آیا سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت، ابزاری مناسب برای شرکت های کوچک و متوسط است؟مورد مکزیک

چکیده

کلمات کلیدی

1-مقدمه

2-چارچوب نظری

1-2 سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت و مدیریت بر مبنای فعالیت در دنیای علمی

2-2 تجارب شرکت های کوچک و متوسط مکزیکی در بکارگیری سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت

3-روش تحقیق

1-3 نوع تحقیق

2-3تعیین نمونه

جدول 1. طبقه بندی شرکت های خیلی کوچک و متوسط

3-3 فرضیه ها

4-3 بررسی افراد مورد مطالعه

5-3 ابزاری برای جمع آوری داده

4-بررسی و نتایج

جدول2. جدول توزیع توسط حجم و تنوع تولید و خدمات از کاربران سیستم ABC و کاربران دیگر

1-4 ویژگی های سیستم های تولید بکاررفته در شرکت های کوچک و متوسط 

2-4انواع سیستم های کامپیوتری هزینه یابی و ارتباطشان با اهداف شرکت های کوچک و متوسط

3-4 توزیع هزینه یابی در شرکت های کوچک و متوسط

جدول 3. ارتباط میان اندازه شرکت و متغیر های تولید در شرکتهای کوچک و متوسطی که از ABC استفاده می کنند.

جدول 4. ارتباط میان اندازه شرکت و مشخصات متفاوت سیستم تولید در شرکت های کوچک و متوسطی که از سیستم های سنتی استفاده می کنند

جدول 5. توزیع سیستم های هزینه یابی توسط شرکتهای کوچک و متوسط با استفاده از سیستم سنتی و ABC

جدول 6. توزیع اهدافی که براساس آن سیستم های هزینه یابی در شرکتهایی بکار میروند که از سیستم هزینه یابی سنتی استفاده میکنند

جدول 7. توزیع اهداف برای سیستم های هزینه یابی مورد استفاده در شرکتهایی که از سیستم ABC  استفاده میکنند

شکل 1. پایگاه های داده مورد استفاده در سیستم های هزینه یابی بر مبنای کامپیوتر 

شکل 2. پایگاه های داده مورد استفاده از سیستم های هزینه یابی بر مبنای کامپیوتر در سیستم های سنتی حسابداری

4-4 کاربرد سیستم های اطلاعات تکنولوژیکی شرکت های کوچک و متوسط به منظور دستیابی به هزینه یابی

جدول 8. نوع سیستم های اطلاعاتی که داده را با شرکتهای پذیرنده سیستم هزینه یابی به اشتراک میگذارد

جدول 9. نوع سیستم های اطلاعاتی که داده را با سیستم هزینه یابی شرکتهایی به اشتراک میگذارند که پذیرنده نیستند.

5-4هزینه یابی بر مبنای فعالیت و دانش مدیریت بر مبنای فعالیت

جدول 10. دلایلی مبنی بر اینکه چرا شرکتها در ABM/ABC  بطور کامل اجرا نکرده اند

6-4 دامنه و کاربرد هزینه یابی بر مبنای فعالیت و مدیریت بر مبنای فعالیت در شرکت های کوچک و متوسط مکزیکی

شکل 3. بررسی شرکتها بر اساس نوع نرم افزار مورد نیاز برای اجرای سیستم ABC/ABM 

7-4کاربرد اطلاعات از هزینه یابی بر مبنای فعالیت توسط شرکت های کوچک و متوسط

8-4 شناسایی فعالیت های هزینه یابی بر مبنای فعالیت و مدیریت بر مبنای فعالیت در شرکت های کوچک و متوسط

شکل 4. تصمیمات اتخاذ شده با کمک اطلاعات تولید شده توسط مدیریت و هزینه یابی بر مبنای فعالیت

شکل 5. تعداد فعالیتهایی که بخشی از سیستم ABC/ABM هستند

جدول 11. واحدهای فعالیتی که در یک مدیریت و هزینه یابی بر مبنای فعالیت شناسایی میشوند

10-4 اجرای سیستم مدیریت و هزینه یابی برمبنای فعالیت

جدول 12. دلایلی مبنی بر اینکه چرا شرکتها تصمیم به اجرای سیستم ABC/ABM میگیرند.

