دانلود مقاله ISI انگلیسی شماره 23865
ترجمه فارسی عنوان مقاله

یک روش شبکه عصبی برای پیش بینی نتایج مذاکره برای قیمت در زمینه کسب و کار به کسب و کار

عنوان انگلیسی
A neural network approach to predicting price negotiation outcomes in business-to-business contexts
کد مقاله سال انتشار تعداد صفحات مقاله انگلیسی
23865 2013 8 صفحه PDF
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)

Journal : Expert Systems with Applications, Volume 40, Issue 8, 15 June 2013, Pages 3028–3035

فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده

کلمات کلیدی

1.مقدمه

2. تحقیقات پیشین

2.1 مذاکرات در یک زمینه کسب و کار به کسب و کار

2.2 منابع در تحقیق قیمت

2.3 بررسی شبکه عصبی

شکل 1. شبکه سه لایه.

3. روش شناسی

3.1 رویکرد

3.2. داده ها

3.3. آنالیز رگرسیون چندگانه

جدول1. میانگین ، انحراف معیار و همبستگی ارجاعات قیمت اندازه گیری شده.

جدول2. مدل رگرسیون با ارجعات قیمت.

3.4. آنالیز شبکه عصبی

جدول3. RMSE برای شبکه های عصبی.

جدول4. ورودی های مربوط به مدل شبکه عصبی

جدول5. آنالیز حساسیت.

