اندازه گیری رفتار خرید اجباری: روایی روان سنجی سه مقیاس مختلف و شیوع در جمعیت عمومی و مراکز خرید

چکیده

کلمات کلیدی

1.مقدمه

2. روش ها

2-1 شرکت کنندگان و روش ها

2-1-1 نمونه شماره 1: مشتریان مرکز خرید

2-1-2 نمونه شماره 2: نمونه شاخص ملی

2-3 آنالیز داده ها

3. نتایج

3-1 آمار توصیفی

3-2 مقیاس خرید اجباری ادواردز

جدول1: همه آیتم ها در مقایاس لیکرت 5 گانه اندازه گیری شدند، 1- شدیدا مخالف، 5- شدیدا موافق، EFA- آنالیز عامل اکتشافی، CFA-آنالیز عامل تایید

3-3 پرسشنامه رفتار خرید

جدول شماره 2: پرسشنامه رفتار خرید CFA بارگذاری عامل

3-4 مقیاس خرید اجباری ریچموند

جدول شماره 3

3-4-1 محاسبه نقطه برش

جدول شماره 4: حساسیت و خاص بودن در نمره های برش مختلف

شکل شماره 1: طرح ROC از QABB و ECBS-R غیر پارامتری متمایز کننده میان افراد

جدول شماره 5: ماتریس همبستگی بین اقدامات خرید اجباری مختلف و سایر متغیرها.

3-5 روایی واگر و همگرا (اعتبارسنجی)

3-6 شیوع

3-6-1 نمونه شماره 1 (مشتریان مراکز خرید)

جدول شماره 6: افراد با خرید اجباری به وسیله اندازه گیری های مختلف شناسایی می شوند

3-6-2 نمونه شماره 2 

4. بحث و بررسی

با توجه به مشکلات اندازه گیری و عدم وجود داده های ملی، میزان رفتار خرید اجباری(CBB) نسبتا ناشناخته است. روشها: روایی سه ابزار مختلف مورد آزمون قرار گرفت: مقیاس خرید اجباری ادواردز (ECBS؛ ادواردز، 1993)، پرسشنامه رفتار خرید (QABB؛ لجویکس و ادس، 1994) و مقیاس خرید اجباری ریچموند (RCBS؛ریچوی و همکاران، 2008) با استفاده از دو نمونه مستقل. یکی از نمایندگان ملی جمعیت مجارستان (N = 2710) بود و دیگری مشتریان مرکز خرید را تشکیل داد (N = 1447). یافته ها: یک راه حل جدید چهار عامل برای ESBS توسعه یافت و دو اندازه گیری دیگر را تایید کرد. علاوه بر این، نمرات برش برای تمام اندازه گیری ها تعریف شد. نتايج نشان داد که شيوع CBB در گروه عمومي 1.85٪ (با QABB) است اما در مشتريان مرکز خريد به ميزان قابل توجهي افزايش مييابد (8.7٪ با ESBS-R، 13.3٪ با QABB و 2.5٪ با RCBS-R). نتيجه گيري: با توجه به تنوع محتوا، هر اندازه گيري تا حدی گروه CBB متفاوت را شناسایی میکند.

