وابستگی بین شرکتی، اعتماد بین شرکتی و عملکرد عملیاتی: اثر میانجیگری یکپارچه‌سازی کسب‌وکار الکترونیکی

چکیده 

واژگان کلیدی

1.مقدمه 

2.مبنای نظری و فرضیات 

شکل 1: مدل مفهومی 

2.1وابستگی بین شرکتی 

2.2اعتماد بین شرکتی 

2.3ادغام کسب‌وکار الکترونیکی و عملکرد عملیاتی 

3.روش 

3.1طراحی پرسشنامه و مطالعه‌ی آزمایشی

جدول 1: آمار اندازه گیری

3.2 جمع‌آوری داده‌ها 

3.3 اعتبار سازه (مفهوم)

جدول 2: آمار تشریحی و ماتریس همبستگی

4. نتایج 

جدول 3: نتایج تحلیلی مدل سازی معادله ی ساختاری

شکل 2: نتایج تست فرضیات

5.بحث 

6.نتیجه‌گیری

هدف از این مقاله بررسی روابط میان حاکمیت روابط، یکپارچه‌سازی کسب‌وکار (تجارت) الکترونیکی و عملکرد عملیاتی در زنجیره تأمین است. حاکمیت روابط را با وابستگی بین شرکتی و اعتماد بین شرکتی عملیاتی کردیم (به راه انداختیم) تا مدلی ساختاری ایجاد کنیم. تحلیل تجربی داده‌های آماری جمع‌آوری‌شده از شرکت‌های تولیدی نشان می‌دهد که یکپارچگی کسب‌وکار الکترونیکی به‌طور معناداری میان اثرات وابستگی بین شرکتی و اعتماد بین شرکتی بر عملکرد عملیاتی نقش واسطه را ایفا می‌کند. مقاله‌ی حاضر مکانیسم واسطه‌گری (میانجی‌گری) یکپارچگی کسب‌وکار الکترونیکی را توجیه می‌کند و درک تأثیر حاکمیت رابطه بر عملکرد عملیاتی را به‌پیش می‌برد. این یافته‌ها به تحقیق و رویه‌ی کار در کسب‌وکار الکترونیکی و مدیریت زنجیره تأمین کمک می‌کنند.