4. بحث و بررسی

5. نتیجه گیری و استدلال ها
ترجمه کلمات کلیدی
بازاریابی بنگاه به بنگاه - قیمت مذاکره - شبکه عصبی - تجزیه و تحلیل رگرسیون
کلمات کلیدی انگلیسی
Business-to-business marketing,Price negotiation,Neural network,Regression analysis
ترجمه چکیده
قیمت نسبی یک محرک سود کلیدی برای روابط بلند مدت کسب و کار است. برای فروشندگان در روابط کسب و کار به کسب و کار (B2B)، داشتن استراتژی مناسب برای مذاکره در مورد افزایش قیمت ها بدون مصالحه روابط با خریداران خود مهم است. هدف این مقاله درک فرآیندهای مذاکره قیمت های سالانه شرکت ها بوسیله پیش بینی این موضوع است که آیا قیمت آخر، قیمت هدف و پیشنهاد اولیه، به طور پیوسته بر نتیجه مذاکرات قیمت بین فروشندگان و خریداران تاثیر می گذارد یا خیر. داده ها از 284 رابطه B2B یک تامین کننده مواد شیمیایی در آلمان برای بررسی مدل تحقیق ما مورد استفاده قرار گرفت. به منظور تصدیق تصمیمات غیر خطی که در مذاکرات قیمت گذاری دخیل هستند و برای حل مسئله ناهماهنگی میان عوامل تعیین کننده مذاکرات، از آنالیز شبکه عصبی برای پیش بینی عوامل تاثیر گذار بر قیمت مذاکرات استفاده شد. سپس مدل شبکه عصبی با نتایج تحلیل رگرسیون مقایسه شد. در مقایسه با تحلیل رگرسیون، شبکه عصبی خطای استاندارد پایین تری دارد و نشان داد که قیمت هدف، نقش مهمی تری در مذاکرات قیمت B2B داشته است. این شبکه عصبی قادر به سنجش تصمیمات غير خطی و غیر جبرانی که در مذاکرات قيمت گذاری دخيل بودند نیز بود. نتایج نشان می دهد که شبکه های عصبی باید به طور گسترده ای توسط محققین مورد استفاده قرار گیرند تا تهدیداتی که حالت های هم خطی چندگانه نمایان می کنند را نشان دهند. برای شرکت ها، نتایج حاکی از آن است که اهداف قیمت باید به طور فعال مدیریت شود، مثلا از طریق اهداف مالی روشن و یا از طریق سمینارها به منظور کمک به پرسنل فروش برای ایجاد اهداف مذاکره چالش برانگیزتر.
ترجمه مقدمه
مذاکرات قیمت نقش مهمی در کسب و کار ایفا می کند، زیرا نتایج آن می تواند سودآوری روابط بلند مدت و شهرت کسب و کار را تحت تاثیر قرار دهد. مذاکرات قیمت B2B چالش های مختلفی از قبیل محیط کسب و کار پیچیده را دارد که معمولا شامل تعاملات چندگانه توسط حداقل دو نفر است و بنابراین پیچیده تر از مطالعات قیمت مصرف کننده است. بدیهی است که شرکت ها به ندرت قیمت گذاری B2B خود را شفاف سازی می کنند یا به دلیل ارتباط مستقیم سود رقابتی خود و اغلب ویژگی استراتژیک را در دسترس قرار می دهند. برای پرسنل فروش که برای مذاکرات قیمت سالانه آماده می شوند، فهمیدن اینکه چه قیمت هایی تقاضا می شود (پیشنهاد اولیه)، توافقی در واقع مد نظر است(قیمت هدف) و چه حداقل قیمتی قبل از اینکه رابطه غیر سودآور شود (قیمت نهایی ) قابل قبول است، کار مشکلی است. مرجع قیمت ها برا رفتار مذاکره فروشندگان و خریداران هر دو و در نهایت نتیجه مذاکرات قیمت تاثیر می گذارد. می توان نتیجه گیری های متعددی را از مطالعات موجود در مذاکرات قیمت گذاری بدست آورد، به