در جامعه مصرف کننده امروز، خرید بخشی جدایی ناپذیر از زندگی روزمره و همچنین اقتصاد ما است. مصرف کنندگان تسلیم انتخاب هایشان می شوند و خود عمل خرید چیزی بیشتر از خرید چند قلم کالا محسوب می شود. به طور خاص، خرید هم نوعی سرگرمی است و هم به یک رفتار ارزشمند تبدیل شده است(موکوپادای و جوهر 2009). در نتیجه، این امربه یک عادت تبدیل شده است که ممکن است توسط یک عده افراد مورد سوء استفاده قرار گیرد و منجر به یک مشکل روانپزشکی مضر، به نام رفتار خرید وسواسی گردد (CBB) (کریستنسون و همکاران 1994؛ مک الروی و همکاران 1994؛ بلک و همکاران 1998). عواقب رفتار خرید وسواسی (CBB) اغلب در جمعیت عامه دست کم گرفته می شود. طی تحقیقی که توسط کریستنسون و همکاران (1994) صورت گرفته، آن ها اشاره کردند که خرید بیش از حد موجب بدهی های بزرگ (58٪)، گناه (46٪)، عدم توانایی پرداخت (42٪)، سرزنش اطرافیان(33٪) و مشکلات حقوقی قانونی (8٪) می شود، این آمار بر اساس بررسی 24 نفر با BCC به دست آمده است. علاوه بر این، افراد مبتلا به CBB اغلب سطح بالاتری از اضطراب را دارند که تنها زمانی از بین می رود که خرید کنند (بلک 2007). بلک و همکاران (1998) دریافتند افرادی که مبتلا به CBB هستند سه برابر بیشتر احتمال گرفتاری به اختلال خوردن و بیش از دو برابر احتمال مصرف مواد یا اختلال خلقی یا اضطراب نسبت به افراد بدون CBB دارند. اگرچه خرید وسواسی در انجمن روانپزشکی آمریکایی )2013) DSM-5 یک طبقه مجزا نیست، اما به نظر بسیاری، این یک رفتار اعتیاد آور به نظر می رسد (داونپورت و همکاران 2012؛ دمتروویچ و گریفیتث 2012؛ لو و هاروی 2012؛ رز و داندوهام 2014؛ استارک و همکاران 2013). مانند اغلب اختلالات اعتیاد، خرید وسواسی بدون فکر و وسواسی صورت میگیرد (هولندر و آلن 2006؛ مک الروی و همکاران 1994؛ ویجور و همکاران 2008). به عنوان یک اختلال کنترل تکانه، با تکانه های سخت و قوی برای انجام رفتارهای مضر فراتر از کنترل فرد (به عنوان مثال بدهی هایی که مشکلاتی در خانه یا زندگی کاری ایجاد می کنند) مشخص می شود. از سوی دیگر، به عنوان یک اختلال وسواسی-وسواسی، CBB با اضطراب، افکار وسواسی و اجبار های رفتاری که با عملکرد عادی دچار اختلای می شوند، مشخص می شود (یعنی خرید مهمترین فعالیت در زندگی فرد است و رفتارهای دیگر هم در آن قرار دارد). تعریف گسترده ای از رفتار خرید وسواسی توسط مک الروی و همکاران (1994) ارائه شده است. آنها تأکید کردند که CBB یک رفتار ناهنجار است یا خرید به عنوان پاسخ به تاثیرات منفی است که مانع فعالیت های روزمره می شود و در نهایت این رفتار به مشکلات مالی منجر می شود. در حال حاضر، مطالعات قوی در زمینه CBB وجود ندارد. با این حال، بر اساس مطالعات مروری، تقریباهر مطالعه ای از افراد مبتلا به CBB، ظهور اپیزودیک علائم اعتیاد را گزارش می دهند، و بعضی افراد این اختلال را برای چندین دهه تعریف می کنند. این نشان می دهد که CBB می تواند بدون علامت و نشانه باشد. با توجه به مفاهیم مختلف CBB، همچنین ابزارهای مختلفی وجود دارد که رفتار را اندازه گیری می کنند. مقیاس خود گزارش غالب مقیاس خرید وسواسی (CBS) هفت آیتمی فابر و اوگوین (1992) است. این