ترجمه فارسی عنوان مقاله
حقوق مالکیت معنوی ، شرکت های چندملیتی و رشد اقتصادی
عنوان انگلیسی
Intellectual property rights, multinational firms and economic growth
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
16673 | 2010 | 15 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Journal of Development Economics, Volume 92, Issue 1, May 2010, Pages 13–27
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
واژگان کلیدی
1. مقدمه
2. ادبیات مرتبط
3. مدل
3.1. مرور کلی
3.2. خانوارها
3.3. بازارهای محصول
3.4. نوآوری، انطباق و تقلید
3.5. بازار بورس
3.6. ترکیب صنعت و دینامیک کیفیت
شکل 1. ترکیب صنعت
3.7. بازار کار شمال
3.8. بازار کار جنوب
4. تعادل پایدار
شکل 2. تعادل پایدار
5. ویژگیهای تعادل پایدار
6. تحلیل رفاه پایدار
7. نکات پایانی
تقدیر و تشکر
ضمیمه الف
ضمیمه ب
واژگان کلیدی
1. مقدمه
2. ادبیات مرتبط
3. مدل
3.1. مرور کلی
3.2. خانوارها
3.3. بازارهای محصول
3.4. نوآوری، انطباق و تقلید
3.5. بازار بورس
3.6. ترکیب صنعت و دینامیک کیفیت
شکل 1. ترکیب صنعت
3.7. بازار کار شمال
3.8. بازار کار جنوب
4. تعادل پایدار
شکل 2. تعادل پایدار
5. ویژگیهای تعادل پایدار
6. تحلیل رفاه پایدار
7. نکات پایانی
تقدیر و تشکر
ضمیمه الف
ضمیمه ب
ترجمه کلمات کلیدی
حفاظت از حقوق مالکیت معنوی - فعالیت های بین المللی فن آوری - تجارت شمال و جنوب - شرکت های چند ملیتی - رشد اقتصادی -
کلمات کلیدی انگلیسی
Intellectual property rights protection, International technology transfer, North–South trade, Multinational firms, Economic growth,
ترجمه چکیده
این مقاله بر آن است تا مدلی از تجارت شمال – جنوب، شرکت های چندملیتی و رشد اقتصادی را ارائه دهد تا به طور رسمی اثرات حفاظت شدیدتر از حقوق مالکیت معنوی (IPR) را در کشورهای در حال توسعه موشکافی نماید. در این مدل، شرکت های شمالی محصولاتی جدید با کیفیتی بالاتر را تولید می کنند، شرکت های چندملیتی عملیات ساخت را به جنوب منتقل نموده و شرکت های جنوبی محصولات تولیدی شرکت های شمال را تقلید می کنند. نشان داده می شود که حفاظت شدیدتر از IPR در جنوب (یعنی اتخاذ و اجرای توافقنامه TRIPs) در نهایت به افزایشی دائمی در نرخ انتقال فن آوری به جنوب بواسطه شرکت \های چندملیتی، افزایشی دائمی در بکارگیری R&D توسط وابستگان جنوبی شرکت های چندملیتی شمالی، کاهشی دائمی در شکاف دستمزد بین شمال و جنوب، و افزایشی موقت در آهنگ نوآوری شمال منتهی می شود.
ترجمه مقدمه
هدف این مقاله ارائه مدلی از تجارت شمال – جنوب، شرکت های چندملیتی و رشد اقتصادی به منظور موشکافی رسمی اثرات حفاظت شدیدتر از حقوق مالکیت معنوی (IPR) در کشورهای در حال توسعه است. توافقنامه مالکیت معنوی تجاری (TRIPs)، که به عنوان بخشی از مذاکرات تجاری چندجانبه اروگوئه در سال 1994 امضا گردید، پایه گذاری یک سری ار حداقل استانداردهای حفاظت از IPR را توسط اعضای سازمان تجارت جهانی (WTO) تا سال 2006 ایجاب می-نماید. با وجود این، بار تعدیل سیاست ها بر دوش کشورهای در حال توسعه قرار داده شده است زیرا کشورهای توسعه یافته از پیش دارای سطوح بالاتری از حفاظت از IPR هستند (ماسکوس ، 2000). در نتیجه، بازار بحث پیرامون اثرات حفاظت شدیدتر از IPR در کشورهای در حال توسعه بسیار داغ است.