کسب‌وکار الکترونیکی نقش بسیار مهمی در تسهیل جریان به‌موقع اطلاعات، مواد و کالاها در سراسر زنجیره تأمین ایفا می‌کند. در زنجیره تأمین، یکپارچه‌سازی کسب‌وکار الکترونیکی به جذب و استفاده از عملیات کسب‌وکار الکترونیکی مبتنی بر اینترنت اشاره می‌کند، که باعث می‌شود شرکت‌ها بتوانند تبادل اطلاعات، به اشتراک‌گذاری منابع و فعالیت‌های مستمر و مشترک را انجام دهند. گسترش اتحاد بین شرکت‌ها به‌منظور کاهش هزینه‌ها، دسترسی به منابع و ظرفیت مکمل و مقابله با رقابت در بازار غیرعادی نیست. یکپارچه‌سازی کسب‌وکار الکترونیکی به‌عنوان وجه غالب اتحاد بین شرکتی نه‌تنها نشان‌دهنده وضعیت اتصال فرآیندهای عملیاتی و معاملات کسب‌وکار است بلکه مزایای همراه با اتحاد بین شرکتی را محقق می‌کند. در این رابطه، تبادل اطلاعات کارآمد برای بررسی فرصت‌های ارزش‌افزوده و سرمایه‌گذاری در منابع و ظرفیت‌های بین شرکتی از اهمیت زیادی برخوردار است. مقالات موجود در خصوص بررسی زنجیره تأمین کسب‌وکار به کسب‌وکار و ارتباط بین کسب‌وکار الکترونیکی و عملکرد شرکت نشان می‌دهند که کسب‌وکار الکترونیکی ممکن است به جریان خطی اطلاعات کمک کنند، خدمات به مشتریان را بهبود بخشند و به بهره‌وری عملیاتی کمک کنند. به‌تازگی، برخی از مطالعات به کشف عملکرد شرکت از دیدگاه حاکمیت رابطه توجه کرده‌اند زیرا حاکمیت رابطه می‌تواند به شرکت‌ها کمک کند تا به مزایای همکاری دست یابند و به عدم قطعیت عملیاتی و خطرات احتمالی بپردازند. شرکت‌ها ممکن است با یکپارچه‌سازی فرآیندهای کسب‌وکار الکترونیکی حاکمیت رابطه را بر عملیات کسب‌وکار معمول اعمال کنند تا روابط ارتقا یابند و همکاری‌ها تقویت شوند. بااین‌حال، در خصوص حاکمیت رابطه در مورد عملیات کسب‌وکار الکترونیک درزمینهٔ زنجیره تأمین شکاف تحقیقاتی وجود دارد. بنابراین، برای مشخص شدن اثر حاکمیت رابطه بر یکپارچه‌سازی کسب‌وکار الکترونیکی به مطالعات بیشتری نیاز است، زیرا شرکت‌ها فرآیندهای کسب‌وکار را با شرکای زنجیره تأمین متصل می‌کنند تا از منابع و ظرفیت به بهترین نحو بهره‌برداری کنند. مشاهدات بالا ما را برای انجام این مطالعه تجربی تحریک کرد. هدف از این مقاله بیان روابط حاکمیت رابطه، یکپارچه‌سازی کسب‌وکار الکترونیکی، و عملکرد عملیاتی درزمینهٔ زنجیره تأمین است. با توجه به محتوای نظری حاکمیت رابطه، مدل ساختاری طراحی کردیم که شامل عوامل مقدم (مرجع) مانند وابستگی بین شرکتی و اعتماد بین شرکتی می‌شود. به‌طور خاص، حاکمیت رابطه به‌عنوان وابستگی بین شرکتی و اعتماد بین شرکتی به کار گرفته می‌شود، زیرا هر دو جنبه‌های کلیدی حاکمیت رابطه هستند. هدف این مدل آشکار کردن اثرات وابستگی بین شرکتی و اعتماد بین شرکتی بر شکل‌گیری ادغام (یکپارچگی) کسب‌وکار الکترونیکی و بررسی اثر واسطه‌ای (میانجی‌گری) ادغام کسب‌وکار الکترونیکی بر رابطه بین حاکمیت رابطه و عملکرد عملیاتی است. این مطالعه به تحقیق و رویه‌ی عمل کمک مهمی می‌کند. به‌طور سیستماتیک مدل و فرضیات را با استفاده از داده‌های جمع‌آوری‌شده از شرکت‌های تولیدی می‌آزماییم. نتایج تجربی ارائه‌شده در بخش زیر مدل نظری ما را تائید می‌کند. این نتایج نشان می‌دهند که ادغام کسب‌وکار الکترونیکی به‌طور قابل‌توجهی میان اثرات وابستگی بین شرکتی و اعتماد بین شرکتی بر عملکرد عملیاتی نقش واسطه را اعمال می‌کند. این تحلیل نشان می‌دهد که به‌کارگیری این روش (رابطه‌ای) در ادغام کسب‌وکار الکترونیکی به‌طور مؤثر عملکرد عملیاتی را افزایش می‌دهد. بنابراین، مقاله حاضر نه‌تنها درک نظری روابط بین حاکمیت رابطه، یکپارچه‌سازی کسب‌وکار الکترونیکی و عملکرد عملیاتی را ارتقا می‌دهد بلکه با ارائه بینش برای مدیریت کسب‌وکار الکترونیکی و عملیات زنجیره تأمین مفهوم حاکمیت رابطه در زنجیره تأمین را بسط می‌دهد. ساختار این مقاله به شرح زیر است. بخش بعدی مبنای نظری مدل مفهومی را توصیف می‌کند و پنج فرضیه را پیشنهاد می‌کند. پس‌ازآن روش تحقیق را توصیف می‌کند و نتایج تجربی را ارائه می‌دهد. علاوه بر این، یافته‌های پژوهش، مفاهیم نظری و مدیریتی و محدودیت‌ها را مطرح می‌کند. درنهایت، خلاصه‌ی یافته‌های تجربی ارائه و مسیر تحقیقات آتی برجسته می‌شود.