مقیاس، افکار، تاثیرات و رفتار (قبل، در طول و بعد از خرید) را از جمله رفتار عمومی خرید را بررسی می کند. با این حال، CBS شامل چندین آیتم مرتبط با فرهنگ است، مانند: "نوشتن چک، زمانی که می دانستم که من پول کافی برای پرکردن آن ندارم". در بسیاری از کشورها سیستم چک های بانکی وجود ندارد و در سایر کشورها چک به عنوان یک روش پرداخت منسوخ و قدیمی است (کوئین و رابرتز 2008). برای این (و دیگر) تغییرات در فرهنگ بانکی و پرداخت، ابزار جدید برای ارزیابی رفتار خرید وسواسی توسعه داده شده است. به عنوان مثال مقیاس خرید اوراق قرضه ادواردز (ادواردز، 1993) بر اساس مقیاس خرید وسواسی است و پرسشنامه رفتار خرید اعتیاد آور (QABB) توسط لیجویکس و همکاران و بر مبنای تعریف مکعبلی و همکاران (1994) از خرید وسواسی توسعه یافته است. مقیاس جدید خرید وسواسی ریچموند CBB را به عنوان یک مشکل کنترل تکانه و همچنین یک اختلال وسواسی-فکری بررسی می کند. میزان شیوع عمر خرید وسواسی در مطالعات ارائه شده بین 1٪ (شرق شرق آلمان) و 11.3٪ در (برزیل) تخمین زده می شود(فابر و اوگوین 1992). نرخ شيوع گزارش شده، علیرغم لین واقعیت که اغلب مطالعات فوق از ابزار مشابه براي غربالگري CBB استفاده کرده اند (مانند مقياس خريد وسواسی فابر و اوگوئین 1989) تغییرات گسترده ای دارد. از سوی دیگر، در جمعیت غیر نمایشی، میزان شيوع عمر به طور قابل ملاحظه ای بالاتر می باشد. به عنوان مثال، 19٪ از پاسخ دهندگان دبیرستان چینی از 4 مدرسه، که از نظر اقتصادی پیشرفته بودندبه عنوان افرادی CBB طبقه بندی شده اند، در حالی که 25٪ از پاسخ دهندگان تایلندی از بانکوک در این دسته بندی قرار گرفتند (گو و سای 2011). لجویکس و همکاران (2007) مطالعه ای انجام دادند و همه زنان را به ورود به فروشگاه معتبری در پاریس ارزیابی کردند. آنها گزارش دادند که 32.5 درصد از 200 زن با معیارهای خرید وسواسی و همچنین 10 یا بیشتر از (19) در پرسشنامه رفتار خرید مطابقت داشتند (لجویکس و همکاران 1997). ناهمگونی بزرگ در شیوع خرید اجباری ناشی از تنوع متغیرهای جمعیت شناختی (به ویژه سن و جنس)، تفاوت های نمونه، استفاده از ابزار با تعاریف مفهومی مختلف CBB و امتیازات غیرقابل اعتبار این ابزار است. علاوه بر این، بعضی از ابزارها طول عمر را ارزیابی می کنند در حالیکه دیگر ابزار میزان شیوع فعلی این اختلال را بررسی می کنند و موجب سردرگمی بیشتر در میزان شیوع می شود. با این حال، معلوم نیست که آیا میزان شیوعی که از طریق ابزارهای مختلف به دست می آید، تفاوت های موجود در میزان شیوع را نشان می دهد یا به دلیل معیارهای مختلف آنها است. علاوه بر این، شیوع CBB در مراکز خرید نسبت به جمعیت عمومی ناشناخته است. مطالعه حاضر برای سه هدف صورت گرفت. مطالعه حاضر با هدف بررسی (1) بررسی روایی و ساختار عامل سه پرسشنامه مختلف خرید وسواسی و (2) تعیین نمره برش برای آن دسته از پرسشنامه هایی که در آن فقدان و کمبود وجود دارد، و (3) ارزیابی شیوع CBB در هر دو نمونه نمایندگی در سطح ملی و بر روی یک نمونه خاص از مشتریان مرکز خرید. فرض بر این بود که امتیازات خرید وسواسی به طور مثبت با ناراحتی، بیفکری و حساسیت و با اعتماد به نفس منفی همبستگی دارد.