عنوان مثالاز مطالعات صورت گرفته توسط موسمایر، اشوپر و سیمز(2012)و ون پووک و بولنس(2002). در ابتدا، مطالعات موجود درمورد مذاکرات قیمت بیش از حد تجربی هستند، و اغلب از نمونه های دانشجویی و ماهیت معامله ای استفاده کرده اند. با این حال، یافته های مبتنی بر طرح های تجربی، نه برای فاکتورهایی مانند متخصصین مذاکره کننده، و نه برای این واقعیت که ماهیت تجارت صنعتی به طور عمده جای معامله ای بودن وابسته به رابطه است، را در نظر نمی گیرد. اعتبار یافته های آزمایشی و معامله محور برای مذاکرات قیمت در ارتباطات B2B به نظر مشکوک است. علاوه بر این، مطالعاتی که بر اساس نمونه گیری دانشجویی است، اگرچه در اعتبار داخلی قوی باشد، ممکن است به دلیل اعتبار بیرونی محدود، تصمیمات تجاری نامناسب را نشان دهد. دوما، مدل های رگرسیون خطی اغلب برای بررسی روابط بین عوامل تعیین کننده مذاکرات قیمت و نتایج آنها انتخاب می شوند. با این حال، مدل های رگرسیون، رگرسیون های ترجیح داده شده هستند که فرض می شود تصمیمات مذاکره قیمت مدل های جبرانی خطی است. تحت این فرض، کمبود یک تصمیم مذاکره مانند قیمت نهایی می تواند توسط عوامل دیگری مانند پیشنهاد های اولیه یا قیمت هدف جبران شود. با این حال، با توجه به پیچیدگی های مذاکرات قیمت، مدل های رگرسیون خطی ممکن است نتوانند تمام قوانین تصمیم گیری غير جبران کننده در این فرایندها را بدست آوردند و در نتیجه چنین مدل هایی غیر قابل اعتمادند. مطالعات در رشته های دیگر مانند سیستم های اطلاعاتی نشان می دهد که مدل های خطی تمایل به پیچیدگی های موجود در تصمیم گیری را بیش از حد پیچیده می کنند. سوما، محدودیت مدل های رگرسیون فرضیه های عوامل تعیین کننده مستقل است؛ با این حال، ترجیحات قیمت فروشنده در مذاکرات اغلب وابسته است. این موضوع ممکن است منجر به هم خطی چندگانه بالا در آنالیز داده ها شود و بنابراین بر اعتبار نتایج تاثیر می گذارد. این تحقیق چندین هدف دارد. اولا، هدف این مطالعه درک عواملي است که می توانند مذاکره قیمت را در رابطه با روابط B2B پیش بینی کنند. متغیرهایی نظیر قیمت نهایی، قیمت هدف و پیشنهاد اولیه فروشنده مورد بررسی قرار می گیرند تا مشخص شود که آیا نتایج مذاکرات قیمت پیش بینی می شود یا خیر. دوما، هدف این تحقیق بررسی این موضوع است که آیا مدلهای غیر خطی و غیر جبرانی مانند شبکه های عصبی مدل های مناسبی هستند و نسبت به مدل های رگرسیون خطی برای نتایج مذاکرات قیمت گذاری پیش بینی ارائه می دهند یا خیر. برای دستیابی به این هدف، نتایج شبکه عصبی با تحلیل رگرسیون مقایسه خواهد شد. در نهایت، بر اساس نتایج، این تحقیق نشان می دهد که شرکت ها چگونه می توانند از طریق مدیریت اطمینان پرسنل فروش در مذاکرات قیمت گذاری روابط B2B بلند مدت مفید را حفظ کنند، و اینکه محققان چگونه می توانند از شبکه های عصبی برای کمک مسائل هم خطی چندگانه استفاده کنند.
پیش نمایش مقاله
پیش نمایش مقاله  یک روش شبکه عصبی برای پیش بینی نتایج مذاکره برای قیمت در زمینه کسب و کار به کسب و کار

