتهای کوچک و متوسط در بستر B2B توجه کنیم، چون آنها بیشتر تجارتهای صنعتی را تشکیل میدهند و یکی از عوامل اصلی رشد اقتصادی هستند (لاپلاکا،2011). دوم اینکه، این تحقیق ارائهگر اطلاعاتی در مورد میزان استفادهی SMEهایB2B از SNS و دلیل این مسئله است، همچنین، میتوانیم در مورد عواملی اطلاع کسب کنیم که مانع این استفاده میشود. در مرحلهی سوم، تفاوتهای بین سازمانها و صنایع مختلف از لحاظ استفاده از SNS بررسی میشود. چهارم، در این تحقیق، روشهای اندازه گیری شرکتهایی بررسی میشود که در مورد SNS فعالیتهای مرتبط با برند انجام میدهند. با وجود اینکه صنعتگران و اساتید دانشگاه بر این عقیده هستند که معیارهای سنجش مبتکرانهای باید وجود داشته باشد که با محیط رسانهها تناسب داشته باشند (راسل، ۲۰۰۹)، اما در مورد معیارهای سنجش استفاده شده توسط سازمانهایB2B برای برندسازی براساس SNS اطلاعات چندانی وجود ندارد. پنجم، در این تحقیق این مسئله بررسی میشود که آیا از لحاظ سطوح نوآوری سازمانی بین کسانی که از SNS استفاده میکنند یا نمیکنند تفاوتی وجود دارد یا نه.
در این مقاله، ابتدا منابع مربوط به برندسازی B2B رسانههای اجتماعی بررسی میشود. پس از آن، روش استفاده شده و یافتههای اصلی مربوط به یکی از نظرسنجیهایی بحث میشود که بر روی تعدادی از SMEهای B2B در بریتانیا انجام گرفت. با توجه به منابع قبلی، در مورد یافتههای به دست آمده بحث و در این منابع، یافتههایی در اختیار متخصصین قرار میگیرد و به منظور انجام تحقیقات بیشتر، پیشنهاداتی ارائه میشود.