ترجمه فارسی عنوان مقاله
تاثیرِ برندسازی شخصیِ مدیراجرایی بر ارتباطات و ادراک (سازمانهای) ناسودبر
عنوان انگلیسی
The impact of executive personal branding on non-profit perception and communications
کد مقاله | سال انتشار | تعداد صفحات مقاله انگلیسی |
---|---|---|
44890 | 2015 | 5 صفحه PDF |
منبع
Publisher : Elsevier - Science Direct (الزویر - ساینس دایرکت)
Journal : Public Relations Review, Volume 41, Issue 2, June 2015, Pages 288–292
فهرست مطالب ترجمه فارسی
چکیده
واژگان کلیدی
1.مقدمه
2.پیشینه پژوهش
2.1برندسازی: تقاطعِ هویت و شهرت
2.2حضورِ آنلاین: شخصی تبدیل به حرفهای میشود
3.روش
4.نتایج
5.بحث
6. نتیجه گیری
واژگان کلیدی
1.مقدمه
2.پیشینه پژوهش
2.1برندسازی: تقاطعِ هویت و شهرت
2.2حضورِ آنلاین: شخصی تبدیل به حرفهای میشود
3.روش
4.نتایج
5.بحث
6. نتیجه گیری
ترجمه کلمات کلیدی
برندسازی شخصی - رسانه های اجتماعی - ارتباطات اجرایی - ارتباطات غیرانتفاعی
کلمات کلیدی انگلیسی
Personal branding; Social media; Executive communications; Non-profit communications
ترجمه چکیده
رسانهی اجتماعی به یک ابزار مهم و ضروری در روابط اجتماعی و کمپینهای بازاریابی تبدیل شدهاست. مردم از طریق فناوری ارتباطات و اطلاعات (ICTs) بهطور فعال در بحثها شرکت میکنند و همچنین از ابزارهای ارتباطی برای برندسازی شخصی نهایت استفاده را میکنند. برندسازی شخصی، بهعنوان یک مفهوم نسبتا جدید، در زمینههای مختلف مطالعه شدهاست، اما تاثیرِ موثرِ ICTs برای اهداف برندسازی شخصی در رابطه با ارتباطاتِ مدیر اجرایی ناسودبر بررسی نشدهاست. این مقاله استراتژیهای برندسازی شخصی یا 7 مدیراجرایی سازمانهای غیرانتفایی/ناسودبر را در ایالات متحده آمریکا آنالیز میکند. هدفِ این مطالعه تعیینِ میزانِ تطابقِ ارتباطاتِ برندسازیِ شخصیِ مدیران اجرایی با ماموریتِ سازمانهایشان است. نتیجههای این مطالعه برای نظریهپردازان و شاغلان مهم است. این یافتهها اهمیتِ برندسازی شخصی را در بخش ناسودبر (غیرانتفایی)نشان میدهد؛ بهعلاوه، به شکلدهی دستورالعملها کمک میکنند. سازمانها میتوانند مجریهایشان را در پروسههای موفقِ ارتباطات شخصی شرکت دهند که همین مسئله باعث افزایش آگاهی و نهایتا بودجه میشود.
ترجمه مقدمه
تا به امروز، پژوهش درمورد استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات (ITCs) در روابطِ عمومی تاحد زیادی انجام شدهاست (لابرکو، مارکوس، و میلن، 2011؛ پتیگرو و بربر، 2010). ازاینرو، منبعی درمورد آنالیزِ استفادهی موثر از ITCs در بخشِ غیرانتفاییوجود ندارد. این مقاله با مطالعهی چگونگی استفادهی مدیران اجرایی غیرانتفایی (ناسودبر) از ITCs برای برقراری ارتباط و پیشبردِ اهدافِ خیریهشان با هدفِ افزایش آگاهی و بودجه، قصدِ پیشبردِ ماموریتِ روابط عمومی به نفعِ عموم را دارد. بهطور خاص، این پروژه به ارزیابی این مسئله میپردازد که استراتژیهای برندسازیِ شخصی مدیران اجرایی تا چه میزان ارزشهای سازمان را نشان میدهند و آیا پست مجریان مطابقبا ماموریتهای خیریهشان است یا اینکه آیا سببِ بهبودِ آن میشود.
با پیدایشِ سایتهای شبکههای اجتماعی، بهعلاوهی صفحههای وب و وبلاگهای قویتر، رسانهی اجتماعی به جزءِ لاینفکِ روابطِ اجتماعی و کمپینهای بازاریابی تبدیل شدهاست. مردم از طریق ITCs در گفتگوهای اجتماعی شرکت میکنند و این ابزار ارتباطی به ابزاری برای برندسازی شخصی تبدیل شدهاست. برندسازی شخصی یک مفهوم نسبتا جدید است و شامل استراتژیهایی میشود که برای ارتقا و ترویجِ شخص، چه بهصورت آنلاین و چه آفلاین، استفاده میشود. ازاینرو، برندسازی شخصی در رابطهبا مفهومِ اجتماعی خود (میلر، 1995)، عامل بالقوهای برای جلبِ توجه کارفرمایان آینده (پیتر، 2007؛ شاوبل، 2010)، و همچنین در رابطه با بررسی سایبری (آنلاین)، شیوهای که کمپانیها از طریق آن اطلاعاتی را که کاندیدهای شغلی بهطور آنلاین درمورد خودشان میگذارند بررسی میکنند، مطالعه میشود.باوجود این، هیچ مطالعهای برای بررسی استفادهی سودمندِ ITCs برای برندسازی شخصی و در رابطهبا کارهای خیریهای انجام نشدهاست.
این مطالعه استراتژیهای برندسازی شخصیِ 7 مدیر اجرایی سازمانهای غیرانتفایی (ناسودبر) محبوب را در آمریکا آنالیز میکند. محبوبیتِ این سازمانها باتوجه به تعدادِ لایکهای (پسندیدم) آنها در فیسبوک تعریف میشود. هدفِ این مطالعه تعیینِ میزانِ تطابقِ استراتژیهای شخصی برندسازی مدیران اجرایی با ماموریتِ سازمانهایشان است.
نتیجههای این مطالعه برای نظریهپردازان و شاغلان مهم است. این یافتهها اهمیتِ برندسازی شخصی را در بخش ناسودبر (غیرانتفایی)نشان میدهد؛ بهعلاوه، باعثِ توسعهی مدلی میشود که سازمانها میتوانند در آینده برای شرکت دادنِ مدیران اجراییشان در پروسههای موفق برندسازی شخصی از آن استفاده کنند که باعثِ افزایش آگاهی و در نهایت بودجه میشود.