وضعیت موجود و مفهوم‌سازی آینده قدرت در بازارهای صنعتی

چکیده

کلید واژه ها 

1. معرفی 

2: نشریه ویژه و موضوعات مرتبط با قدرت

2.1: یادگیری از طریق روابط بین فردی 

2.2: فهم و بازتعریف عدم تقارن  

2.3: سنجش و روان سازی قدرت 

2.4: روابط درون شرکتی و بین شرکتی 

2.5: چرا قدرت تا این حد در روابط خرده فروشی و عرضه غذا مد نظر قرار می گیرد؟ 

3: رهنمودها برای پژوهش و قدرت

4: نتیجه گیری

این مقاله یک نگاه اجمالی در خصوص پژوهش مربوط به قدرت در بازارهای صنعتی و کسب‌وکار که خود برگرفته از 10 مقاله یک نشریه خاص است، ارائه می‌کند. این نوآوری‌ها میانجی هایی برای تعریف پیشینه، زمینه، وضعیت‌های موجود و تحولات آینده و چشم‌اندازهایی مربوط به قدرت در جهان کسب‌وکار محسوب می‌شوند. بنابراین، این مقاله با استفاده از این نشریه خاص به‌عنوان روزنه‌ای در جهت مشاهده پیشایندها، فهم حاضر و مسیرهای آینده، یک شیوه از مفهوم‌سازی و فهم قدرت را ارائه می‌دهد. به‌علاوه مطالعاتی که اصول گذشته و حال و بنیادهای عملی را برای قدرت واکاوی می‌کند، نوآوری‌هایی مبتنی بر کار تجربی نیز قدرت را آزمایش و مورد کاوش قرار می‌دهد. این مقاله سپس برای ایجاد ارتباط ریشه‌ها با کانون‌های اصلی و شناسایی محتمل‌ترین جنبه‌های مورد تأکید نظریه و رویکرد برای حوزه کسب‌وکار به کسب‌وکار آینده، جلوه‌های اصلی موجود در این نوآوری‌ها را شناسایی، ازنظر موضوعی آن را تبیین و سپس برچسب‌گذاری می‌کند.