استدلال طرفداران حفاظت شدیدتر از IPR آن است که این اصلاح باعث ارتقای نوآوری در اقتصاد جهانی شده و با شکوفائی رشد اقتصادی سریع تر به کشورهای در حال توسعه سودرسانی می کند. ایشان همچنین ادعا می کنند که تقویت IPR باعث تسریع انتقال فن-آوری از کشورهای توسعه یافته (شمال) به کشورهای در حال توسعه (جنوب) می شود که این خود مجرای دیگری برای سودرسانی به کشورهای در حال توسعه است. در مقابل، مخالفان حفاظت شدیدتر از IPR بیان می دارند که این اصلاح نه منجر به رشد اقتصادی سریعتر و نه انتقال سریع تر فن آوری بین المللی می شود، بلکه بیشتر باعث انتقال اجاره ها به صاحبان حقوق صنعتی شرکت های چندملیتی در توسعه یافته ترین کشورهای جهان بویژه ایالات متحده می شود.
به تازگی، شواهدی جدید به دست آمده است که ارتباطی مستقیم با این بحث سیاست عمومی دارد. با بهره گیری از اطلاعاتی بسیار غنی تری نسبت به آنچه پژوهشگران پیشین بدان دسترسی داشتند، برنستتر و همکاران (2006) به بررسی چگونگی تغییر انتقال فن-آوری توسط شرکت های چندملیتی آمریکائی در پاسخ به یک سری از اصلاحات IPR انجام شده توسط شانزده کشور در بازه زمانی 1999-1982 پرداختند. یافته های ایشان حاکی از آن است که پرداخت ها بابت حق امتیاز استفاده از دارائی های نامشهود انجام گرفته توسط وابستگان شرکت های مادر، که بازتابنده ارزش انتقال فن-آوری است، به تأسی از رژیم های قوی تر دارای مالکیت صنعتی افزایش می یابد. مخارج R&D هزینه شده توسط شرکت های وابسته – که معمولاً به عنوان مکملی برای واردات فن آوری از شرکت های مادر تلقی می شود – نیز پس از اصلاحات IPR افزایش می یابد. افزایش های در R&D و حق امتیازهای شرکت های وابسته در میان وابستگان شرکت-هائی متمرکز است که استفاده گسترده تری از نظام مالکیت حقوق صنعتی ایالت متحده پیش از انجام اصلاحات داشته و از اینرو احتمال می رود بیشترین ارزش را برای اصلاحات قائل شوند. برای این شرکت های بسیار علاقمند به حقوق صنعتی، یک افزایش 34% در پرداخت های حق امتیاز شرکت وابسته و یک افزایش 23% در مخازج R&D شرکت وابسته وجود دارد. برنستتر و همکاران (2006) چنین نتیجه گیری می کنند که بهسازی های انجام شده در حفاظت از IPR منتهی به افزایش های چشمگیری در انتقال فن آوری از شرکت های چندملیتی آمریکائی به وابستگان آنها در کشورهای در حال انجام اصلاحات می شود.
این شواهد چالشی را در مقابل ادبیات نظری موجود در زمینه تجارت بین شمال و جنوب ایجاد می نماید. در مدل های تجارت شمال – جنوب با شرکت های چندملیتی، حفاظت شدیدتر از IPR در جنوب منجر به یک نرخ انتقال فن آوری کاملاً پائین تر در نوشتجات گلاس و ساگی (2002)، سنر (2006)، و گلاس و وو (2007) می شود که کاملاً عکس چیزی است که برنستتر و همکاران (2006) بلحاظ تجربی یافته-اند. افزایش مشاهده شده در نرخ انتقال فن آوری که حاصل حفاظت بیشتر از IPR است سازگار با تلویحات مدل های شمال – جنوب ساخته شده توسط هلپمان (1993)، لای (1998)، و برنستتر و همکاران (2007) می باشد. با این حال، تمامی این مقالات چنین فرض می دارند که انتقال فن آوری بین المللی بوسیله شرکت های چندملیتی بی هزینه بوده و ازاینرو قادر به توضیح افزایش مشاهده شده در مخارج R&D توسط وابستگان خارجی شرکت های چندملیتی آمریکائی نیست. در این مقالات، هیچ مخارجی برای R&D توسط وابستگان صورت نمی پذیرد، درحالیکه چند مطالعه تجربی چنین گزارش داده اند که R&D انجام شده توسط شرکت های وابسته در کشورهای در حال توسعه بر جذب فنآوری شرکت مادر و بر تعدیل آن برای بازارهای محلی متمرکز است (کیومرل ، 1999).