چکیده انگلیسی

Price premiums are a key profit driver for long-term business relationships. For sellers in business-to-business (B2B) relationships, it is important to have appropriate strategies to negotiate price increases without trading off the relationships with their buyers. This paper aims to understand the annual price negotiation processes of companies by predicting whether a seller’s reservation price, target price, and initial offer positively affect the price negotiation outcome between the sellers and buyers. Data from 284 B2B relationships of a chemicals supplier based in Germany was used to examine our research model. In order to capture the non-linear decisions that are involved in price negotiations and to address collinearity among negotiations’ determinants, neural network analysis was used to predict the factors that influence price negotiation outcome. The neural network model was then compared with the results from regression analysis. Compared to regression analysis, the neural network has a lower standard error, and it showed that target price played a more important role in B2B price negotiations. The neural network was also able measure non-linear, non-compensatory decisions that are involved in price negotiations. The results imply that neural networks should be more widely used by researchers to address the threats that multi-collinearity poses. For companies, the results imply that price targets should be actively managed, e.g. through clear financial aims or through seminars aiming to help sales personnel to establish more challenging negotiation aims.

مقدمه انگلیسی

Price negotiations play an important role in business as their outcomes can impact long-term business relationships’ profitability and the reputation of businesses (Carbonneau, Kersten, & Vahidov, 2008). B2B price negotiations have various challenges such as the complex business environment which usually involves multiple interactions by at least two – and often many – people (Plank, 1997), and are therefore more complex than consumer price studies (Carbonneau et al., 2008, Holden and Burton, 2008 and Kotler and Keller, 2006). Companies understandably also very rarely make their B2B pricing transparent or accessible due to its direct competitive profit relevance and often strategic character. For sales personnel who are preparing for annual price negotiations, it is difficult to know what price to demand (initial offer), what settlement to actually expect (target price), and what minimum price can be accepted before the relationship becomes unprofitable (reservation price). Price references (Mazumdar, Raj, & Sinha, 2005) influence the negotiation behavior of both sellers and buyers and ultimately the price negotiation outcome. Several conclusions can be drawn from existing studies of pricing negotiations, e.g. by Moosmayer, Schuppar, and Siems (2012) and Van Poucke and Buelens (2002). Firstly, existing studies in price negotiations are overly experimental (Krause, Terpend, & Petersen, 2006), often using student samples, and transactional in nature. However, findings based on experimental designs account neither for context factors such as negotiators’ expertise and experience, nor for the fact that the nature of industrial business is predominantly relationship-based, rather than transactional. The validity of experimental, transaction-oriented findings for price negotiations in B2B relationships thus appears questionable. Moreover, studies based on student sampling, although strong in internal validity (Bachrach and Bendoly, 2011 and Eckerd and Bendoly, 2011), may suggest inappropriate business decisions due to limited external validity (Ketchen and Hult, 2011 and Stevens, 2011). Secondly, linear regression models are often chosen to examine the relationships between the determinants of price negotiations and their outcomes. However, regression models are preference regressions which assume that price negotiation decisions are linear compensatory models (Chong, 2013). Under this assumption, the shortfall in a negotiations decision such as reservation price can be compensated for by other factors such as initial offers or target price. However, given the complexities involved in price negotiations, linear regression models may not be able to capture all the non-compensatory decision rules involved in these processes, and as a result such models are deemed unreliable. Studies in other disciplines such as information systems have found that linear models tend to oversimplify the complexities involved in decisions (Chong, 2013 and Venkatesh and Goyal, 2010). Thirdly, a limitation of regression models is the assumption of independent determinants; however, the seller’s price preferences in negotiations are often interdependent. This may result in high multi-collinearity in the data analysis thus affecting the reliability of the results. This research has several objectives. Firstly, this study aims to understand the factors that can predict the price negotiation outcomes in B2B relationships. Variables such as a seller’s reservation price, target price, and initial offer are examined to see if they predict price negotiation outcome. Secondly, this research aims to examine whether non-linear, non-compensatory decision models such as neural networks provide a better model fit and forecasting than linear regression models for predicting pricing negotiation outcomes. In order to achieve this, the results from the neural network will be compared with regression analysis. Lastly, based on the results, this research will suggest how companies can maintain profitable long term B2B relationships by managing sales personnel’s trust in pricing negotiations, and how researchers can use neural networks to help address multi-collinearity issues.

نتیجه گیری انگلیسی

This research examined the predictors of B2B price negotiation outcomes. Variables such as reservation price, target price, initial offering, profitability and size of relationship were examined in our proposed model. Using the predictive analytic approach provided by a neural network, this research examined B2B negotiations of a major chemical firm in Germany and its buyers. The results obtained from the neural network were then compared with multiple regression analysis. The neural network was able to solve the multi-collinearity bias as well as to provide better predictions than the regression model. This research has several implications. Firstly, for companies, the results imply that it would be wise to support their sales personnel in setting ambitious targets and translating these into a specific target price for each negotiation. Concretely, companies could communicate an average target price, or a price target for each customer. Furthermore, training could explicitly aim to enable negotiators to establish ambitious price targets and to defend them in a negotiation. Wilken et al. (2010) have found that providing transparent cost information to negotiators can lead to more favorable outcomes for the company. It might similarly be effective for a company to convey a better understanding to its negotiators of how potential price negotiation outcomes are connected to the firm’s financial performance. For the individual sales representative, results generally suggest that expecting a little more might also result in a little more. In particular, this requires solid preparation with a clear target to be achieved. Secondly, the results explained variation in price negotiation outcome better that existing experimental research. Thus, relying on experimental data that overemphasizes the importance of the initial offer appears to be misleading. Using market data from business negotiations seems crucial for avoiding poor managerial decisions based on overly biased findings. Thirdly, this research showed that neural networks can be used as a means to overcome multicollinearity issues in data. In price negotiation studies where the predictors could be highly correlated, neural network analysis allows us to predict the outcomes with less error. Our research thus suggests that neural network method may be applied to broader range of business research problems where multicollinearity may be an issue.