ترجمه فارسی عنوان مقاله
نمایندگی های بازار در بازاریابی صنعتی: آیا نمایندگی ها می توانند استراتژی را تحت تاثیر قرار دهند؟
عنوان انگلیسی
Market representations in industrial marketing: Could representations influence strategy?
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
22902 | 2014 | 9 صفحه PDF |
منبع

Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Industrial Marketing Management, Available online 24 May 2014
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
واژگان کلیدی
1.مقدمه
2. نمایندگی های بازار
3. بنیانگذاری مطالعه: آیا نمایندگی های بازاریابی می توانند استراتژی بازاریابی کسب و کار را تحت تاثیر قرار دهند؟
3.1. نمایندگی بازار: نمایندگی بازار اجرایی (ظاهری) در مقابل نمایشی
جدول 1. انواع نمایندگی های بازار
3.2.استراتژی های بازاریابی کسب و کار: تمایز محصول در مقابل استراتژی خدمات محور
4.روش: مطالعات موردی شبه تجربی
4.1. توسعه فرضیه ها
4.2.توسعه محرک، همگنی در گروه و دستکاری ها
4.2.1.توسعه محرک
جدول 2. ابعاد مورد علاقه: استراتژی محصول محور در برابر استراتژی خدمات محور
4.2.2.همگنی گروه
4.2.3.رویه آزمایش های تجربی
4.2.4.دستکاری
4.3. آزمون فرضیات
4.4. پرسشهای باز استفاده شده برای نشانه های تشریحی
5.بحث و مفاهیم
5.1. مفاهیم مفهومی
5.2.پیامدهای روش شناسی
5.3.مفاهیم مدیریتی
5.4.محدودیت ها و تحقیقات آینده
جدول 3. دلایل کلیدی انتخاب استراتژی بازاریابی
6. نتیجه گیری
پیوست 1
نسخه اجرایی: نشانه ها ارائه نشده است
نسخه نماشی: نشانه ها ارائه نشده است.
پیوست 2
واژگان کلیدی
1.مقدمه
2. نمایندگی های بازار
3. بنیانگذاری مطالعه: آیا نمایندگی های بازاریابی می توانند استراتژی بازاریابی کسب و کار را تحت تاثیر قرار دهند؟
3.1. نمایندگی بازار: نمایندگی بازار اجرایی (ظاهری) در مقابل نمایشی
جدول 1. انواع نمایندگی های بازار
3.2.استراتژی های بازاریابی کسب و کار: تمایز محصول در مقابل استراتژی خدمات محور
4.روش: مطالعات موردی شبه تجربی
4.1. توسعه فرضیه ها
4.2.توسعه محرک، همگنی در گروه و دستکاری ها
4.2.1.توسعه محرک
جدول 2. ابعاد مورد علاقه: استراتژی محصول محور در برابر استراتژی خدمات محور
4.2.2.همگنی گروه
4.2.3.رویه آزمایش های تجربی
4.2.4.دستکاری
4.3. آزمون فرضیات
4.4. پرسشهای باز استفاده شده برای نشانه های تشریحی
5.بحث و مفاهیم
5.1. مفاهیم مفهومی
5.2.پیامدهای روش شناسی
5.3.مفاهیم مدیریتی
5.4.محدودیت ها و تحقیقات آینده
جدول 3. دلایل کلیدی انتخاب استراتژی بازاریابی
6. نتیجه گیری
پیوست 1
نسخه اجرایی: نشانه ها ارائه نشده است
نسخه نماشی: نشانه ها ارائه نشده است.