شکل 6. مشکلاتی که به عنوان عواقب اجرای سیستم ABM/ABC با آن مواجه میشویم

جدول 13. ارزیابی سیستم ABC/ABM در هر کدام از اهداف کاربری

5-نتیجه گیری

شرکت های کوچک و متوسط (SMEs) به منظور رقابتی بودن خود با چالش هایی جدی مواجه می شوند، در نتیجه باید استراتژی هایی را تدوین کنند که آنها را در کنترل هزینه های خود توانمند سازند. هدف این پژوهش، تجزیه و تحلیل و ارزیابی تاثیر، نفوذ و ویژگی های فعالیت های مبتنی بر هزینه (ABC) است. این تحقیق یک نوع طراحی توصیفی کمی با نمونه ای از 180 شرکت کوچک و متوسط است. نتایج این تحقیق نشان دهنده نفوذ اندک فعالیت های مبتنی بر هزینه در شرکت های کوچک و متوسط با استفاده از سیستم های سنتی بخاطر فقدان دانش و وجود شرکت هایی است که از هیچگونه سیستم هزینه یابی استفاده نمی کنند. در نهایت، شرکت های مکزیکی به سازگاری و سودمندی فعالیت های مبتنی بر هزینه پی می برند و مهمترین واقعیت، درک کاربردهای ممکنه از روش های متفاوت هزینه یابی برای اهداف مختلف است.

سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت به عنوان پاسخی به فقدان اطلاعات مرتبط با نیازهای شرکت در دستیابی به هزینه های رقابتی و عدم توانایی آنها در انجام چنین کاری با سیستم های هزینه یابی سنتی آغاز شد. این سیستم جدید ساخته شد و توسط کاپلان و کوپر از اواسط 1980(کاپلان و کوپر 1988، 1991) گسترش یافت و مسیر تفکر در مورد سودمندی سیستم هزینه یابی را در تصمیم گیری تغییر داد. از دیدگاه علمی، این سیستم پیشرفتی را در دانش ارائه داد. به این ترتیب، نویسندگان مختلفی در پژوهش های خود آن را به رسمیت شناختند و در پژوهش های منتشر شده خود شواهدی مبنی بر مزایای این سیستم در مدیریت هزینه ها ارائه کردند (بای کاسوگلو و کاپلانوگلو 2008، کامالنو 1997، کاردناس 2006، کارمونا 1993، کاستلانوس 2003، کاورو و تریگوروس 2001، کوواس، چاوز، کاستیلو، کاسدو و سولارته 2004، گاربی2003، گرانوف، پلات و وایسمان 2000، هانسن و ماون 2003، هرناندز، آلفارو و زامودیو 2006، هورنگرن، ساندم و سلتو 1994، ایتنر 1999، مونوز و کانو 2004، ریوس 2011، شانک و گاوینداراجان 1995، استپلتون، سنگامیترا، بیچ و پومیپاک 2004، استفانو 2011،...). در نتیجه، مدیران شرکت ها به این فلسفه علاقه مند شدند و در صدد اجرای این روش به عنوان کمک رسانی کارآمد در افزایش رقابت و گسترش استراتژی هایی برآمدند که آنها را در کنترل و مدیریت هزینه ها توانمند سازد. با این حال، اجرای این سیستم منجر به موفقیت های محدودتری بیشتر از حد انتظار شده است که در تلاش برای غلبه بر مشکلات داخلی و بیرونی که به شرح زیر هستند، ناموفق بوده است:1) این سیستم دقیقا با ساختار سازمانی متناسب نمی باشد، 2) مدیریت شرکت مردد است که آیا این سیستم توانایی ارائه اطلاعات برای تصمیم گیری را داراست یا نه، 3) مشکلات سازگاری میان حسابداری مالی، حسابداری تحلیلی و کنترل اجرایی، 4) مشکلات افزایش غیر مستقیم هزینه ها و 5) مشکلاتی با ماهیت مالی یا حسابرسی و غیره. این موقعیت حتی در شرکت های کوچک و متوسط زمانی رخ می دهد که دارای منابع کمتری نسبت به شرکت های بزرگ تر باشند، آن هم در حالی که با چالش های رقابتی مشابهی در دنیای تجارت جهانی روبرو می شوند. به همین دلیل، نویسندگان این پژوهش خواستار تعیین این موضوع هستند که آیا یک چهارم قرن پس از فعالیت های مبتنی بر هزینه در سراسر جهان منتشر شده یا نه، این روش در کاربرد تجاری و خصوصا در شرکت های کوچک و متوسط تثبیت شده است. این امر می تواند این اطمینان را میسر سازد که فعالیت های مبتنی بر هزینه در تراز با چارچوب اجتماعی بوده و دارای واکنشی اجتماعی است. بنابراین، هدف این پژوهش، تحلیل انتظارات از سیستم هزینه یابی با توجه به فعالیت هایی است که در شرکت های کوچک و متوسط اجرا شده اند و اینکه چه پیامدهایی داشته است. برای این هدف، شرکت های کوچک و متوسط مکزیکی برای این مطالعه انتخاب شده اند با در نظرگرفتن اینکه این شرکت ها بر بیش از 90 درصد از اساس تجاری اطلاق می شوند، درصدی که قابل مقایسه با درصد بسیاری از کشورهای بسیار است. علاوه بر این، مطالعات موجود قبلا در مورد این موضوع در این کشور منتشر شده است و این امر ما را به این فکر وامیدارد که این موضوع یک موضوع مرتبط بوده و می تواند به عنوان نقطه مرجعی برای مقایسه نتایج بدست آمده، در نظر گرفته شود. این بررسی با نمونه ای از 180 شرکت انجام شده که بیشترین تعداد پاسخ ها برگرفته از بخش صنعتی (46 درصد) است و پس از آن بخش خدمات (36 درصد) و بخش تجاری (18درصد) است. تعداد شرکت های کوچک شرکت کننده مشابه شرکت های متوسط (50 درصد) بوده و این بررسی به مدیران، هم مدیران عامل و هم مدیران و هم کسانی که مسئول هزینه ها و فرایندهای حسابداری هستند فرستاده شد. بررسی ای در مورد ویژگی های سیستم های تولید با استفاده از شرکت های کوچک و متوسط مکزیکی با توجه به حجم تولید و محدوده تولید، سیستم های اتخاذ شده مبتنی بر هزینه و سیستم هایی که قبلا مورد استفاده قرار گرفتند، انجام شده است. همچنین این مطالب نیز تحلیل شدند از جمله اینکه آیا کاربرد فناوری های اطلاعات در محاسبات هزینه بوده است، دلایل بکارگیری فعالیت های مبتنی بر هزینه و مشکلاتی که در پذیرش آن وجود داشته است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که 7. 22 درصد از شرکت های کوچک و متوسط مکزیکی این روش را بکارگرفته اند و 54 درصد از آنها شرکت های کوچک هستند، برخلاف آنچه می توانست با توجه به موجودیت منابع و دیدگاه تجاری شرکت های متوسط فرض شود. جنبه مهم دیگر این است که 66 درصد از شرکت های کوچک و متوسط که از سیستم های سنتی استفاده می کنند، از روش فعالیت های مبتنی بر هزینه بی خبر بودند، حتی با وجود اینکه تمامی کسانی که مورد پرسش قرار گرفتند دارای دانش حسابداری و هزینه بودند. این امر نشان می دهد که دانش به اندازه پذیرش روش در جهت بهبود تجارتی که مورد بحث است، بروز رسانی نشده است. وقتی که این سوال مطرح شد که چرا از فعالیت های مبتنی بر هزینه استفاده نکردند، پاسخهای متفاوتی وجود داشت که مهمترین آنها عبارت بودند از: فقدان اهمیت ساختار هزینه، دشواری درگیر در تناسب دادن ساختار هزینه بر مبنای فعالیت و مدیریت بر مبنای فعالیت در ساختار سازمانی، هزینه های بالا در اجرای ABC، مشکلاتی در پذیرش سیستم اطلاعاتی شرکت ها و مشکلات حسابداری همراه با سیستم حسابداری کلی. در میان دشواری هایی که در بکارگیری این سیستم ایجاد شده، ضروری است تا به مشکلاتی در انتخاب فعالیتها و تفسیر نتایج، پیچیدگی در دستیابی ابه طلاعات و مشکلات مرتبط با ابعاد مالی و حسابرسی اشاره شود. با این حال، با وجود این دشواری ها، شرکت های کوچک و متوسط های مکزیکی این موضوع را در نظر می گیرند که بکاربردن فعالیت های مبتنی بر هزینه در ترکیب با روش هایی بر اساس مراکز ارگانیک سازگار و مفید است. این موضوع به ما نشان می دهد که در روش هزینه یابی، سودمندی در روش های جایگزین نهفته نیست بلکه در بکارگیری روش های مختلف هزینه یابی برای اهداف مختلف وجود دارد. این تحقیق در پاسخ به طرح کیفی و توصیفی است و هدف عمده آن تعیین این مطلب است که آیا سیستم فعالیت های مبتنی بر هزینه در شرکت ها و نسبت کاربرد آن در مقایسه با سیستم های سنتی مورد قبول است یا نه. به همین ترتیب، هدف آن تعیین این موضوع است که آیا ناآگاهی از سیستم ACB/ABM در میان SMEsمکزیکی وجود دارد یا نه و اینکه آیا پذیرش آن مرتبط با افزایش هزینه های غیر مستقیم است یا نه. این پژوهش بصورت زیر ساختار بندی شده است: بخش 2 به بررسی نظراتی در مورد سیستم های ABC/ABM در زمینه علمی و انتشارات در سیستم های فعالیت های مبتنی بر هزینه در شرکت های کوچک و متوسط مکزیکی می پردازد. بخش 3 به روش های بکارگرفته شده اختصاص داده شده است و بخش 4 داده ها و یافته ها را بررسی کرده و در انتها نتیجه گیری وجود دارد.