قدرت به‌عنوان مفهومی مرتبط با نظریه و رویکرد کسب‌وکار اهمیت فراوانی دارد و بنابراین موجب توجه فراوانی از سوی فعالان دانشگاهی‌ کسب‌وکار شده است، اگرچه این توجه به‌صورت مستمر نیست. بخش اعظمی از پژوهش‌های اولیه توسط بازاریاب‌های صنعتی صورت گرفت. این بازاریاب‌ها بر روی به‌کارگیری مجدد نظریه تمرکز داشتند که ناشی از روابط بین فردی بود (به‌عنوان‌مثال امرسون، 1962، فرنچ و راون 1959، تیباو و کلی 1959)، به‌طوری‌که آنها قدرت را طبق تعاملات انسانی تعریف کردند و آن را در تبادلات کسب‌وکار به کار گرفتند. به‌عنوان‌مثال، پژوهشگران علاقه‌مند به زمینه بازارهای صنعتی و تأثیر قدرت در تبادلات بین شرکتی که دیدگاه‌های بازاریابی صنعتی و گروه خرید (IMP) را اتخاذ کرده‌اند، قدرت را با یک چارچوب تعامل‌گرا مدل‌سازی نمودند. این شبکه تعامل‌گرا دارای ویژگی‌هایی دوتایی و تعاملات شبکه بود. مدیریت بازاریابی صنعتی (IMM) نقش اصلی تعریف، تفسیر و تکامل شناخت در خصوص قدرت را درزمینهٔ های کسب و کار به عهده دارد و یک تالار گفتگو را در خصوص این موضوع تشکیل داده است. در سال 2005، مدیریت بازاریابی صنعتی نقش ابزاری در هدف‌گذاری پژوهش به عهده داشت. مدیریت بازاریابی صنعتی در رابطه با جلد 34، مسئله 8 از اتخاذ رویکردهای سنتی دوری جست و یک قانون را انتشار داد که تصورات پیشین در خصوص دیدگاه منفی قدرت را به چالش می‌کشید. به‌عبارت‌دیگر، عدم تقارن به‌عنوان مسئله‌ای غیرقابل‌قبول، غیرقابل اجرا یا اشتباه عنوان می‌شد که بر طبق آن‌یک نوع مخالفت آرمان‌گرا در خصوص قدرت قهری نمود می‌کند. باوجوداین، پژوهشگری به نام هینگلی (Hingley) یک بعد دیگر از قدرت را تبیین کرد. وی روشی ساخت که در آن‌یک نوع نیروی بیگانه زهرآگین وجود دارد که حضورش تقریباً ثابت است که بر اساس آن عدم تقارن قابل‌قبول و قابل‌اجرا می‌شود. هینگلی همچنین خواستار فهم بهتر قدرت و انگیزه‌های شرکت‌کننده‌ها در تبادلات تجاری شرکتی بود. پژوهشگرانی همچون کومار (2005)، نوده (2005) و بلویس نیز در این خصوص نظر دادند که به‌عنوان یک مبحث کوچک مطرح بود. هینگلی در پاسخ به آنها نیز گفت: با وجود این، آنچه مدیریت بازاریابی صنعتی (در جلد 34) بررسی کرده آنطور که باید و شاید مسئله قدرت در کسب و کار را مد نظر قرار نداده است. ده سال بعد، مدیریت بازاریابی صنعتی جایگاهی را کسب کرده است که می تواند به صورت کامل قدرت را مورد بازبینی قرار دهد. ما با نتیجه گیری این مقاله سعی داریم تا از طریق ارائه بررسی اجمالی از تفکر موجود در خصوص قدرت در بستر بازار های کسب و کار که توسط موضوعات مهم بیان شده، این زمینه را به روز رسانی کنیم. ده مقاله زیر که دارای رویکرد و دیدگاه های خاصی هستند با استفاده از موضوعات مختلف سعی دارند شرایط و کاربردهای قدرت در کسب و کار، مشتری و روابط بازار را به چالش بکشند. این مقاله ها به طور جمعی پیشینه و ریشه های قدرت، تاکید های موضوعی موجود و جهت های بالقوه جدید و درمان ها را مورد توجه قرار می دهند. ما موضوعات زیر را شناسایی کردیم: 1: تحلیل پیشایند های قدرت اغلب به طرز عمل های طولانی و نا پیوسته در دانشگاه و رویکرد بر می گردد. اولین موضوعی که ظهور پیدا کرد پیگیری فهم ریشه ها، تعاریف و کاربردهای قدرت در بستر میان فردی و همچنین کاربرد آن در روابط کسب و کار است. 2: نویسندگان سعی دارند مفاهیم اصلی مرتبط با قدرت همچون اعتماد و ماهیت عدم تقارن را تعریف کنند. 3: بازاریاب های صنعتی از آغاز سعی کرده اند تا قدرت را در روابط بین شرکتی مدل سازی کنند و سپس آن را بسنجند. موضوع سوم به دقت و درستی سنجش قدرت مربوط می شود. 4: بسیاری از بررسی ها، تحلیل ها و تفاسیر قدرت بر روی تبادلات بین تجاری تمرکز داشته اند؛ اما چرا تمرکز ما بر روی (اغلب دوتایی) تبادلات بین شرکتی معطوف است؟ 5: مطالعه قدرت مبتنی بر بسترهای کسب و کار و شرایط آن است. موضوع پایانی شامل این مطلب است که چرا برخی از بخش های کسب و کار و زمینه ها (به عنوان مثال بخش خرده فروشی وعرضه غذا) چنین مواد غنی برای پژوهشگران تشکیل می دهند که به دنبال فهم قدرت در جهان کسب و کار هستند. ما پس از ترسیم تحلیل موضوع محور، برخی از راه های دسترسی برای پژوهش را پیشنهاد می کنیم که قدرت را در رابطه با کسب و کار، مشتری و روابط با بازار مد نظر قرار می دهد. در نهایت ما این مبحث را با نظرات پایانی خود خاتمه می دهیم.