پیوست 2
ترجمه کلمات کلیدی
نمایندگی های بازار - شبه آزمایش - مورد کسب و کار - استراتژی بازاریابی - توسعه روش شناسی
کلمات کلیدی انگلیسی
Market representations,Quasi-experiment,Business case,Marketing strategy,Methodology development,
ترجمه چکیده
پرسش اصلی در بازاریابی صنعتی اغلب در مورد این موضوع است که آیا شیوه ای که بر اساس آن بازار یک شرکت معرفی می شود، استراتژی بازاریابی را تحت تاثیر قرار می دهد یا خیر. این سوال به طور کلی از طریق مطالعه موردی بررسی شده و شواهد کمی در این زمینه بسیار محدود است. در پاسخ به این محدودیت، مقاله حاضر از یک آزمایش شبه تجربی برای بررسی اینکه آیا نمایندگی های بازار از جنبه سازنده ای در کسب و کار برخوردار هستند یا نه، استفاده کرده است. این مطالعه به طور تجربی به مقایسه دو نوع نمایندگی بازار یعنی نمایندگی ظاهری یا نمایشی و اجرایی به منظور آزمودن نفوذ آنها در استراتژی های بازاریابی صنعتی متمرکز بر خدمات و یا تمایز محصولات، می پردازد. نتایج نشان می دهد که استراتژی خدمات محور زمانی انتخاب می شود که نمایندگی های بازار بر آژانس های موجود در شرکت ها تمرکز کنند (مانند اجرایی) و استراتژی های محصول نیز زمانی انتخاب می شوند که تاکید عمده بر سازه ها باشد (مانند ظاهری). مقاله حاضر با گسترش ارتباط بین رویکرد مطالعه موردی و شبه تجربی به توسعه روش شناسی موجود کمک کرده و توضیح میدهد که روش های شبه تجربی چگونه می توانند یافته های بازاریابی صنعتی را تکرار کنند.
ترجمه مقدمه
بازاریابی یک عمل بازنمودی و نمایندگی است ( استرن، 2004 لوی، 1959).عملکرد بازاریابان از طریق نمایش یک چیز به همراه چیزی دیگر صورت می گیرد. به عنوان مثال، آنها از یک برند برای نشان دادن ارزش شرکت استفاده می کنند و این درحالی است که هنر تبلیغات برای نشان دادن مزایای یک محصول می باشد. اهمیت نمایندگی از اوایل دهه 1950 در خط مقدم اندیشه بازاریابی قرار گرفته است (گاردنر و لوی، 1955)، اما هنوز بسیاری معتقدند که بازاریابان از نمایندگی تنها به نفع خود استفاده می کنند. محققان دریافته اند که بازاریابان چگونه از برندها برای انتقال معانی و معرفی محصولات و نیز از تبلیغات برای متقاعد کردن استفاده می کنند. منابع موضوعی بازاریابی اغلب بر این واقعیت مشرف است که بازاریابان به نوبه خود موضوع نمایندگی هستند (استرن، 2004). نمایندگی ها نحوه درک بازار کسب و کار توسط مدیران را به شدت تحت تاثیر قرار می دهند و مجموعه اقدامات مدیریتی آنها را محدود می کنند (هگل، براون و دیویسون، 2008).
نمایندگی های بازار به شکل منسجمی، ماهیت بازار و آنچه را که ارائه میدهد ساده سازی می کنند. مدیران به دلیل پیچیدگی بیش از حد بازار، نیاز به اجرای معاملات متعدد در زمان های جداگانه، در مکان های مختلف و برای دلایل مختلف به نمایندگی های بازار نیاز دارند (دشپاند و Zaltman، 1982). مفهوم بازار توسط مکانی که در آن خریداران و فروشندگان از لحاظ فیزیکی به تجارت می پردازند (به عنوان مثال، بازار) پیچیده می شود، اما این مفهوم از دقت زیادی برخوردار نیست (Callon، 1998؛ Araújo، 2007؛ Kjellberg و همکاران، 2012). در عوض، بازارهای معاصر شامل انجمن های ناهمگنی میان انسان ها، مواد، و نشانه ها است (Kjellberg و Helgesson، 2007). مدیران از نمایندگی های بازاریابی به منظور اعمال نظم در این محیط های پیچیده،نقاط مزیت رقابتی (Nedungadi، 1994) را جدا می کنند و در نتیجه، شیوه ای که بر اساس آن پیچیدگی بازار ساده سازی می شود، به نمایندگی بازار منتج می گردد. با این حال، هنوز واضح نیست که آیا نمایندگی های بازار تاثیری بر مدیریت دارند یا خیر.