در این مقاله، ما یک مدل پویای تعادل عمومی تجارت شمال – جنوب را ارائه می دهیم که سازگار با شواهد تجربی ذکر شده در بالاست. در این مدل، شرکت های شمالی درگیر R&D نوآورانه می-شوند تا محصولات جدید با کیفیت تر تولید کنند، و زمانیکه به این مهم دست یافتند وارد یک R&D انطباقی می شوند تا یاد بگیرند چگونه محصولات تولیدی خود را از شمال دارای دستمزد بالا به جنوب دارای دستمزد پائین منتقل کنند. جریان های سودی که وارد جیب شرکت ها می شود زمانی افزایش می یابد که آنها موفق به انتقال تولیدات خود به جنوب شوند و هر انتقال تولید با یک پرداخت حق امتیاز از سوی شرکت وابسته خارجی به شرکت مادر خود برای استفاده از فن آوری شرکت مادر همراه است. وقتی شرکت ها موفق به انتقال تولیدات خود به جنوب می شوند، در معرض نرخی مثبت از تقلید توسط شرکت های جنوبی نیز قرار می گیرند. حفاظت شدیدتر از IPR در جنوب به صورت کاهش در نرخی مدلسازی می شود که در آن شرکت های جنوبی محصولاتی را تقلید می کنند که شرکت های چندملیتی شمالی آنها را در جنوب تولید می نمایند.
مدل دارای یک تعادل پایدار منحصربفرد با یک نرخ ثابت نوآوری و یک نرخ ثابت انتقال فن آوری در هر صنعت است. نرخ پایدار نوآوری بر مقیاس اقتصاد وابستگی ندارد و از اینرو، این مدل موضوع مقاله انتقادی جونز (آ1995) درباره مدل های رشد درونزای اولیه نیست. اثرات مقیاس، طبقه گفته سگرستورم (1998) و لی (2003)، با این فرض رد می شوند که نوآوری همگام با ارتقای کیفیت محصولات و پیچیده تر شدن آنها دشوارتر می شود. در نتیجه، رشد اقتصادی تاحدی درون زا است (انتخاب سیاست ها بر نرخ رشد اقتصادی بلندمدت اثرگذار نیستند) و به دلیل این خاصیت، مدل به طرز مخصوصی رام است.
درمی یابیم که حفاظت شدیدتر از IPR در جنوب (یعنی اتخاذ و بکارگیری توافقنامه TRIPs) منجر به افزایشی دائمی در نرخ انتقال فن آوری به جنوب بوسیله شرکت های چندملیتی و یک افزایش دائمی در مخارج انطباقی R&D در جنوب توسط شرکت های چندملیتی می شود. این دو اثر به هم مربوطند زیرا افزایش در مخارج انطباقی R&D محرک افزایش در نرخ انتقال فن آوری بوسیله شرکت-های چندملیتی است. بنابراین، مدل با دو یافته تجربی اصلی در برنستتر و همکاران (2006، 2007) سازگار است، اینکه اصلاح مالکیت حقوق صنعتی با پرداخت های بیشتر بابت حق امتیاز از وابستگان خارجی به شرکت های مادر در شمال و مخارج بیشتر در R&D توسط این وابستگان خارجی همراه است. بعلاوه، درمی یابیم که حفاظت شدیدتر از IPR در جنوب منجر به یک افزایش موقت در نرخ نوآوری شمالی و یک کاهش دائم در شکاف دستمزد بین شمال و جنوب می شود. ازاینرو، این مقاله حامی این بحث است که اصلاح حق مالکیت صنعتی در کشورهای در حال توسعه نوآوری را در اقتصاد جهانی ارتقا داده و نیز روشن می کند چرا چند کشور در حال توسعه سریعتر از کشورهای تویعه یافته نوعی رشد کرده اند. در امتداد مسیر انتقال که به یک تعادل پایدار جدید با حفاظت شدیدتر از IPR منتهی می شود، شکاف دستمزد بین شمال و جنوب تنها در صورتی می تواند به طور دائم کاهش یابد که دستمزدهای واقعی در جنوب سریعتر از شمال رشد کنند.