منابع موضوعی در حوزه نمایندگی مدیریتی استدلال می کند که شیوه ای که براساس آن مدیران به ساده سازی پیچیدگی محیط خارجی خود می پردازند بر چگونگی انجام کسب و کار شرکت موثر است (Grazzini، 2013). به عبارت دیگر، نمایندگی محیط خارجی شرکت بر استراتژی آن به شدت تاثیر می گذارد (هریسون و Kjellberg، 2010 Storbacka و Nenonen، 2011). استورباکا و ننون (2011) با توجه به تخصص خود به عنوان مشاوران کسب و کار، استدلال کرده اند که چگونگی درک شرکت ها از بازار خود نه تنها برای دستیابی به عملیات کارآمد تر حیاتی است، بلکه برای شکل دادن موثر محیط کسب و کار نیز اهمیت دارد. هریسون و کاجلبرگ (2010) نشان داده اند که نحوه درک شرکت ها از بازار خود، تصمیمات کسب و کار حیاتی آنها را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. به عنوان مثال، شرکتی که بازارهای خود را بر اساس روابط درون شبکه ای (بلند مدت و یا کوتاه مدت) و یا شرکتی که بازارهای خود را بر اساس سودآوری (بالا یا پایین) درک می کنند را در نظر بگیرید. این مفاهیم کاملا تفاوت دارند و تصمیم گیری های کسب و کار بسیار متفاوتی را بین این شرکت ها ایجاد می کنند. به عنوان مثال، شرکتی که بازار خود را از طریق روابط درک کرده، به احتمال زیاد به روابط بلند مدت بیش از سود کوتاه مدت اهمیت می دهد.
پژوهشگران در مطالعات موردی نشان می دهند که نمایندگی ها بر استراتژی های شرکت تاثیر گذاشته (به عنوان مثال، هریسون و Kjellberg، 2010Rinallo و Golfetto، 2006) و شواهد کمی در این زمینه تا حد زیادی در دسترس نیست. با این حال، شواهد کمی می تواند برای جدا کردن زمینه (چندلر و Vargo، 2011) و شناخت (Grazzini، 2013) مفید باشد. سوالی که در بازاریابی صنعتی مطرح میشود این است که آیا نمایندگی های بازار بر اقدامات مدیریتی و در نتیجه استراتژی بازاریابی کسب و کار تاثیر می گذارند یا خیر. در نتیجه، هدف مقاله حاضر جدا کردن نمایندگی های بازاریابی و برسی این موضوع است که آیا شیوه های نمایندگی خارجی بر استراتژی های بازاریابی تاثیر می گذارند یا نه.
این مقاله هم از لحاظ مفهومی و هم از لحاظ روش شناسی دارای سهم عمده ای در حوزه مربوطه می باشد. سهم مفهومی نشان می دهد که نمایندگی بازار سازنده است. سهم روش شناسی نیز به معرفی حالات شبه تجربی برای حمایت از یافته های مطالعات موردی می پردازد. مطالعات شبه تجربی شامل دستکاری آزمون های رفتاری شبکه مستقل برای بررسی اثر آنها در یک محیط کنترل شده می باشد (کمپبل، استنلی 1963). به طور جزئی تر می توان گفت که مطالعه حاضر به برسی این موضوع می پردازد که آیا انواع خاصی از نمایندگی های بازار منجر به اجرای استراتژی های خدمات محور و یا تمایز محصول می شوند. ما یک آزمایش شبه تجربی بر روی 143 فارغ التحصیل بازاریابی به عنوان نماینده مدیران بازاریابی انجام داده و از نمونه موردی در کسب و کار صنعتی استفاده کرده ایم. این مورد برای دربر گرفتن دو نوع نمایندگی بازار، دستکاری شده است: ظاهری که بازار را از شرکت جدا می کند و نمایشی که قابلیت های سازمان ها را با یکدیگر ادغام می نماید. نتایج نشان می دهد که استراتژی خدمات محور به احتمال زیاد زمانی استفاده می شود که نمایندگی از نوع اجرایی است و استراتژی تمایز محصول نیز در نمایندگی از نوع ظاهری به کار می رود.
ساختار مقاله به شرح زیر است. پس از این مقدمه، بخش 2 به بررسی مفهومی مطالعه در قالب معرفی نمایندگی های بازار می پردازد. بخش 3 جنبه مفهومی چارچوب مطالعه را با شناسایی استراتژی های بازاریابی به عنوان متغیر و نمایندگی های بازار به عنوان رفتار بررسی می کند. بخش 4 روش شناسی مطالعه و فرضیه های به دست آمده را نشان می دهد. بخش 5 نیز در مورد مفاهیم مفهومی، روش شناسی و مدیریتی بحث کرده و محدودیت ها و تحقیقات آتی را نیز نشان می دهد که نهایتا به نتیجه گیری در بخش 6 منجر می شود.