علاوه بر تحلیل اثرات تعادل حفاظت شدیدتر از IPR، ما همچنین اثرات رفاهی بلندمدت را نیز مورد مطالعه قرار دادیم. در مدل-های تجارت شمال – جنوب که در آن اصلاح مالکیت حقوق صنعتی به شکل دائمی نرخ رشد اقتصادی را افزایش می دهد (یعنی، لای، 1998؛ برنستتر و همکاران، 2007؛ گلاس و وو، 2007)، مصرف کنندگان باید سرانجام در وضعیت بهتری نسبت به شرایطی قرار بگیرند که در آن هیچ گونه اصلاحی بر مالکیت حقوق صنعتی وجود نمی داشت.بهمچنین، در مدل های تجارت شمال – جنوب که در آن اصلاحات در مالکیت حقوق صنعتی به طور دائم نرخ رشد اقتصادی را کاهش می دهد (یعنی گلاس و ساگی، 2002؛ سنر، 2006)، مصرف کنندگان باید سرانجام در وضعیت بدتری قرار بگیرند. برعکس در مدل ما، اثرات رفاهی بلندمدت بدون ابهام نیستند زیرا اصلاح در مالکیت حقوق صنعتی به طور دائم نرخ رشد اقتصادی را تغییر نمی دهد (رشد تاحدی درون زاست). با وجود این، بیشتر اثرات بلندمدت در جهت سودرسانی به مصرف کنندگان جنوبی قرار دارند. وقتی حفاظت از IPR در جنوب تحکیم شد، مصرف کنندگان جنوبی از نرخ سریع تر نوآوری، نرخ سریع تر انتقال فن آوری، و کاهش در شکاف دستمزد شمال – جنوب بهره مند می شوند. تنها ملاحظه ای که بر ضد مصرف-کنندگان جنوبی وجود دارد آن است که حفاظت شدیدتر از IPR باعث می شود محصولات تولیدی کمتری در جنوب از شرکت های چندملیتی دارای قیمت های بالاتر به شرکت های جنوبی دارای قیمت های پائین تر انتقال داده شود. بنابراین، این مقاله تصویری عموماً خوش-بینانه را در رابطه با اثرات رفاهی بلندمدت حفاظت شدیدتر از IPR در کشورهای در حال توسعه ارائه می دهد.
در دهه های اخیر، تغییرات ساختاری در اقتصاد جهانی به طور چشمگیری اندازه موثر جنوب را افزایش داده است. ورود چین به نظام تجاری جهانی نیروی کار جنوبی را تا 760 میلیون کارگر افزایش داده است، فروپاشی کومونیسم 260 میلیون کارگر را اضافه نموده است، و اخیراً هند 440 میلیون کارگر را بدان افزوده است (ونابلز ، 2006). به عنوان یک تمرین نهائی، ما اثرات افزایش اندازه اولیه جنوب را مورد کاوش قرار داده و این اثرات را با اثرات متناظر اصلاحات در مالکیت حقوق صنعتی مقایسه می نمائیم.چنین درمی یابیم که افزایش اندازه اولیه جنوب دارای تقریباً همان اثرات تعادل پایدار است: یک افزایش دائمی در نرخ انتقال فن آوری به جنوب بوسیله شرکت های چندملیتی، یک افزایش دائم در مخارج انطباقی R&D در جنوب توسط شرکت های چندملیتی، و یک افزایش موقت در نرخ نوآوری شمال وجود دارد. تنها تفاوت آن است که توسعه بازار جنوب هیچ اثری بر شکاف دستمزد شمال – جنوب ندارد، درحالیکه اصلاحات در مالکیت حقوق صنعتی شکاف دستمزد شمال – جنوب را کم می کند. افزایشی در اندازه اولیه جنوب بی شک رفاه بلندمدت مصرف کنندگان جنوبی را افزایش می دهد.
ادامه مطالب مقاله به این شکل ارائه می شوند: بخش 2 مرروی کلی بر ادبیات مرتبط دارد. مدل در بخش 3 ارائه شده و سپس برای تعادل پایدار منحصربفرد در بخش 4 حل می شود. اثرات تعادل حفاظت شدیدتر از IPR در بخش 5 و اثرات رفاهی بلندمدت متناظر در بخش 6 مشتق می شوند. بخش 7 سخن آخر و یک سری مسیر را برای پژوهش های بیشتر ارائه می دهد. برخی مشتقات جبری به ضمیمه آ موکول می شوند و اثرات توسعه بازار جنوب در ضمیمه ب گنجانده شده اند.